رحمان قهرمان‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «ایران» مطرح کرد

تغییر سیاست ایران برای مقابله با سیاست افزایش تنش اسرائیل

رضوانه رضایی‌پور
خبرنگار


ایران به موازات اعلام آمادگی در میدان جنگ نظامی با اسرائیل، دور تازه‌ای از رایزنی‌های دیپلماتیک را در پایتخت‌های عربی به جریان انداخته و از رهاورد پیام صریح خود به منطقه و بازیگران جامعه بین‌الملل این واقعیت را یادآور شده که هزینه‌های هر حمله احتمالی از سوی تل‌آویو به ایران منحصر نخواهد ماند. رحمان قهرمان‌پور، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «ایران»، از سیاست جاری جمهوری اسلامی مبنی برپیگیری سیاست «افزایش تنش» برای «کاهش تنش» گفته است. مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

آقای عراقچی در چند روز گذشته همزمان با اوج‌گیری بحران در منطقه، سفرهایی را به کشورهای عربی منطقه در دستور کار قرار داده است. رویکرد تهران در این سفرها و رایزنی‌ها ناظر بر چه اهدافی بوده است؟
چنین سفری را باید در تصویری بزرگ‌تر یعنی در قالب منطقه نظاره کنیم. در این تصویر بزرگ، سه بازیگر اصلی با یکدیگر در حال رقابت هستند؛ ایران، اسرائیل و امریکا. به عبارت ساده‌تر، این سه بازیگر بیشترین تأثیرگذاری را در صحنه واقعی منطقه دارند. البته بازیگران دیگری هم هستند که می‌خواهند در لایه‌های بعدی، نقش ایفا کنند. مانند عربستان، قطر، چین و روسیه که وارد لایه نخست نمی‌شوند. به این دلیل که هزینه‌های بودن در صف اول خیلی زیاد است و آنها نمی‌خواهند هزینه آن را بپردازند. به هر حال، این سه بازیگر اصلی تلاش می‌کنند که معادلات منطقه‌ای را تحت تأثیر خود قرار دهند. در این میان امریکا به این دلیل که نفوذش در منطقه خاورمیانه کمتر شده است- فارغ از اینکه بگوییم این کاهش نفوذ خواست امریکا بوده یا بالاجبار این اتفاق افتاده- همچنان اصلی‌ترین بازیگر فرامنطقه‌ای در خاورمیانه است. خواست امریکا این است که قبل از انتخابات 5 نوامبر، یک منازعه منطقه‌ای فراگیر غیرقابل کنترل، شکل نگیرد. به همین دلیل ناوهای جنگی خود را به مدیترانه می‌فرستد، پایگاه‌های منطقه‌ای خود را به شکل آماده‌باش درمی‌آورد، سیستم قدرتمند دفاع موشکی یا همان تاد را به اسرائیل می‌دهد و در صحنه دیپلماسی تلاش خود را به کار می‌گیرد تا اسرائیل واکنش غیرقابل کنترل یا فراگیر نشان ندهد.
از طرفی دیگر تلاش می‌‌کند حزب‌الله لبنان را قانع کند که قطعنامه 1701 سازمان ملل را اجرا کنند و با مصر، قطر و عربستان رایزنی می‌‌کند که شرایط غزه آرام شود. در واقع، امریکا از همه ابزارها و بازیگرانی که با آنها روابط نزدیکی دارد استفاده می‌کند تا در منطقه جنگ فراگیری که غیرقابل کنترل باشد رخ ندهد، امنیت اسرائیل به صورت جدی تهدید نشود و این رژیم همچنان به عنوان بازیگری با قدرت بازدارندگی برتر حفظ شود.

این تلاش‌ها در مغایرت با تنش‌هایی نیست که اسرائیل به طور سبعانه و بی‌محابا در حال افروختن آنهاست؟
اسرائیل دنبال تثبیت بازدارندگی‌اش است. بعد از یک سال که از جنگ غزه می‌‌گذرد، نتانیاهو می‌‌خواهد به افکار عمومی داخلی، امریکا، ایران و سایر بازیگران منطقه‌ای بگوید که قدرت بازدارندگی خود را احیا کرده است. برای رسیدن به این هدف بود که اسرائیل و نتانیاهو برخی خط قرمزهای قبلی را رد کردند؛ سیدحسن نصرالله را ترور کردند و از راه زمینی وارد خاک لبنان شدند.
در همین راستا اسرائیل می‌‌خواهد جواب وعده صادق 2 ایران را هم بدهد. در عین حال نمی‌خواهد این جواب به گونه‌ای باشد که امریکا را عصبی کرده و دولت بایدن حمایت‌های خود
در قبال اسرائیل را کاهش بدهد.

