شما مشتری این موز چسبیده به دیوار نیستید؟

شلنگ اندازی دلقک در زمین هنر مدرن

سعید فلاح فر

پژوهشگر هنر

باز هم «دلقک» همه معیارهای رایج در بازار و زیبایی شناسی و اقتصاد هنر را به مسخره گرفت. دلقک در روزهای اخیر توانست دوباره این پرسش اساسی را به خاطر بیاورد که «هنر چیست؟» و «هنر معاصر» حائز چه مشخصه‌هایی است؟ همچنین قیمت آثار هنری را چگونه می‌توان محاسبه یا پیش‌بینی کرد؟
آیا این قیمت‌ها دوام خواهند داشت یا اعتباری موقت دارند؟ مکان و ارزش مالی می‌تواند به تنهایی باعث شأنیت اثر هنری بوده و یک موز معمولی را ـ همچون اسلاف خود در تاریخ هنر جهان ـ تبدیل به اثری خاص کرده باشد؟ آیا ترکیب مؤثر رسانه و قدرت و ثروت، می‌تواند منتقد و مخاطب را خارج از آنچه هست، اقناع یا مرعوب کند؟ در هر حال این دلقک همان‌طور که باید، هیچ قطعیتی را نمایندگی نمی‌کند. از طرفی این سؤال پیش می‌آید که آیا تلنگر به عادت‌ها و ارزش‌هایی که گاه به تابوهای فکری و رفتاری تبدیل می‌شوند، نمی‌تواند از وظایف هنر و هنرمند و اثر هنری باشد؟ آیا از بین بردن کلیشه‌های امنی که‌زاده یقین‌های خودساخته و خودخواسته و گاهی متوهمانه مخاطب است، نمی‌تواند از رویکردهای هنر و ماهیت هنر باشد؟ آیا جذابیت، تفاوت و خرق عادت اثر هنری می‌تواند عامل انگیزش و تأمل در مخاطب یا توسعه جامعه مخاطب باشد؟ چه اشکالی دارد وقتی پول به معیار جهان امروز تبدیل شده، مخاطب هنر را هم با اعداد و ارقام مالی شگفت انگیز جذب کنند، بسنجند یا وادار به تفکر و پرسش‌های مکرر نمایند؟ مگر نه اینکه تفکر، فارغ از نتیجه آن، از کمبودهای بشر و نقطه ضعف عصر شتاب زندگی امروزی است؟ تولید تردید تا چه اندازه تعلق به ذات و کیفیت اثر هنری و هنر معاصر دارد؟ آیا دلقک، اثری مضحک می‌تواند باشد یا رخدادی دردآور است؟ آیا این اثر و پرفورمنس خرید و فروش آن، جامعه را متوجه وضعیت زیستی و هنری امروز خود کرده است؟
ماجرایی که این روزها مورد توجه جوامع هنری و حتی مردم عادی و تحلیل‌گران اجتماعی و... قرار گرفته، از این قرار است که یک اثر هنری که چیزی جز یک موز چسب‌خورده به روی دیوار نیست، روز چهارشنبه 20 نوامبر (30 آبان) در حراج ساتبیز نیویورک ـ ظرف مدت فقط هفت دقیقه ـ با قیمت 6 میلیون و 200 هزار دلار به فروش رفت. این اثر «هنری ـ مفهومی» با عنوان «کمدین» اثر مائوریتزیو کاتِلان (Maurizio Cattelan)، هنرمند ایتالیایی برای نخستین بار در نمایشگاه «آرت بازل» میامی در سال 2019 معرفی و به قیمت 1.5 میلیون دلار فروخته شد و چنان جمعیت زیادی را جذب کرد که برای حفظ ایمنی عمومی و حفاظت از سایر آثار به نمایش درآمده، مجبور شدند آن را بردارند. این موز توسط خریداران حاضر در سالن، تلفنی و آنلاین به مزایده گذاشته و نام جاستین سان، فعال چینی حوزه رمز ارزهای دیجیتال به عنوان خریدار این اثر هنری مدرن اعلام شد. خانه حراج، موز را از غرفه یک میوه فروشی خارج از دفتر مرکزی خود در خیابان یورک، جایی که حراج چهارشنبه برگزار شد، تهیه کرده است. حسب قرارداد حراج گذار، جایگزین کردن موز پس از فاسد شدن آن برعهده خریدار خواهد بود. خریدار گفته قصد دارم این موز را بخورم.
