روز سرنوشتساز
سیداصغر نوربخش
روزنامه نگار
آنها از ما حمایت نکردند، حتی اهمیتی هم ندادند. منظورم از «آنها» غربیهاست؛ کشورهای غربی. اینکه ما تصمیم گرفتهایم دورهای را در خاموشیهای موقت روزانه، روزگار بگذرانیم اما مازوت نسوزانیم و در ازایش هوا و محیطزیست را بیش از این آلوده نکنیم، از روی انصاف باید مورد تقدیر «آنها» قرار میگرفت؛ هر چند که بزرگترین مدافعان حمایت از محیطزیست، خودشان آلودهکنندهترینها به واسطه صنایع و دستاوردهای مصنوعیشان بودهاند و هستند. جا داشت در عرصه عمل به کمکمان میآمدند و این راه درستی که کشورمان چه به اجبار و چه از روی اختیار آغاز کرده است، هموارتر میکردند و حتی دیگران را نیز به این سو رهنمون میساختند. کاری نکردند و نمیخواهند هم کاری کنند، چراکه عرصه فرهنگ سیاسی جهان به آدمها آموزنده است که منافع شخصی را بر منافع دیگران ارجح بدانند. با این حال شاید میشد به زبان هم از این حرکت حمایت کرد و قلبهای مجریان این ماجرا را قوت قلب بخشید.
چنین شرایطی در امروز و روزهای دیگر تاریخ، به ما گوشزد میکند که باید روی پای خودمان بایستیم و کاری بکنیم. استفاده از توانمندیهای فناورانه در چنین موقعیتی بسیار مهم است. ما در دوره کرونا ثابت کردیم میتوانیم کارهای زیادی با کمک دانشمندان و متخصصانمان انجام دهیم. در بخش نظامی، حالا حرفهای زیادی برای دنیا داریم. دنیا ما را جدی گرفته است و این نشانه خوبی است. میشود از سرریز فناوریهای نظامی در بخش عمومی بهره گرفت؛ کاری که همه قدرتها در طول سالهای مختلف انجام دادهاند و نتیجهبخش هم بوده است.
حتی ما از قبل برنامههای مختلفی را در حوزه انرژی انجام دادهایم که به دلیل مشکلات مدیریتی به فراموشی سپرده شدهاند. یادم هست چند سال پیش پروژه مهمی برای بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمانها توسط یکی از سازمانهای دولتی آغاز شد که حمایت چند میلیون دلاری سازمانهای بینالمللی را هم با خود داشت. همچنین شرکتهای دانشبنیان متعددی در حوزه انرژی سبز و بهینهسازی مصرف انرژی فعالیت میکردند که دستاوردهای قابل ملاحظهای هم داشتند. الان اینها کجایند؟ نتیجه حمایتها و هزینههایی که برای آنها صورت گرفت، چه شد؟ مطمئن هستم که با اجماع این توانمندیها و دستاوردها، کارهایی خواهیم کرد کارستان. تفکر اصیل کارآفرینی، در اینجا به داد مملکت خواهد رسید و نسلهای بعد را هم مشمول رفاه و آسایش و آرامشش خواهد کرد.
من فکر میکنم یکی از میدانهای نبرد واقعی، همینجا و هماکنون است. انسانها عادت دارند در مواقع ضرورت و بحران، دست به کارهای بزرگ بزنند. خب، حالا همان وقت ضرورت و بحران است. هیچکس در این مملکت موافق خاموشی نیست، موافق آلودگی هم نیست. اولویت هم با هر دو اینهاست. بنابراین به جای انتخاب یکی از این راهها، میتوان راه سومی را که همیشه نتیجهبخش بوده است، انتخاب کنیم. با همراهی صاحبان ایدهها و کسبوکارهای مرتبط و همچنین اصلاح سیستم مدیریت دولتی در بخش انرژی، شاید بتوانیم یکبار برای همیشه این وضع ناهمگون و اسفبار را اصلاح کنیم. ایجاد نهضت ملی انرژی پاک، بهترین و سریعترین راهی است که میتوانیم پیشروی امروز کشورمان بگشاییم. اما «آنها» مثال داستان نقاشی کشیدن چینیان و رومیان در مثنوی معنوی، آیینه به دست، در فضای مفهومی نئومارکسیستیشان، منتظر خواهند ماند تا همچون بسیاری از دستاوردهای تاریخی ما در دوران طلایی علم، داشتههای امروز و فردای ما را نیز از آن خود کنند. ما نیز چونان همیشه تاریخ، بخشاینده و شکوفنده باقی خواهیم ماند. هنر ما در همین فراموشیهای زیباست. با این حال نباید فراموش کنیم که در هنگامه و روز سرنوشتساز قرار گرفتهایم و بپذیریم که عقب افتادهایم. برای جبران آن، باید پا در میدانی پر از عرقریزان بگذاریم. فقط باید شروع کنیم، همین.