یک کارشناس در گفتوگو با «ایران» اولویتهای محیط زیستی در جنوب شرق کشور را بررسی کرد
دیپلماسی آب برای دشت سیستان
زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران در دومین سفر استانی خود به سیستان و بلوچستان رفت. وزیر نیرو پیش از سفر پزشکیان ۲ اولویت اصلی در سیستان و بلوچستان را پایداری برق در تمام مناطق محروم و آب آشامیدنی در این استان خواند. کارشناسان اعتقاد دارند در کنار تأمین برق و آب باید به سمت پیگیری دیپلماسی آب و تأمین حقابه قانونی ایران رفت. چون مطالعات نشان میدهد افغانستان برنامههای جدی برای تبدیل آب به یک قدرت چانهزنی دارد که زندگی در سیستان و بلوچستان را تحت الشعاع قرار میدهد. ایران علاوه بر تأسیس و ایجاد آب شیرینکنها باید روی حق قانونی خود از هیرمند پافشاری کند.
چالش زندگی در منطقه سیستان
مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که احداث سازههای متعدد در بالادست حوضههای آبریز هامون و هیرمند از جمله سد بخشآباد و سد انحرافی کمالخان و کانالهای انحراف آب از سد کمالخان توسط افغانستان که با اهداف سیاسی، امنیتی، قومی و اقتصادی ساخته میشوند، زندگی و سکونت در منطقه سیستان در ایران را با چالشهای جدی اجتماعی و امنیتی مواجه خواهد کرد. حجت میانآبادی، کارشناس حوزه دیپلماسی آب یکی از پژوهشگران این مطالعات در گفتوگو با «ایران» میگوید: «افغانستان تلاش دارد با ساخت سد و توسعه سازههای عظیمالجثه آبی، از منابع آبی خود به عنوان ابزار سیاسی برای کسب قدرت و ایجاد وابستگی آبی علیه کشورهای همسایه استفاده کند. از سوی دیگر، دولتمردان افغانستان تلاش داشته و دارند با ساخت سازههای مهار آب، ضعفهای گسترده و مشروعیت خود را بین مردم کشور خود و همچنین قدرت خود را در چانهزنیهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی با همسایگان ارتقا دهند.»
معاونت علمی ریاست جمهوری چه میگوید؟
نتیجه آخرین مطالعات صورت گرفته توسط معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری نشان میدهد، رهاسازی حقابه زراعت و شرب تعیین شده برای سیستان ایران (820 میلیون مترمکعب در سال) منطبق بر معاهده 1351 هیرمند، با تکمیل سد کمالخان و کانالهای انحراف آب متعدد آن، با چالش جدی مواجه شده است. به گفته میانآبادی، این در حالی است که مسأله تکمیل سد کمالخان و کانالهای انتقال آب، تنها محدود به عدم رهاسازی آب به سمت ایران نیست، بلکه افغانستان درصدد است با تکمیل این سازهها حدود 49 هزار خانوار از قوم پشتون را در مجاورت ایران اسکان دهد. این مهندسی اجتماعی، در شرایطی که مرزهای شرقی ایران روزبهروز در حال تخلیه جمعیتی است و با مهاجرت گسترده جمعیت مواجه است، بهطور واضح چالشهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی جدی برای ایران ایجاد خواهد کرد.
کانالهای خطرناک
او به موضوع مهم دیگری اشاره میکند: کارشناسان و فعالان حوزه محیطزیست روی ساخت سد کمالخان متمرکز شدهاند، در صورتی که کانالهایی که در دستورکار کشور همسایه قرار دارد حجم بیشتری از سهم هامون و سیستان را میبلعد. این پژوهشگر میگوید: «دبی رودخانه هیرمند به طور متوسط 6 میلیارد مترمکعب (در محل سد کجکی) است، اما نکته قابل توجه و مهم آن است، بهرغم آنکه ظرفیت مخزن سد کمالخان تنها 52 میلیون مترمکعب اعلام شده است، این سد انحرافی میتواند آب رودخانه هیرمند را به کانالهای چندگانه احداث شده و در حال احداث با ظرفیت 23 /5 میلیارد مترمکعب منحرف کند.»
