کارشناسان از پیچیده شدن روند حل چالشهای ایران و اروپا به «ایران» گفتند
مسیر تهران و آژانس بعد از ماراتن شورای حکام
نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تصمیم به تصویب قطعنامه جدید خود علیه ایران، رویکردی را پیش روی ایران گذاشت که بیش از هرچیز از تمایل آن به امتداد دادن برخی مجادلات سیاسی پیرامون برجام حکایت داشت. پیشنویس این قطعنامه که از سوی فرانسه، آلمان و بریتانیا پیشنهاد شده بود و حمایت ایالات متحده را نیز همراه خود میدید، خواستار پاسخگویی ایران به پرسشهای آژانس درباره کشف آثار اورانیوم در دو مکان «ورامین» و «تورقوزآباد» شده است.
بند منضم به این قطعنامه که به طور ویژهای برجسته شده است از مدیر کل خواسته تا با تهیه گزارشی جامع تا بهار 2025 درباره وضعیت حل و فصل همه پروندههای اختلافی شفافسازی کند.
آنچه به مبنای اختلافی دو طرف تبدیل شده و میان تعهدات ایران در چهارچوب پادمان هستهای آژانس و از سوی دیگر تعهداتش در قبال برجام اتصال ایجاد میکند، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است که تهران مدتها پیش به تلافی عدم تحقق منافع برجامیاش ذیل مصوب قانون راهبردی رفع تحریمها تصمیم به متوقف شدن اجرای آن گرفت اما حالا به ادعای غرب، حل موضوعات اختلافی با آژانس در گروی تعیین تکلیف مرزبندی این موضوعات با دو تعهد جداگانه مورد اشاره است. به این معنا که آژانس، پاسخگویی به ملاحظات ادعایی خود از جمله درباره مکانهای ادعایی را متناسب با تعهدات پادمانی ایران میبیند اما متقابلاً مقامهای کشورمعتقدند تحقق این خواستها جز از طریق اجرای پروتکل الحاقی ممکن نیست.
درچنین شرایطی اگرچه تهران در پاسخ فوری و صریح از راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته خبر داده است اما این به آن معنا نیست که ایران و آژانس در مسیر تعاملات پرفراز و فرود خود، ملاحظات و مسیر طولانی همکاری را نادیده خواهند گرفت. محسن نذیری اصل، نماینده ایران در وین، قطعنامه شورا را برآمده از رویکردی خوانده که اروپا در مسیر تقابل در پیش گرفته است.
با این حال ناظران سیاسی و بینالملل از اهمیت گشوده نگه داشتن مسیر دیپلماسی دربطن تعامل ایران و آژانس میگویند و معتقدند نارضایتیای که «گروسی» برای اولین بار نسبت به قطعنامه شورای حکام علیه ایران از خود نشان داد، معنایی جز این نداشت که او توجه به واقعیات درحال بروز میان آغاز همکاری متفاوت ایران در دولت مسعود پزشکیان با آژانس را به تندشدن فضای سیاسی غرب ترجیح میدهد و سعی دارد این شروع متفاوت را به پایانی برای این مناقشه طولانی تبدیل کند.
بویژه آنکه تقویت جدی روابط ایران و آژانس مشخصاً در محتوای رایزنیهای اخیر «گروسی» در تهران و موضعگیری او در سخنان ابتداییاش در نشست شورای حکام و هم صدایی صریح با تفاهم اخیرش با مقامهای ایران نمود داشت.
شماری از صاحبنظران بینالملل در یادداشتهایی برای «ایران» از اهمیت طراحی یک نقشه راه میان ایران و آژانس با هدف پایان دادن به زمین بازی مذاکرات هستهای و تعیین تکلیف سخن گفتند.
یادداشت 1
گزارش جامع گروسی تعیین کننده است
رحمن قهرمانپور
کارشناس مسائل راهبردی
قطعنامه جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به مذاکراتی که در سه سال اخیر با ایران از سرگذرانده ابراز نارضایتی کرده و گفته است که دانش و اطلاعات آن پیرامون روند فعالیتهای هستهای ایران به تدریج با تندشدن فضای میان دو طرف رو به کاهش بوده است و میزان دریافتی اطلاعاتی آن را درباره آنچه در صنعت هستهای ایران میگذرد، به کمترین سطح رسانده است. این قطعامه دو مکان «ورامین» و «تورقوزآباد» را از مهمترین مسائل اختلافی دانسته که زمینه آن از گذشته تا الان وجود داشته است. اما این در حالی بود که گزارش آژانس اظهارات مقامهای ایرانی درباره تغییر دکترین هستهای را هم از جمله مواردی دانسته که بر تردیدهای آژانس نسبت به ابعاد صلحآمیز هستهای ایران افزوده و به همین دلیل با وجود تعامل با تهران نتوانسته ماهیت صلحآمیز این فعالیتها را تأیید کند. با این حال بر اساس آنچه تهران و آژانس در جریان سفر گروسی به ایران تفاهم کرده بودند، کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده 60 درصد به شرط عدم صدور قطعنامه بود؛ بنابراین حالا باید دید با وجود اقدام شورای حکام به تصویب آن، دو طرف چه تصمیمی را در ادامه میگیرند. بویژه آنکه گزارشی که گروسی ملزم به ارائه آن تا چندماه آینده شده نقش مهمی در تصمیمگیری ایران و آژانس در همکاری پیش رو دارد.
