مصطفی مصلحزاده کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
ترس اسرائیل از مقابله به مثل ایران
ادعای تمایل امریکا به آتشبس، «فریب دیپلماتیک» است
با ادامه جنگ و تنشها در منطقه، عباس عراقچی به عربستان سفر کرد تا ضمن تثبیت پیام اقتدار ایران در عملیات وعده صادق2، همپای میدان رایزنیهای خود را با کشورهای عربی-اسلامی افزایش دهد. عراقچی پیشتر نیز تأکید کرده بود که ایران از هر آتشبس همزمان در غزه و لبنان که مورد قبول گروههای مقاومت باشد، حمایت خواهد کرد. مصطفی مصلحزاده دیپلمات سابق در گفتوگو با «ایران» هدف از سفر وزیر امور خارجه کشورمان به ریاض را برپایی اجلاس سازمان همکاریهای اسلامی میداند و معتقد است که کشورهای عربی اسلامی اگر بخواهند میتوانند مانند سال 1973 که اسرائیل را تحریم نفتی کرده بودند، اتحادی علیه این رژیم شکل دهند.مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید.
رضوانه رضاییپور
خبرنگار
اسرائیل با تداوم هر روزه جنگ به دنبال چیست؟
استراتژی اعلامی اسرائیل که امریکا هم او را همراهی میکند، نابودی حماس و حزبالله است. در طول این یکسال این استراتژی در مورد حماس شکست خورده محسوب میشود. در مورد حزبالله هم انتهای ماجرا به همین نتیجه ختم خواهد شد. کما اینکه در جنگ 2006 هم اسرائیل تلاش داشت تا حزبالله را نابود کند و در آنجا هم شکست خورد. اسرائیلیها در برابر اینگونه شکستها استراتژی جایگزینی را انتخاب کردهاند و آن اینکه اگر حزبالله و حماس را نمیتوانند نابود کنند، ترور رهبران و فرماندهان که ضربه سنگینی به این دو جریان خواهد زد، در صدر برنامههایشان قرار گرفته است. امریکا هم با این استراتژی جایگزین موافق است. استراتژی جایگزین بخش دیگری هم دارد و آن نابودی زیرساختهای موجود در غزه و لبنان است.
بنابراین ادعاهای مقامات امریکا مبنی بر اینکه به دنبال تسری جنگ نیستند و از اسرائیل در این راه حمایت نمیکنند را چطور ارزیابی میکنید؟
این واقعیت ندارد. امریکاییها گاهی به گونهای بیان میکنند که گویا با نابودی زیرساختها در غزه و لبنان مخالف هستند. اگر امریکا میگوید من به دنبال آتشبس در منطقه هستم و نمیخواهم که زیرساختها نابود شود، یک «فریب دیپلماتیک» است. وقتی ایالات متحده روزانه محمولههای بیشماری از بمب و موشک و خمپاره و توپ و گاهی هم هواپیما را روانه سرزمینهای اشغالی میکند، چگونه میتوان باور کرد که این کشور مخالف نابودی زیرساختها در غزه و لبنان است؟ اگر امریکا مخالف نابودی آنهاست، پس بمبهای یک تنی را به اسرائیل ندهد. امریکایی که به ایران اعتراض میکند که چرا به روسیه پهپاد میفروشد باید محل این پرسش باشد که چرا مشارکت خود در جنگ را افزایش داده است؟ حالا چطور میپذیریم که امریکا در استراتژی جایگزین خود، مخالف است. نتانیاهو ۸ اکتبر سال گذشته گفت که میخواهد حماس را نابود کند چرا که این استراتژی کلان امریکا است که اسرائیل آن را دنبال میکند. رژیم صهیونیستی مصداق بارز یک شرارت است و از استراتژی نابودی در جنگها استفاده میکند. البته نابودی ساختمانها و بیمارستانها به معنی از بین بردن قدرت طرف مقابل نیست و میتوان گفت که اهداف کلان اسرائیل و امریکا در جنگ علیه محور مقاومت شکست خورده است. نتانیاهو در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل اعتراف کرد که اسرائیل از هفت جبهه تهدید میشود. پس به این نتیجه میرسیم که این رژیم با داشتن حمایت قدرتهای غربی نمیتواند امنیت خود را که یکی از اهداف استراتژیک اسرائیل است برقرار کند.