دیوید گالپرین، رئیس ساتبیز در نیویورک در مورد این حراج می‌گوید: «آنچه که هنگام خرید کمدین صاحب می‌شوید، خود موز نیست بلکه «گواهی اصالت» است که به صاحب آن اجازه و اختیار می‌دهد تا موز و نوار چسب روی دیوار خود را به عنوان یک اثر هنری اصلی از موریتسیو کاتلان بازتولید کند.» بنا به نظر برخی کارشناسان آثار هنری، این اثر هم خنده‌دار، هم پوچ و هم نمادی از افراط در جریان هنر معاصر و بازار هنر است. این خبر را به راستی باید نوعی رفتار تحقیرآمیز و انتقادی نسبت به هنر محسوب کرد یا آن را اثری در خور ستایش در عرصه هنر معاصر و هنر اندیشه محور دانست؟ اگر این شکل بحث برانگیز از معنای اصالت اثر هنری و کالای هنری که خلاف‌آمد باور مرسوم هنر و بازار هنر است، مورد پذیرش و قبول خریداران و منتقدان هنری باشد، مفهوم چنین اصالتی تا چه اندازه در مقابل هجوم نظریات جسورانه بعدی دوام خواهد داشت؟ اگر از نظر کارشناسان حراج، ارزش این اثر مربوط به همان «گواهی اصالت» باشد، چه تضمینی وجود دارد که در جای و زمانی دیگر و با حمایت چند سرمایه‌گذار بزرگ، مثلاً یک سیب چسبیده به دیوار ـ با موجی از تمسخر و اشارات کنایه‌آمیز به همین اثر «کمدین» ـ مدعی چنین ارزش و معنای تازه‌ای از اصالت نباشد؟
آیا تعریفی اینچنین از هنر، ‌زاده سیر طبیعی هنر و نیاز هنرمند و جامعه مخاطب عصر حاضر است یا محصول اعمال نظر و قدرت‌هایی است برای کسب منافع خاص که به مفهوم مرسوم هنر ارتباطی ندارند؟ بدون فرض ارزش‌های خبری و امکان انتشار وسیع چنین خبری با تمام نتایج و عواقب احتمالی، آیا می‌شد باز هم توقع این رفتار هنری و اقتصادی را داشت؟ به نظر می‌رسد این واقعه کم نظیر، فراتر از یک رویداد هنری یا نمایش اثر هنری باشد و علاوه بر موضوع نمایش خلاقیت هنری و قواعد زیبایی شناسی یا ساختارشکنی هنری، وارد مرزهای اقتصاد هنر، اقتصاد مدرن، نقد تلخ رفتار و اخلاق، فلسفه حیات، جامعه شناسی، هنرهای دراماتیک و... هم شده است. حالا باید منتظر ماند و دید که این معامله چه تأثیری روی قیمت موز یا آثار هنری و بازار ارزهای دیجیتال خواهد گذاشت؟ باید دید شهرت و تبلیغ اقتصادی این انفجار خبری یا ثبت در تاریخ و تاریخ هنر، ارزش این ولخرجی بی‌سابقه و خطرپذیری را دارد یا نه؟
مطلوب یا نامطلوب، باید اعتراف کرد؛ اثر هنری «دلقک» و ماجرای نمایش، فروش و اخبار حول آن، به صورت ناباورانه‌ای شبیه به روزگار پیچیده جهان معاصر است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و سیزده
 - شماره هشت هزار و ششصد و سیزده - ۰۴ آذر ۱۴۰۳