یادداشت2
موضع لاریجانی درمورد مذاکره نقطه شروع خوبی است
کورش احمدی
دیپلمات سابق در سازمان ملل
قطعنامه شورای حکام یک بار دیگر اهمیت حل و فصل زودهنگام موضوعات اختلافی میان ایران و آژانس را مورد توجه قرار داد. مسائلی که اگر حل نشود زمینه را برای تسری بحران به زمین مذاکرات و تعمیق شکاف میان ایران و کشورهای غربی در سایر چالشهای پیش آمده در سالهای اخیر فراهم میکند. بنابراین در چنین فضایی تصمیمگیری دو طرف برای حل موردی موضوعات بسیار اهمیت دارد. حل هر مسأله انگیزه و ظرفیت را برای پیشبرد مسیر تعامل و دیپلماسی جهت فائق آمدن بر دیگر موضوعات بحرانی مضاعف خواهد کرد. در حال حاضرپرونده هستهای یکی از پیچیدهترین محورهای مورد اختلاف است که تاریخ رابطه نشان داده نه تنها تهدید یا زمزمه تغییر در دکترین هستهای ایران جایی برای حل و فصل آن نمیگذارد که تنها بر پیچیدگی آن میافزاید. موضعی که آقای علی لاریجانی در زمینه مذاکره با دونالد ترامپ مطرح کرد، میتواند نقطه شروع خوبی باشد. زیرا ایالات متحده مهمترین طرف ایران در پرونده منازعه هستهای است و چنانچه ایران ابتدا روند تعاملی خود برای کاهش بحران را با این کشور به جریان نیندازد، نمیتوان چشمانداز روشنی درباره مذاکره با اروپاییها داشت. یکی از وجوه ترمیم رابطه با اروپا نیز هموار کردن مسیر همکاری با آژانس است که مدیر کل این سازمان نشان داده آماده شروع متفاوت است و ایران هم باید از این مهم بهرهبرداری کند.
یادداشت 3
پیشنهادهای ایران تاکتیکال است؛در خواست های اروپا نه
بهزاد احمدی
کارشناس مسائل اروپا
تصمیم اروپاییها به تند شدن فضای آژانس بینالمللی پیرامون ایران ناظر بر چند دلیل است.
1- برای اینکه یک برگ برندهای در مقابل ترامپ داشته باشند و بعداً بتوانند از موضوع ایران در تعاملات خودشان با امریکا استفاده کنند. یعنی تلاش میکنند موضوع هستهای ایران را اروپایی کنند و نقش و اهمیت اروپا در موضوع هستهای ایران را افزایش دهند.
2- بازیگران اروپایی که الان هم بیانیه دادهاند و هم قطعنامه را پیش بردهاند نیازی به قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اسنپ بک ندارند ولی از ظرفیت آژانس استفاده میکنند تا زمینه سیاسی لازم را به دست بیاورند. آژانس تا خرداد ماه دو جلسه دیگر برگزار خواهد کرد و در آنها بر اساس قطعنامه فعلی به مدیرکل آژانس به شکل محدود و زمانبندی شده فرصت داده شده که گزارشی در مورد ایران تهیه کند. مسلماً اگر پرونده ایران در این چند ماه نتیجه مطلوبی که اروپاییها به دنبال آن هستند ایجاد نکند، احتمال دارد که هم در اسفند و هم در خرداد باز هم قطعنامههای دیگری علیه ایران صادر شود. بخصوص در خرداد امکان این وجود دارد که پرونده ایران به شورای امنیت منتقل شود. آنها با این کار میخواهند مشروعیت بینالمللی کسب کنند و فضای سیاسی لازم را بوجود آورند تا هنگام اسنپ بک کسی منتقد آنان نباشد.
3- بخشی از تند شدن موضع اروپا بحثهای فنی هستهای است. به احتمال زیاد و براساس گزارشهای آژانس، درک تهدید اروپاییها از موضوع هستهای ایران تغییر پیدا کرده و به سطوح بالاتری رسیده است. به نظر میرسد که اروپاییها و امریکاییها به این جمعبندی رسیدهاند که ایران به راحتی میتواند به بمب هستهای دست پیدا کند. از این جهت درخواستهایشان تاکتیکال نیست اما پیشنهادهایی که ایران داده تاکتیکال است و اروپاییها آن را نپذیرفتهاند، چرا که انتظار تغییر ماهوی در برنامه هستهای ایران را دارند. لذا تهدیدی که ایران انجام داده از سمت اروپاییها جدی گرفته نشده است.
4- پیچیده شدن موضوعات متعددی که با اروپا داریم، دلیل دیگری برای این اتفاق است. اروپاییها توان سلبی دیپلماتیک بالایی دارند و از این توان به خوبی علیه ایران استفاده میکنند. بخصوص با محور کردن موضوع هستهای، تلاش میکنند که ایران رضایت دهد در موضوعات دیگر نیز وارد مذاکره شود و امتیاز بدهد.