احسان موحدیان کارشناس امور قفقاز در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

تنوع منافع بازیگران گروه 3+3؛ زمینه‌ساز مناسبات متوازن در قفقاز

نشست 3+3 با هدف ایجاد برقراری آرامش و پایان چالش‌ها در قفقاز جنوبی با مشارکت بازیگران درون‌منطقه‌ای و همسایگان به میزبانی ترکیه برگزار شد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در این نشست حضور یافت و درمورد تصمیمات اعضا گفت که کشورهای منطقه این عزم و اراده را نشان داده‌اند که درباره ماهیت و امنیت منطقه قفقاز مذاکرات و هماهنگی‌هایی را انجام دهند، اما این پرسش که چرا موضوع قفقاز با برگزاری نشست‌های گوناگون، هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده و موانع پیش‌روی این مذاکرات چیست، موضوع گفت‌و‌گوی «ایران» با احسان موحدیان کارشناس امور قفقاز است. مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید:

وزیر امور خارجه جمعه گذشته در سومین فرمت منطقه‌ای ۳+۳ حضور یافت و این سازکار را نشان‌دهنده اراده جدی کشورهای عضو برای حل دیپلماتیک مسائل قفقاز جنوبی خواند. چقدر این فرآیند را در نزدیک کردن دیدگاه کشورهای طرف اختلاف در این حوزه مؤثر می‌دانید؟
این تنها عمل ابتکاری معقولی است که در راستای حل مشکلات منطقه‌ای و منازعه بین ارمنستان و آذربایجان در حال انجام است. سازکارهای دیگری که تاکنون پیشنهاد شده‌اند عملاً هیچ‌کدام نتوانستند دستاورد خاصی را کسب کنند. چرا که همه آنها اشکالاتی را به همراه داشته است. نخست اینکه، در این نوع سازکارها بعضاً یکطرفه عمل می‌شود. یعنی به نفع یک طرف از گروه درگیر، اقدام می‌شود. سازکارهای اروپایی و امریکایی این‌گونه بوده و این کشورها عمدتاً به نفع جمهوری آذربایجان عمل می‌کردند. جمهوری آذربایجان بازیگری است که از ظرفیت خوبی در حوزه انرژی برخوردار است و می‌خواهد به عنوان ابزار انتقال انرژی به اروپا خود را تثبیت کند. این مزیت سبب همراهی و همکاری بعضی از بازیگران جهانی همچون صهیونیست‌ها و کشورهای عضو ناتو شده است. در مقابل، سازکارهای امریکایی و اروپایی در نهایت به گونه‌ای عمل کرده‌اند که قره باغ را به طور کامل متعلق به آذربایجان بدانند. اما آذربایجان در این نقطه متوقف نشد. این زیاده‌خواهی آذربایجان باعث شد که حتی کشورهایی که از طریق سازکارهای امریکایی و اروپایی می‌خواستند صلح را برقرار کنند، مقداری در همراهی با این کشور محتاط شوند. آذربایجان هم وقتی دید که این کشورها با او همراهی نمی‌کنند، تلاش کرد که ترکیه را به عنوان کشور میانجی فعال کند.

دراین راستا نقش کشورهای خارج از منطقه دراثرگذاری بر تحولات قفقاز را چطور می‌بینید؟
 بازیگران دیگری در خارج از منطقه هستند و منافع خاص خود را تعقیب می‌کنند؛ حتی اگر این کسب سود حداکثری به قیمت تداوم درگیری و منازعه و عقب افتادن صلح ختم شود. در این وضعیت سازکار 3+3 که می‌تواند به ایجاد صلح منتهی شود، منطقی به نظر می‌رسد. این سازکار با حضور بازیگران منطقه‌ای در حال انجام است و امریکایی‌ها و اروپایی‌ها و صهیونیست‌هایی که به دنبال تنش و آشوب هستند، نقشی در آن ندارند. از سوی دیگر، تنوع منافع و نگرش بازیگران گروه 3+3 باعث می‌شود که یک طرف منازعه احساس نکند که شرایط بیشتر به نفع اوست. این بازیگران تلاش خواهند کرد که اگر یکی از دو طرف بخواهد خواسته‌های غیرمنطقی مطرح کند، شرایط را متوازن کنند و اجازه زیاده خواهی به هیچ بازیگری را ندهند. البته این به معنی این نیست که این سازکار بطور صددرصد موفق بوده است. برای موفقیت باید این نوع جلسات با فواصل زمانی کوتاه‌تر برگزار شود و ایران هم به عنوان مبدع این سازکار باید تلاش‌های خود را برای نزدیک کردن دیدگاه‌های ارمنستان افزایش دهد.