رویکردی را که ایران دنبال می‌‌کند، چطور می‌‌بینید؟
در چنین شرایطی ایران هم تلاش می‌‌کند که از ورود ضربه بیشتر به حزب‌الله جلوگیری کند و قدرت بازدارندگی حزب‌الله را تا جایی که امکان دارد، حفظ کند تا بتواند در شرایط آرام و مناسب قدرت بازدارندگی آنها را احیا کند. در همین شرایط ایران می‌‌خواهد که آتش‌بس هم انجام شود. چون چنین آتش‌بسی می‌‌تواند به حفظ ساختارهای موجود حماس، حزب‌الله، جهاد اسلامی و محور مقاومت در منطقه کمک کند.

نظرتان درباره نقش ایران در روند دستیابی به آتش‌بس چیست؟
ایران برای دستیابی به آتش‌بس، مدت‌هاست که عزم خود را جزم کرده است. در شرایطی که سیاست اسرائیل افزایش تنش برای کنترل تنش است، ایران سیاست قبلی خود را به نوعی تغییر می‌‌دهد. سیاست قبلی ما این بود که تنش را بالا نبرده و از طریق کنترل تنش بتوانیم شرایط را به سمت آتش بس ببریم. ولی به نظر می‌‌رسد ایران با اظهارات عراقچی، آماده است که سیاست افزایش تنش برای کاهش تنش را در پیش بگیرد. در همین راستا هم به کشورهای منطقه پیام می‌‌دهد که آسمان خود را در اختیار اسرائیل قرار ندهند. به نظر می‌‌آید که ایران پیام‌های دیگری هم داده باشد، آمادگی برای کمک به آتش‌بس در غزه و لبنان از طریق مصر، قطر، عربستان، امارات و...

سفر قریب‌الوقوع آقای عراقچی به مصر می‌‌تواند کمکی به تسریع فرآیند دیپلماتیک پایان جنگ غزه باشد؟
پیام به مصر در واقع پیام به اسرائیل است. پیامی مبنی بر اینکه ایران آماده است که متناسب با اقدامات اسرائیل یا به سمت آتش‌بس حرکت کند یا اینکه تنش را افزایش دهد. آقای عراقچی به عربستان هم سفر کرده است. این کشور هم با امریکا روابط نزدیکی دارد و هم با اسرائیل روابط غیررسمی داشته و نقش کلیدی در بازار نفت ایفا می‌‌کند. بنابراین، پیام عراقچی را می‌‌توان در چند مورد برشمرد: نخست اینکه اگر اسرائیل می‌‌خواهد تأسیسات نفتی کشورمان را بزند، ایران اقدامی جدی نشان خواهد داد و روند صادرات نفت هم با اخلال روبه‌رو می‌شود. دوم اینکه به مصر پیام می‌‌دهد که ایران آماده آتش‌بس در غزه و لبنان است و اگر اسرائیل آن را نپذیرد، ایران آماده افزایش تنش است. از طریق عمان و عراق این پیام را به امریکا می‌‌دهد که واشنگتن باید همه تلاش خود را به کار بگیرد که تنش در منطقه کمتر شود و فرستادن سیستم‌های ضدموشکی به اسرائیل ناقض خواست ایران است. از زاویه دید بازدارندگی باید دید که طرف‌های مقابل تا چه حد این پیام ایران را جدی می‌‌گیرند و طبیعتاً معتبر تلقی شدن پیام ایران تابع عوامل مختلفی است. امریکا و اسرائیل به عنوان مخاطبان این پیام‌ها چه ارزیابی‌ای از نیت و توانایی عملی ایران دارند، ما دقیقاً این را نمی‌دانیم.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و هفتاد و نه
 - شماره هشت هزار و پانصد و هفتاد و نه - ۲۴ مهر ۱۴۰۳