احترام، داوود، مرضیه و لیلی
احترام برومند، تلاش نکرده تا از زیر سایه نام داوود رشیدی، جدا شود اما همواره فارغ از شهرت همسر نامدارش محبوب و قابل ستایش بوده است
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
در فضای فرهنگی ایران و جهان بسیاری از زنان، به واسطه همسران مشهور و معروفشان شناخته میشوند. حتی اگر نام و اعتباری مستقل داشته باشند، نسبتشان با مردان در دنیای مردسالار، به آنها ارزشی مضاعف میبخشد یا هویتشان را کامل میکند. به نظر میرسد اغلب دختران جوان و زنان، این قاعده را پذیرفته و بعضی، آن را ضمانتی برای رشد و ترقی میدانند که البته بیراه نیست. زنانی که محل توجه مردان بوده و از حمایت معنوی و مادی آنها برخوردارند، در مسیر حرفهای زودتر از زنان مستقل پیشرفت میکنند.
زندگی حرفهای احترام برومند، همسر داوود رشیدی را نمیتوان بدون توجه به شرایط اجتماعی و تحولات سیاسی بررسی کرد. مجری محبوب برنامههای تلویزیون، بدون رشیدی که کارگردان شناخته شده و نوآور تئاتر بود، محبوبیت داشت اما با پیروزی انقلاب اسلامی و ورود چهرههای تازه به اجرا، برومند ترجیح داد دور از فضای اجرا، در خانه بماند. او در خاطره نسلی که صدای گرم و چهره مهربانش را به یاد داشت، بهعنوان یکی از بهترین مجریان تلویزیون زنده بود، اما جوانترها، ازمیان سه خواهرهنرمند، مرضیه را به واسطه سریالهایش بیشتر میشناختند و راضیه را به لطف حضور در سریالهای شاخص دهه شصت و هفتاد «گرگها» (داوود میرباقری) یا «آرایشگاه زیبا» (مرضیه برومند) در ذهن داشتند. با پخش سریال «قصههای تا بهتا» در اواسط دهه هفتاد، لیلی هم از خانواده چهارنفره رشیدی، وارد بازیگری شد و به شهرت رسید. اما جای مادر، همچنان خالی بود.
اوایل دهه ۸۰، نقش کوتاهی در فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا» (رسول صدرعاملی) به عزلت طولانی احترام برومند پایان داد. نقشی که پیش از دیده شدن روی پرده، بارها دربارهاش خبرسازی شد. این نشان میداد مجری سالهای دور، همچنان فارغ از شهرت و محبوبیت همسر، دختر و خواهرهایش، در قلب دوستدارانش زنده است. نقش مادر بزرگ، در فیلم متوسط صدرعاملی، جایی برای درخشش برومند نبود اما فرصتی شد تا او دوباره مقابل دوربین برود. یک دهه طول کشید تا او، بهعنوان بازیگر دیده شود و بسیار بیش از ده سال زمان لازم بود تا او به نقشی برسد که آیدا پناهنده در سریال «در انتهای شب» به او سپرد. برومند در این نقش کوتاه، زوال و پریشانی یک بانوی سالخورده را بهخوبی به نمایش گذاشته و قدرت بازیگریاش را عیان کرده است. نقشی دور از خودش، که بدون تصنع و اغراق چنین نقشهایی، دلپذیر و واقعی اجرا شده است. بازی او در فیلم «عروسی مردم» (مجید توکلی) پیچیدگیها، طنازی و جذابیت فراوانی دارد که وجه دیگری از شخصیت و قدرت بازیگری او را آشکار میکند. احترام برومند، از نسلی است که وفا، عشق به خانواده و پایبندیشان به اصول را دیگر نمیتوان سراغ گرفت. او از معدود بانوانی است که در اوج شهرت و محبوبیت، حرفهاش را رها کرد. کمتر دراین باره شکایت کرده یا خود را در قالب قربانی معرفی کرده، آن سالهای سخت حتماً بر او گران تمام شده است اما شخصیت قوی و مستقلش مانع از آن شده که تلخیهای آن روزها و شبها، زمینگیرش کند. او محور یک خانواده بزرگ هنرمند است، همسر داوود رشیدی، مادر لیلی، خواهر مرضیه و راضیه. زنی با صدای گرم، متواضع، خونگرم و دوست داشتنی. هنرمندی که با یک نقش کوتاه در سریالی پرستاره، میتواند تماشاگرش را میخکوب کند. بازیگری که «آغوشباز» را روی پرده دارد و حضورش در سینمای ایران مغتنم است. عمرش دراز باد.