چه ویژگی‌هایی «خانه ما» را تبدیل به اتفاقی امیدوارکننده در تلویزیون کرده است؟

این «خانه» دور نیست...

محمد صابری

روزنامه‌نگار

بله هنوز هم می‌توان امیدوار بود! چند سالی می‌شود که انتقاد از عملکرد صداوسیما و بازنشر آمارهای نگران‌کننده مرتبط با میزان مخاطبان برنامه‌های مختلف تلویزیون، تبدیل به سکه رایج در فضای رسانه‌ای شده است و گویی حتی دیگر تند و تیزترین نقدها در این زمینه هم مزه و تازگی خود را از دست داده است. در چنین شرایطی کمی سخت است که بخواهیم درباره امیدواری‌ها صحبت کنیم اما با تأکید معتقدم هنوز هم می‌‌توان امیدوار بود.
 بخش عمده‌ای از اتفاق‌های مبارک در قاب تلویزیون در دهه‌های گذشته هم اتفاقاً مولود شرایطی هستند که در نمای درشت و به قول سینمایی‌ها در لانگ‌شات، هیچ چیز سرجای خود نبوده و نابسامانی‌ها بیش از سامان‌ها در معرض دید قرار داشته‌اند. پس در چنین شرایطی بیشتر باید متوجه امیدواری‌ها بود و حتی از آنها مراقبت کرد. یکی از مهم‌ترین نکاتی که طراحی، تهیه، تولید و پخش یک برنامه‌ تلویزیونی را می‌تواند تبدیل به بهانه‌ای برای امیدواری کند، انطباق دستاوردها و مأموریت‌هاست.
 نکته‌ای که فارغ از زرق و برق تولید یک برنامه، غالباً در ارزیابی‌های داخلی و بیرونی، درباره تولیدات صداوسیما نسبت به آن بی‌توجهی می‌شود. مجموعه مستند «خانه ما» که در قالب رئالیتی‌شو طراحی و تولید می‌شود، یکی از همین تولیدات است که فارغ از هر ارزیابی درباره کیفیت فنی و محتوایی، در کلیت آن شاهد انطباقی حداکثری میان مأموریت‌ها و دستاوردها هستیم. برای استدلال درباره این گزاره، باید به عقب برویم و ببینیم ایده اولیه تولید چنین برنامه‌ای چه بوده است و سازمان اوج، با چه رویکردی سرمایه‌گذاری روی چنین پروژه‌ای را در دستور کار قرار داده و عواملی که تا به امروز پای فصل‌های مختلف آن ایستاده‌اند، چه هدفی را دنبال می‌کرده‌اند؟
 آنچه مشخص است، اصلی‌ترین مأموریت این برنامه که در طراحی فضای روایت آن هم نمود عینی پیدا کرده، توجه و تأکید بر «حریم خانواده» بوده است؛ حریمی که می‌تواند سخت‌ترین سختی‌ها را بر اعضای یک خانواده، سهل کند و دشوارترین گره‌های بازنشدنی در آن، به راحتی از هم گشوده می‌شود. مجموعه مسابقه مستند «خانه ما» در همین چند فصلی که از آن به آنتن رسیده، توفیق قابل‌توجهی در انجام این مأموریت داشته است. خانواده‌هایی که به‌عنوان شرکت‌کننده در قاب این مسابقه حاضر شده‌اند، فراتر از تقابل با تیم حریف، به‌واسطه تعامل در تیم خود، تبدیل به ستاره می‌شوند و هنر کارگردانی و نویسندگی این مجموعه هم آنجا عیان می‌شود که از همین کاراکترهای معمولی «قهرمان» خلق می‌شود.
نکته مهم‌تر اما اینجاست که در قاموس برنامه «خانه ما» اساساً خبری از «قهرمان فردی» نیست و آنچه امکان و استعداد تبدیل شدن به یک قهرمان را دارد، چیزی جز «خانواده» نیست. یعنی هر خانواده، فراتر از ویژگی‌های فردی و توانمندی‌های تک‌تک اعضا، به‌واسطه مجموعه پارامترهایی که می‌توان آنها را در قالب واژه‌هایی چون تعامل، ایثار و روحیه جمعی بازتعریف کرد، قابلیت تبدیل شدن به «قهرمان» را پیدا می‌کند. براساس همین منطق هم طراحی آیتم‌های مختلف رقابت به‌گونه‌ای است که گاهی شاید همه جمع، با یک اشتباه فردی، طعم باخت را مزه کنند و در مقابل، همه جمع به‌واسطه یک قابلیت فردی، به ذوق و اشتیاق حاصل از برد برسند.
 «خانواده» قهرمان اصلی «خانه ما» است و این همان مأموریتی است که به نظر می‌رسد به تحقق رسیده است. تولید و پخش برنامه‌هایی از این دست که دستاوردهایی منطبق بر مأموریت‌های اصلی خود دارند، یکی از همان اتفاق‌هایی است که هنوز کمیت‌شان در قاب تلویزیون به صفر نرسیده و فارغ از کیفیت، می‌توان به آنها امیدوار بود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و ششصد و نه
 - شماره هشت هزار و ششصد و نه - ۲۹ آبان ۱۴۰۳