حضور جوانان در حیطه تئاتر ایرانی امیدوارکننده است

این روزها مشغول ایفای نقش در نمایش «بمون، بخند، بخندون» [اوستا و عبدلی] هستم؛ نمایشی که در آن فرصت ایفای نقش در کنار جواد انصافی را همچون سال‌ها قبل دارم. حضورم دراین نمایش به خاطر امیدی است که به نقش این نمایش‌ها در بهبود وضعیت تئاتر ایرانی دارم، به این گونه نمایش‌ها و جوانانی که وارد عرصه تئاتر شده‌اند امیدوار هستم. البته این عرصه نیازمند حمایت مسئولان است، به‌خصوص که نسبت به تئاتر کلاسیک و غیرایرانی، جوانان کمتری به تئاتر ایرانی رجوع کرده و پرداخته‌اند. اما در مجموع بد نبوده است و می‌تواند بهتر هم بشود. نمایش «بمون، بخند، بخندون» روندی که تئاتر ایرانی از دوران شروع انقلاب تا به امروز پشت سرگذاشته را پیش روی علاقه‌مندان می‌گذارد. از این تئاتر که بگذریم، این روزها من بیشتر سراغ رادیو رفته‌ام. در رادیو دو برنامه دارم؛ یک کار به نام «صبامک» و دیگری به نام «شهر فرهنگ» که هر دو آنها پخش روزانه دارند و از شنبه تا جمعه پخش می‌شوند. دو کار کلاسیک هم در دست اجرا دارم. یکی به نام «بادبزن خانم ویندرمیر» از «اسکار وایلد» که تمام شده است. به غیر از آن کار دیگری هم از چخوف در ژانر طنز دارم، به نام «جشن سالگرد» که تمرین‌های آن تقریباً رو به اتمام است.

بخشی از گفته‌های امیر پارسی، بازیگر پیشکسوت تئاتر با ایرنا

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و هشتاد و دو
 - شماره هشت هزار و پانصد و هشتاد و دو - ۲۸ مهر ۱۴۰۳