روند مذاکرات دوجانبه ارمنستان و جمهوری آذربایجان به چه سمت و سویی در جریان است؟
این منازعه به اندازه طول عمر استقلال ارمنستان و آذربایجان قدمت دارد. این دو کشور حتی قبل از فروپاشی شوروی، درگیری‌ها بر سر قره باغ را آغاز کرده بودند و در تمام این مدت، منازعه شان به صورت نه جنگ نه صلح وجود داشته است. لذا اینکه تصور کنیم که یک منازعه طولانی چند ده ساله با یک دور مذاکرات بر طرف می‌شود، امکان ندارد. علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات در این سال‌ها این است که بعضی طرف‌ها زیاده خواه هستند. در این شرایط بعید به نظر می‌رسد که صلح بزودی شکل بگیرد. مثلاً در همین دور از مذاکرات، وزیر خارجه آذربایجان خواستار تغییر قانون اساسی ارمنستان شد. اینکه شما موفقیت در دستیابی به صلح با یک کشور دیگر را منوط به تغییر قانون اساسی آن کشور کنید، یک خواسته زیاده خواهانه است که پیشبرد مذاکرات صلح را دشوار می‌کند. منظور آذربایجان این است که ارمنستان با تغییر قانون اساسی خود هیچ اثر و نشانه‌ای از علاقه ارمنستان به حمایت از حقوق ارامنه که در قره‌باغ کوهستانی ساکن بودند، باقی نگذارد و از طرفی هر دولتی در این کشور متعهد به رعایت حقوق ارامنه قره باغ نشود. ترکیه هم تا به امروز هر گونه بهبود روابط با ارمنستان را منوط به ایجاد صلح با آذربایجان کرده است. اما با این شرایطی که آذربایجان تعیین می‌کند، سخت است که بتوان به صلح رسید.

درچنین فضایی مسأله کریدور «زنگزور» هم روند تحولات را پیچیده کرده است. پررنگ شدن این موضوع را ناظر به چه عواملی می‌دانید؟
مسأله حساس دیگر کریدور جعلی زنگزور است. آذربایجان می‌گوید که می‌خواهد نخجوان را به خاک اصلی خود وصل کند. ایران می‌گوید کریدور ارس را می‌سازم که در دسترس شما خواهد بود. اما آذربایجان اصرار دارد که از داخل خاک ارمنستان یعنی از جنوب این کشور بدون کنترل و نظارت مرزبانان و مقامات ارمنستانی، کریدور داشته باشد. البته روس‌ها می‌گویند نظارت بر این جاده را بر عهده می‌گیرند و هدفشان این است که جلوی نفوذ ناتو به منطقه را بگیرند. ایران باید با همه بازیگران منطقه‌ای تعاملات خود را افزایش دهد و راهکارهایی را پیشنهاد دهد تا کارشکنی‌هایی که بر سر راه ایجاد صلح است، از بین ببرد.

سیاست مشخصی که ایران در این زمینه در پیش گرفته، بر چه رویکردی استوار است؟
ایران باید اول راهبرد مشخصی در مورد فعالیت و حضور خود در قفقاز بر مبنای 4 اصلی که مقام معظم رهبری گفته‌اند، تبیین کند. ایشان گفته‌اند که قره باغ متعلق به جمهوری آذربایجان است. گفتند امنیت ارامنه قره باغ باید تأمین شود. اما این اتفاق نیفتاده و ارامنه اخراج شدند. رهبری فرمودند که وهابی‌ها و تکفیری‌ها و رژیم صهیونیستی نباید در منطقه و نزدیک مرزهای ایران باشند.
نکته چهارمی که رهبری فرمودند حفظ مرزهای ایران و ارمنستان و حفظ راه ارتباطی چندهزار ساله بین دو کشور است.
ایران باید حضور اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی و امنیتی خود در استان سیونیک را به حداکثر برساند تا هرگونه مطامع کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای اشغال آنجا را ناممکن کند. اشغال این استان، هم کریدور شمال - جنوب ما را از کار می‌اندازد و هم سبب می‌شود که ایران در مرزهای شمال غربی با تکفیری‌ها و تجزیه طلب‌های پان ترک، نیروهای ناتو و از همه اینها مهم‌تر با صهیونیست‌ها دچار تماس و چالش شود که این خطرناک است. لذا باید نیازهای ارمنستان را برطرف کنیم تا در وضعیتی قرار بگیرد که در برابر زیاده خواهی‌های کشورهای دیگر بایستد. ایران باید با روس‌ها هم در این مورد مذاکره کند. هم با همکاری روس‌ها نقش آفرینی خود را در قفقاز بیشتر کند و هم به آذربایجان بفهماند که، این تصور که می‌توانند کریدور جعلی را به تنهایی کنترل کنند، غلط است و باید از ایران کمک بگیرد.
ایران باید از طریق رایزنی‌های دیپلماتیک و استفاده از اهرم‌های فشاری که در قبال این کشورها در اختیار دارد، آنها را وادار کند که رفتار صلح طلبانه‌ای داشته باشند. امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و حتی اروپایی‌ها نمی‌خواهند منطقه قفقاز با ثبات باشد. بلکه می‌خواهند کانون بحران دیگری برای ایران و روسیه ایجاد کنند. ما باید با همفکری با کشورهای منطقه، کانون باثباتی در قفقاز جنوبی ایجاد کنیم تا ایران بتواند تمرکز خود را در مقابله با صهیونیست‌ها و حمایت از محور مقاومت قرار دهد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و هشتاد و سه
 - شماره هشت هزار و پانصد و هشتاد و سه - ۲۹ مهر ۱۴۰۳