نگاهی به اما و اگرهای استقبال پرشور این ‌روزهای مردم از موزه‌ها

آیا بادهای پاییزی خبر از تغییر فصل دارند؟

رضا دبیری‌نژاد
موزه‌دار

امروز دوست همکارم از سعدآباد خبر داد که آمار ورودی سعدآباد از 17000 نفر هم گذشت و صف بازدیدکنندگان تا زعفرانیه رسیده بود. همکاران موزه هنرهای معاصر می‌گفتند صف موزه تا بلوار رسیده و احتمالاً از سه هزار نفر عبور کرده است.
همکار و دوست قدیمی از کاخ گلستان می‌گفت آمار امروز (جمعه‌ای که گذشت) نه تنها از جمعه پیش بیشتر بوده بلکه نسبت به آبان سال گذشته دو برابر شده است.
این افزایش آماری موزه نشان از چیست، و چرا برخی موزه‌ها مورد اقبال واقع شده‌اند؟
قطعاً همه را نمی‌توان به یک دلیل مشترک دانست؛ یکی حاصل برگ‌ریزان پاییزی است که موجی از علاقه‌مندان را به نیاوران و سعدآباد کشانده و از سوی دیگر، تحت‌تأثیر فضای مجازی و نوعی جریان‌سازی بلاگرهاست که سبب تشدید موج استقبال می‌شود یا تحت‌تأثیر رویدادی ویژه همچون عیان شدن آثار برند شده هنر معاصر، همگی دلایل متعددی برای این هیجان ایجاد شده است.
در این رابطه باید دو علت را به نوعی مشترک دانست: تغییر نسل، یعنی نسلی که حالا می‌خواهد تجربه اجتماعی خودش را داشته باشد و آنها شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی خودشان را دارند. این نسل می‌خواهد به جامعه بیاید و جامعه کشف کند و خاطرات خود را بسازد.
و از سوی دیگر پالس‌های جامعه که خبر از نوعی تغییر اجتماعی می‌دهند و شاید همین تغییرات اندکی که حتی بر روحیه، برنامه‌ها و مواجهه با موزه‌ها اثر گذاشته و آنها نمایشگاه‌های خود را تغییر داده‌اند و سبب رویدادسازی منطبق با خواست جامعه و سلیقه عمومی شده است.
این تصویری که در قیاس با سال پیش خودش را نشان می‌دهد و سؤال‌برانگیز می‌شود، بیشتر از هر چیز نشان می‌دهد که جامعه همانند رودی است که در هر شکل می‌خواهد جاری باشد، زندگی کند و تجربه زیسته خود را داشته باشد. برای همین هرازگاهی که طوفان‌ها بخوابند و امکان جاری شدن مهیا شود، جامعه و نسل‌های جوانترش به تصاحب جامعه پرداخته و شوق زندگی را در آن جاری می‌کنند. نهادها و مکان‌های اجتماعی همچون موزه‌ها و سایر مکان‌های فرهنگی، بهترین آینه هستند که می‌توانند تصویر جامعه را نشان دهند و این آینگی تنها در آثار موزه‌ها نیست، بلکه در مواجهه جامعه با هر کدام از نهادهای فرهنگی نیز هست و هر چقدر این رابطه بیشتر باشد، نشان از پویایی و شوق بیشتر جامعه برای زیستن و لذت زندگی است؛ حتی اگر این کمیت سطحی و برای لذت مجازی همچون سلفی‌گرایی باشد، باز هم تجربه زمانه خودش است.
درباره این تصویر که نشان از برون‌ریزی جامعه برای زیستن است، باید منتظر بود و دید که می‌تواند تکرار و بیشتر شود و موزه‌ها در اشکالی دیگر نمایشگر آن باشند یا چون جرقه‌ای گذرا می‌گذرد، اما در هر حال اگر چه پاییز دیر آمده است اما شهر و مردمش منتظر مانده‌اند و حالا شوق مردم خبر از تغییر فصل دارد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و چهارده
 - شماره هشت هزار و ششصد و چهارده - ۰۵ آذر ۱۴۰۳