بازخوانی دیپلماسی فرهنگی در جهان و ایران
هانی رستگاران
فعال و تحلیلگر مسائل سیاسی و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ
آنچه به نظر میرسد طی چند دهه اخیر در ایران به آن کمتر توجه شده و میتوانست نقش کلیدی را در تضمین همگرایی بیشتر میان نسلهای پیشین، نسل حاضر و نسلهای آتی ایفا کند، تدبیر در حوزه دیپلماسی فرهنگی و آموزشی است که در بیانات و کلام نورانی مقام معظم رهبری نیز همواره بر آن تأکید ویژهای شده است. کتاب «دیپلماسی فرهنگی» به قلم سید رضا صالحی امیری ( وزیر میراث فرهنگی) که او را بهعنوان یکی از جامعهشناسان سیاسی برجسته میشناسیم و سعید محمدی، به بررسی ابعاد مختلف دیپلماسی فرهنگی در سطح بینالمللی و تأثیرات آن بر روابط میانکشوری میپردازد. این کتاب شامل نظریهها، تحلیلها و مطالعات موردی مرتبط با دیپلماسی فرهنگی است که اشارات دقیق و ملموسی را به جامعه هدف خود دارد.
صالحی امیری که خود عضو هیأتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران با مرتبه دانشیاری است، در تعریف دیپلماسی فرهنگی، آن را بهعنوان ابزاری برای گسترش و ترویج فرهنگ یک کشور در سطح جهانی معرفی میکند. دیپلماسی فرهنگی میتواند شامل تبادل هنری، آموزشی و فعالیتهای اجتماعی باشد که بهمنظور بهبود روابط و درک متقابل میان کشورها انجام میشود.
در مقدمه کتاب توضیح کاملی در باب محتوایی که بناست خواننده با آن روبهرو باشد، نگاشته شده است. این بخش اینگونه آغاز میشود که «مفروض اصلی کتاب دیپلماسی فرهنگی بر این پایه قرار دارد که از میان عناصر و مؤلفههای مؤثر در سیاست خارجی کشورها یعنی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی هیچکدام بهاندازه عامل فرهنگی پایدارتر و تأثیرگذارتر روی دیپلماسی فرهنگی نیست. به اعتقاد نویسندگان کتاب، اهداف و منافع ملی میتواند با بهکارگیری سرمایه فرهنگی به بزرگترین ظرفیت و فرصت ملی و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران تبدیل گردد و هیچ ظرفیتی نمیتواند بهاندازه دیپلماسی فرهنگی برای تعامل اثربخش با جهان امروز کارآمد باشد.» واژگان جدیدی که شاید تا پیش از این صرفاً در جایگاه حقوق بینالملل به آن توجه میشد، در این کتاب با نگاهی به سمتوسوی فرهنگ به آن توجه شده است و در تعریف آن چنین بیان شده که؛ «گفتوگو در باب فرهنگ دامنهای بس گسترده دارد و تعاریف فرهنگ و بررسی آنها نه آسان است و نه در این نوشتار میگنجد که بهناچار و به اقتضای موضوع از میان همه آنها به چند مورد اشاره و درباره آنها بحث میکنیم. در گفتوگو از تعاریف فرهنگ ناگزیریم از کلمات و عباراتی کمک بگیریم تا با دیدی تحلیلی این تعاریف را بررسی کنیم. قصد ما از تعریف فرهنگ در این نوشتار، رجحان یک مفهوم بر دیگر مفاهیم یا کشف جدید نیست بلکه با توجه به موضوع این کتاب، آن مفهوم از فرهنگ را در نظر میگیریم که با اندیشه و آرای جهانی بشر سازگاری بیشتری داشته باشد، چراکه محدوده بحث ما مبادله فرهنگها در سرتاسر جهان است.»
در ادامه نویسندگان به بررسی تاریخچه دیپلماسی فرهنگی در دوران مختلف پرداخته و چگونگی تحول این مفهوم را در دورههای متفاوت تاریخی بررسی میکنند که این بخش میتواند شامل نمونههای تاریخی از استفاده موفق از دیپلماسی فرهنگی در ایجاد روابط مثبت و سازنده بین کشورها باشد. دیپلماسی فرهنگی بهعنوان ابزاری برای ارتقای روابط بینالمللی و درک متقابل بین ملتها شناخته میشود. این کتاب تأکید میکند که دیپلماسی فرهنگی، بویژه برای جمهوری اسلامی ایران، میتواند بهعنوان یک عامل مؤثر در پیشبرد منافع ملی عمل کند. همچنین این کتاب به روشها و ابزارهایی که کشورها برای اجرای دیپلماسی فرهنگی استفاده میکنند، میپردازد که این ابزارها شامل تبادل هنرمندان، برنامههای تبادل دانشجو و به صورت برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای فرهنگی بیان میشوند. چالشها و موانعی که دیپلماسی فرهنگی در جهان و ایران با آنها مواجه است، بخش مهم دیگری از این کتاب است که این چالشها شامل سوءتفاهمهای فرهنگی، اختلافات سیاسی و محدودیتهای مالی شناخته شدهاند.