طی چند روز گذشته شاهد عملیات روانی اسرائیل علیه ایران بودهایم. این عملیات با چه هدفی صورت میگیرد؟
اتفاقاً ستون دیگر استراتژی جایگزین اسرائیل، به راه انداختن جنگ روانی علیه ایران است. چرا که صهیونیستها در مورد ایران هیچکدام از اقداماتی را که در یک سال گذشته در غزه و لبنان انجام دادهاند نمیتوانند شکل دهند؛ نه میتوانند رهبران ایران را مورد هدف قرار دهند و نه میتوانند کاری برای نابودی زیرساختهای ایران انجام دهند. به دلیل اینکه میدانند این کار منجر به مقابله به مثل شدید ایران خواهد شد. همانطور که جمهوری اسلامی در وعده صادق 1 و 2 نشان داد طوری در برابر اسرائیل مقابله به مثل خواهد کرد که رژیم صهیونیستی از واکنش به آن عاجز است چه رسد به اینکه بخواهد کنش سنگینتری نشان دهد. از منظر هر استراتژیستی کاملاً معلوم است که اسرائیل و حتی خود امریکا هم نمیتواند نبرد مستقیمی علیه ایران شکل دهد. پس چارهای نیست و باید جنگ روانی علیه ایران را در استراتژی خود جای دهند.
آقای عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان به عربستان سعودی سفر کردهاند. این سفر تا چه اندازه میتواند کشورهای عربی را بالاخره وادار به اخذ تصمیم درستی در قبال فلسطین کند؟ اساساً دولتهای عربی و اسلامی چرا موضوع فلسطین را رها کردهاند؟
دولتهای اسلامی و عربی به این دلیل که امریکا و اسرائیل را در یک طرف ماجرا میبینند، نمیتوانند به راحتی موضعگیری کنند چه رسد به اینکه بخواهند اقدامی انجام دهند. هرچند بعضی از دولتهای عربی موضع گرفتهاند اما هیچ اقدامی نمیکنند. ترکیه و عربستان از این دست کشورها هستند. حاضر نیستند روابط خود با اسرائیل را چه از منظر سیاسی و چه از لحاظ اقتصادی قطع کنند. در اجلاس سازمان کشورهای اسلامی که برگزار شد، تنها کاری که انجام شد تعیین کمیتهای برای مذاکره و آتشبس بود. این کمیته طی ماههای اخیر به هیچ نتیجهای نرسید. یعنی عملاً سازمان همکاریهای اسلامی تا به الان حتی مصوبهای هم علیه اسرائیل نداشته است. حالا تلاش ایران این است که اولاً اجلاس سازمان کشورهای اسلامی برگزار شود و دوماً در آن اجلاس تصمیمات جدی علیه اسرائیل گرفته شود. نه صرف اینکه کمیتهای تشکیل شود و آن کمیته هم به نتیجهای نرسد. ایران میخواهد حالا که یک پایتخت عربی و اسلامی زیر بمباران هر روزه اسرائیل قرار دارد، اجلاس برگزار شده و تصمیمات مهمی گرفته شود. این سازمان در برخی از مواقع تصمیمات جدی گرفتند. در مورد حمله عراق به کویت موضع جدی گرفتهاند. پس چرا در این مورد نتوانند؟
به همین دلیل عربستان به عنوان یکی از مهمترین کشورهای عربی-اسلامی مقصد وزیر امور خارجه کشورمان قرار گرفته تا تاکتیکی را که ایران به دنبال آن است محقق شود. باید منتظر بمانیم و نتیجه این سفر را در اجلاس سازمان همکاریهای اسلامی ببینیم و شاهد تغییری در منطقه باشیم تا اتحادی از طرف دولتهای اسلامی و عربی علیه اسرائیل مانند سال 1973 که دولتهای عربی اسرائیل را تحریم نفتی کرده بودند، شکل بگیرد.