انحراف حقابه ایران با نهر لشکری
به گفته میانآبادی، جدای از کانالهای انحرافی سد کمالخان، کانال دیگری به اسم کانال لشکری وجود دارد که ظرفیت انتقال آب آن 900 میلیون مترمکعب است. بر این اساس، سازههای افغانستان از جمله کانالهای انحراف آب پس از سد کجکی، «ظرفیت» و قابلیت انحراف و انتقال تمام حجم آورد رودخانه هیرمند را خواهند داشت. علاوه بر آن، ساخت سد بخشآباد روی سرشاخه رودخانه فراه (به عنوان دومین سرشاخه پرآب و مهم حوضه آبریز فرامرزی هامون و هیرمند) میتواند آب جاری از سمت فراهرود به تالابهای بینالمللی هامون (برای مصارف کشاورزی و محیطزیستی منطقه سیستان) را بشدت محدود کند. این کارشناس محدود نکردن دیپلماسی آب به مذاکره و صرفاً دستگاه سیاست خارجه، انتقال موضوع آب بویژه مسأله رودخانه هیرمند از معاونت حقوقی به معاونت سیاسی وزارت امورخارجه، بهکارگیری ابزارهای قدرت نرم در دیپلماسی آب، پیگیری جدی ابزارهای نوین دیپلماسی در دیپلماسی آب، تربیت نیروی انسانی متخصص، ایجاد سازکار ساختاری دیپلماسی آب، بازتعریف سازکار و فعالسازی دیپلماسی عمومی در وزارت امورخارجه و وزارت نیرو، ارزیابی و واکاوی نقاط ضعف و قوت رویکردهای دیپلماسی آب در چند دهه گذشته و فعال شدن دیپلماسیهای نوین از جمله دیپلماسی علمی در دیپلماسی آب را از جمله گامهای ضروری برمیشمارد.
نقطه امنیتی آسیا
کشور افغانستان در مجموعه امنیتی آسیا، از ضعیفترین واحدهای سیاسی و حاکمیتی معرفی شده است. میانآبادی میگوید: «در بُعد اقتصادی، این کشور بشدت به کمکهای خارجی وابسته بوده است. این کشور که در منطقهای با اهمیت ژئوپلیتیک بسیار مهم قرار گرفته است، نیاز به یک ابزار استراتژیک برای ایفای نقش مؤثر در منطقه دارد. محدودیتها و مشکلات عمده این کشور در حوزههای مختلف از جمله امنیت، قومیت، ترانزیت و انرژی سبب شده است که این کشور، آب را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای استراتژیک و حتی به گفته مشاور وزیر آب و انرژی افغانستان، به عنوان سلاح خود استفاده کند تا بتواند در تعاملات سیاسی و امنیتی در منطقه از آن به عنوان ابزار قدرت بهره گیرد. به همین دلیل شناخت جایگاه و اهمیت آب برای افغانستان در تعاملات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور با کشورهای همسایه بویژه جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت است، تا جایی که برخی کارشناسان معتقدند، از معدود مسائلی که میتواند روند روابط ایران و افغانستان را که تاکنون بر یک بستر خوب و روابط گرم استوار بوده است تحت تأثیر قرار دهد، مسأله آبهای مشترک است.» افغانستان از 5 حوضه آبریز اصلی تشکیل شده است: حوضه آبریز آمودریا، حوضه آبریز شمالی، حوضه آبریز هریرود-مرغاب، حوضه آبریز هیرمند و حوضه آبریز کابل. نکته مهم در خصوص منابع آب افغانستان آن است که همه حوضههای آبریز افغانستان به استثنای حوضه آبریز شمالی، با کشورهای همسایه این کشور مشترک هستند و حوضه آبریز فرامرزی محسوب میشوند و افغانستان نسبت به تمامی همسایگان خود در موقعیت بالادست در این حوضهها قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران در دو حوضه آبریز فرامرزی هیرمند و هریرود در شرق با کشور افغانستان مشترک است.
آب؛ ابزار سیاسی
به گفته این کارشناس، کشور افغانستان تلاش دارد با ساخت سد و توسعه زیرساختهای عظیمالجثه آبی، از منابع آبی خود به عنوان ابزار سیاسی برای کسب قدرت و ایجاد وابستگی آبی علیه کشورهای همسایه استفاده کند. از سوی دیگر، دولتمردان افغانستان تلاش داشته و دارند با ساخت سازههای مهار و انحراف آب برخلاف معاهده هیرمند و کنوانسیونهای بینالمللی، ضعفهای شدید و مشروعیت خود را بین مردمان کشور خود و همچنین قدرت خود را در چانهزنیهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی با همسایگان ارتقا دهند.
پرهیز از رویکرد امنیتیسازی
افغانستان چندین سد مهم تکمیل شده و در دست ساخت دارد که عمده آنها روی منابع مشترک با ایران است، تا جایی که طبق گزارش عملکرد یکساله امارت اسلامی افغانستان، از 5 پروژه قابل افتخار وزارت آب و انرژی این حکومت، 4 پروژه سد کجکی، سد کمالخان، سد بخشآباد و سد پاشدان مربوط به کنترل آب ورودی به ایران است. بازتعریف سیاستهای دیپلماسی آب ایران، پرهیز از رویکردهای امنیتیسازی در مواجهه با مسائل و چالشهای هیدروپلیتیک، استفاده از ظرفیتهای علمی کشور و تزریق رویکردهای جدید به سیاستها و دیپلماسی آب ایران و بررسی علل عدم موفقیت چشمگیر ایران در حدود دو دهه گذشته در این حوزه، از موارد ضروری است که دولت چهاردهم باید به آن توجه ویژه کند.