امید و انتظار برای اعتلای هنرهای تجسمی در کشور
صبا موسوی
روزنامهنگار و نقاش
مجموعه هنرهایی همچون نقاشی، مجسمهسازی، عکاسی، گرافیک، طراحی، معماری، هنرهای دیجیتال، هنرهای مفهومی و چیدمان، ارتباطات بصری و غیره را که از طریق حس بینایی قابل درک هستند، هنرهای تجسمی مینامیم. هنرهای تجسمی ایران نیز جامعه بزرگی از هنرمندان را در بر میگیرد که بررسی وضعیت آن، موضوعی گسترده و پیچیده و نیازمند تحلیل عمیق از جنبههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و هنری است.
این روزها مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در انتظار مدیرکل است. با توجه به شرایط هنرمندان فعال و مشکلات موجود در این حوزه، انتظار میرود فردی که مسئولیت این مرکز را پذیرا میشود، نگاهی جامع و کامل به مسائل زیرساختی و روز هنرمندان داشته باشد.
مهمترین مشکل این قشر از جامعه، مسائل اقتصادی چون کمبود حمایتهای مالی، نبود بازار فروش مناسب و توسعه یافته و نوسانات اقتصادی است. مشکلات زیرساختی همچون کمبود گالری و فضای نمایش آثار، معضل حملونقل آثار هنری، نبود حمایت قانونی (مادی و معنوی) از حقوق هنرمندان، کمبود آگاهی عمومی، نگرش سنتی به هنر، نبود اتحادیه قوی هنرمندان و غیره از جمله دیگر مواردی است که بیشتر هنرمندان با آن سر و کار دارند.
همچنین تحریمهای اقتصادی بر واردات مواد اولیه و تجهیزات هنری، برگزاری نمایشگاههای بینالمللی و فروش آثار هنری در خارج از کشور تأثیر گذاشته است.
دولت و به طور خاص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان نهاد متولی فرهنگ و هنر در ایران، نقش بسیار مهمی در شکلدهی و هدایت هنرهای تجسمی ایفا میکند که این نقش میتواند در ابعاد مختلفی مثل برگزاری جشنوارهها و نمایشگاهها، اعطای جوایز و بورسیهها، تخصیص بودجه به نهادهای فرهنگی و هنری، ایجاد زیرساختها، تعیین سیاستهای فرهنگی، صدور راحتتر مجوزها برای برپایی رویدادهای هنری، حمایت از هنرمندان، برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی به روز و معرفی هنرمندان به جامعه جهانی برای ارتقای جایگاه هنر ایران باشد.
یکی از بزرگترین چالشها و انتقادها به وزارتخانه، تخصیص بودجه به حوزه هنرهای تجسمی کمتر از نیاز واقعی هنرمندان است. ارتقای سطح بیمه هنرمندان و پوششهای اجتماعی مناسب از دیگر خواستههای هنرمندان است. همچنین برخی معتقدند که دولت بیشتر به هنرهای سنتی توجه دارد و از هنرهای تجسمی معاصر حمایت کافی نمیکند.
همچنین مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران با توجه به نقش محوری خود در حمایت و توسعه این هنر در کشور، با چالشهای متعددی مواجه است. این چالشها از عوامل مختلفی مانند محدودیتهای بودجهای، تغییر سیاستهای فرهنگی، تحولات اجتماعی و حتی بحرانهای اقتصادی تأثیر میپذیرند. از مهمترین چالشهای این مرکز نیز محدودیتهای بودجهای نسبت به نیاز واقعی است. نبود یک تعریف جامع و روشن و انعطافپذیر از هنرهای تجسمی به دلیل تنوع بسیار زیاد شاخههای هنری آن، منجر به ابهام در حوزه فعالیت مرکز و اولویتبندیهای آن میشود، البته در جامعه جهانی نیز تعریف واحدی از هنرهای تجسمی وجود ندارد و بنا به هر دوره و نیاز زمانه یک جمعبندی کلی از این تعریف میشود، به خصوص که در دنیای معاصر، هنرهای تجسمی بینارشتهای هم شده است. اما مرکز هنرهای تجسمی میتواند برای رفع این چالشها با بخش خصوصی در مورد حمایت از هنرمندان و ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری در این حوزه همکاری داشته باشد و از هنرمندان جوان با ایجاد فرصت نمایش و فروش آثار، حمایت کند. همچنین از طریق رسانهها و آموزش و پرورش و تشکلها به ترویج فرهنگ هنرهای تجسمی در کشور اقدام کند.
انتخاب مدیر جدید برای مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مسألهای بسیار مهم و تأثیرگذار بر آینده هنرهای تجسمی در کشور است. بنابراین فردی که برای این سمت انتخاب میشود باید دانش گسترده در زمینههای مختلف هنرهای تجسمی از جمله تاریخ هنر، نظریههای هنری، سبکهای مختلف هنری و همچنین آشنایی با هنرمندان و جریانهای هنری داخلی و بینالمللی و نیز دیدگاه جامع و سیستمی نسبت به مسائل مختلف مرتبط با این حوزه داشته باشد.