به طورکلی کتاب در پنج محور به طرح موضوعات حوزه تخصصی محتوای آن اشاره دارد.
چالشهای موجود در اجرای دیپلماسی فرهنگی، از جمله موانع سیاسی و فرهنگی که ممکن است تأثیر منفی بر این روند داشته باشد، بهویژه نقدی بر رویکردهای کنونی و پیشنهادهایی برای بهبود دیپلماسی فرهنگی در آینده، از دیگر نکات حائزاهمیتی است که در این کتاب مطرح میشود. همچنین تأثیرات مثبت و منفی دیپلماسی فرهنگی بر سیاست خارجی کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و نتایج بهدستآمده نشاندهنده اهمیت این نوع دیپلماسی در بهبود روابط بینالمللی و افزایش درک متقابل میان اجتماع درونی در راستای همگرایی و انسجام هر چه بیشتر و سیاستهای خارجی است.
در تبیین نقاط قوت کتاب باید گفت، این کتاب در تعاریف جامع، روشهای مختلف دیپلماسی فرهنگی و ارائه مطالعات موردی، تحلیل و نکات ارزندهای را برشمرده و اساساً کتابی است که بهعنوان یک منبع علمی و تحقیقی میتواند برای پژوهشگران، دانشجویان و سیاستگذاران بسیار مفید باشد. همچنین با بررسی دقیق ابعاد مختلف دیپلماسی فرهنگی، این کتاب به درک عمیقتری از نقش فرهنگ در روابط بینالملل کمک میکند و اهمیت آن را در ساختن جهانی بهتر و پایدارتر به تصویر میکشد. از سوی دیگر این کتاب میتواند بهعنوان منبعی برای دانشجویان و پژوهشگران در رشتههای علوم سیاسی، روابط بینالملل، مطالعات فرهنگی و تاریخ مورد استفاده قرار گیرد. ارائه تعاریف، تاریخچه و نظریههای مرتبط با دیپلماسی فرهنگی به درک عمیقتر دانشجویان از این حوزه کمک میکند و سیاستمداران و دیپلماتها میتوانند از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی یادشده برای بهبود روابط بینالملل استفاده کنند، زیرا شناخت نقاط قوت و ضعف دیپلماسی فرهنگی به آنها این امکان را میدهد تا استراتژیهای مؤثرتری تدوین کنند. از دیگر نقاط مثبت کتاب، اشاره به مقوله رسانههاست که توجه ویژهای برای تولید محتوای مرتبط با دیپلماسی فرهنگی داشته و نتیجه آن را آگاهیبخشی عمومی فزاینده برشمرده است. تحلیلهای موجود در کتاب میتواند به رسانهها در پوشش بهتر رویدادهای فرهنگی و سیاسی کمک کند و دیدگاههای جدیدی ارائه دهد. همچنین نهادهای غیردولتی و سازمانهای فرهنگی میتوانند از اطلاعات و راهکارهای ارائهشده در کتاب برای طراحی و اجرای برنامههای فرهنگی مؤثرتر استفاده کنند. کتاب با شناسایی چالشهای دیپلماسی فرهنگی، به خوانندگان کمک میکند تا با موانع موجود آشنا شوند و درعین حال، به بررسی راهکارهایی برای غلبه بر این چالشها بپردازند.
از اندک نقاط ضعف این کتاب، باید به امکان تحلیل عمیقتر از چالشها و موانع، همچنین افزایش نگرش تطبیقی به موضوعات، باوجود منابع و مآخذ بسیار زیاد دسته اول و به روز اشاره کرد که احساس میشود این مورد، در سلسله تألیفات بعدی نویسندگان قابل تعمیق خواهد بود.
کتاب «دیپلماسی فرهنگی» بهعنوان یک منبع جامع و معتبر، میتواند در بسیاری از زمینهها و حوزهها کاربرد داشته باشد، مانند تحقیقات علمی و دانشگاهی تا کاربردهای عملی در سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی این اثر که به خوانندگان این امکان را میدهد تا درک عمیقتری از دیپلماسی فرهنگی و تأثیرات آن بر روابط بینالملل پیدا کنند. به طورکلی، این کتاب میتواند به تقویت تبادلات فرهنگی و بهبود روابط بینکشوری کمک کند و بهعنوان یک منبع ارزشمند در تحقیقات علمی و عملی شناخته شود.