تحرکات ویژه دیپلماتیک در ۱۰۰ روز سرنوشتساز
سید عباس موسوی
دیپلمات سابق
دولت چهاردهم مسئولیت خود را با دوره سرنوشتسازی آغاز کرد که تحرکات ویژهای را در پیگیری فرآیندهای اثرگذار دیپلماتیک برای فائق آمدن بر بحرانها طلب میکرد؛ عملیات تروریستی که در بدو آغاز به کار دولت آقای پزشکیان از سوی رژیم صهیونیستی رخ داد، شرایطی را رقم زد که در جهتگیری سیاست خارجی و بهکارگیری اقدامات فوری نمایان شد. از این منظر غرب آسیا که در پی عملیات طوفانالاقصی، ایران را به طور مستقیم در یک روند مبتنی بر درگیری و تنشهای نظامی نشانده بود، در کانون راهبرد منطقهای دولت چهاردهم قرار گرفت. این راهبرد در پی ترور اسماعیل هنیه، فرمانده سیاسی حماس به انجام اقدامات پرشتاب توأمان در زمین میدان و دیپلماسی انجامید. این در حالی بود که دامنه، ابعاد و نوع کنشی که دولت در زمین دیپلماسی در پیش گرفت، هدف خنثی کردن اهداف تلآویو مبنی بر تسری دادن دامنه بحران جنگ به ایران و هدایت آن به انجام اشتباه محاسباتی را جستوجو میکرد. این هدف از طریق دیپلماسی جامع و فراگیر دولت چهاردهم که با رایزنیهای وزیر امور خارجه در پایتختهای عربی دنبال شد، توانست در کوتاهمدت و در حالی که اسرائیل عملیات نظامی تعرضآمیز خود علیه ایران را در پیش گرفته بود، کشورهای عربی را نهتنها از معرکه نبرد دور نگه دارد که مواضع آنها را در زمین دیپلماسی به سمت ایران بچرخاند.
بنابراین در شرایطی که دولت نخست، برنامه فراگیری را با هدف رفع تحریمها، از سرگیری گفتوگوهای منطقهای و غربی متوقف شده و احیای نقش خود از قبال عضویت در سازمانهای مهم منطقهای و بینالمللی در دستورکار داشت، ناچار شد ذیل بحرانسازی اسرائیل، تغییر مسیر دهد و بیشتر پتانسیل خود بویژه در عرصه سیاست خارجی را صرف مهار تنشی کند که دشمنان با هدف و برنامه برای ایران تدارک دیده بودند. در چنین شرایطی دولت چهاردهم از همه ابزارهای دیپلماتیک و سیاسی خود برای عبور از بحرانها بهره برده است و شرایط کنونی هم از واقعیت موفقیت آن در نیل به کاستن از تنشها و هدایت آن به سمت فرآیندهای دیپلماتیک حکایت دارد.