«گردنزنی» در چاردیواری اختیاری
محمدرسام رضوانی
منتقد تئاتر، تلویزیون و سینما
همچنان روزانه با تنوع برندهای مختلف پلتفرم شبکه نمایشخانگی و فضای رقابتی و تبلیغاتی سنگین در شبکه مجازی و حتی المانهای شهری مواجه هستیم و همین تعدد بازیگران شبکههای نمایشخانگی سبب شده که مخاطب، تنوع زیادی در انتخاب خود با توجه به سلیقهاش داشته باشد. اما این روزها موردی که به آن توجهی نمیشود، عنان محتوایی سریالهای نمایش خانگی است که این کلاف سردرگم آنچنان از کف مسئولان صادرکننده مجوز، در رفته است که گاهی گمان میشود این یک فیلم و سریال خارجی است و در ارائه محتوا حتی ابتداییترین موازین و چهارچوبهای متناسب با فرهنگ ایرانی، بهشکل فجیعی زیر پا گذاشته شده و مخاطبان بسیاری را دچار تحیر کرده که آیا به این اندازه قبحشکنی در یک فیلم و سریال ایرانی ممکن است؟!
حتماً اگر جزو دنبالکنندگان سریالهای نمایش خانگی باشید، نام مجموعه «گردنزنی» این روزها به گوشتان خورده است؛ سریالی که با یک عکس مرموز عروس و داماد و با یک پسزمینه قرمز و اسامی بازیگرانی نامآشنا، توجهات را به خود جلب میکند، اما آنچیزی که در قسمت اول این سریال میبینیم، بسیار عجیب و حیرتآور است. در شروع این سریال مخاطب در یک فضای شاد عروسی قرار میگیرد که با رقص عروس و داماد به اصطلاح به سبک لاکچری، نمایش داده میشود که همین ارائه محتوا، اشاعه فرهنگ تجملگرایی و منزلتیابی است و برای چندمینبار در سریالها این فرهنگ منفی تکرار میشود. همچنین در بخشی از سریال چندینبار ارتباطات کلامی خصوصی عروس و داماد به نمایش گذاشته میشود که قطعاً با توجه به مفهوم «حیا»ی شرقی، کمی اینگونه صحبتها برای مخاطبی که خانواده است قطعاً خوشایند نیست. داستان زمانی مخاطب را به بنبست میکشاند که عروس و داماد در شب عروسی مورد حمله یک سارق قرار میگیرند و در حالی که داماد تنها است و با التماس میگوید: «تورو خدا من امشب شب عروسیمه، بهم رحم کن» و بعد به شکل فجیعی به قتل میرسد و نفر دوم عروس است که با ضربه چاقوی سارق طعم مرگ را میچشد و این شب خوش، به یک ناخوشی فراموش ناشدنی تبدیل میشود. اما چیزی که بسیار مهم است، به نمایش گذاشتن این حد از خشونت در قاب تلویزیون برای مخاطب است که این مخاطب طیف سنی متفاوتی نیز دارد و اثری که بر روح و جان او میگذارد، قطعاً تا مدتها از ذهنش پاک نشده و با او همراه خواهد بود و سیر داستان به این شکل با گرهی کور ادامه پیدا میکند و البته در قسمتهای بعدی شاهد قتلهای دیگر نیز هستیم.
بله درست است! ما واقعاً در شبکه نمایشخانگی شاهد تماشای محتوای فاخر و تأثیرگذار با محور امید، عشق، آرزو و آینده روشن با این سبک از تولیدات نخواهیم بود و نه تنها روزبهروز از مفاهیم و ارزشهای انسانی دورتر خواهیم شد، بلکه شاهد «گردن زنی» شبکه نمایش خانگی با استفاده از ابزار خشونت، شکاف طبقاتی، فقر، بیحیایی، ترویج مواد مخدر و … هستیم.