علیرضا مجیدی کارشناس مسائل منطقه در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

توانایی توأمان ایران برای تشدید و مهار تنش

تل‌آویو با ورود به فاز گسترش جنگ از غزه به لبنان، تلاش برای ورود زمینی به خاک لبنان را با حمله علیه فرماندهان ارشد حزب‌الله در خاک این کشور کلید زده است؛ هدفی که زیر سایه آن سعی دارد پای ایران را به عنوان یکی از پشتیبانان اصلی جبهه مقاومت به این نزاع خونین بکشاند. در همین راستا اجرای عملیات «وعده صادق 2» در فلسطین اشغالی که پاسخی به ترور «اسماعیل هنیه»، مقام سیاسی حماس در تهران بود، روند تحولات پرتنش را شتاب بخشیده و مقام‌های اسرائیلی را به تکاپوی طرح تهدیدات جدیدی انداخته است. علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل منطقه در گفت‌و‌گویی کوتاه با «ایران» به بررسی ابعاد روند جاری پرداخته است.

رضوانه رضایی‌پور
خبرنگار

بعد از حمله موشکی ایران به اسرائیل، مقام‌های این رژیم، تأسیسات هسته‌ای و زیرساختی ایران را به عنوان اهداف ادعایی حمله علیه ایران مطرح کرده‌اند. این در حالی است که این تهدیدات از سوی سیاستمداران امریکایی همچون دونالد ترامپ با حمایت همراه شده است. امکان عملی شدن این تهدیدات را چطور می‌بینید؟
اسرائیل با تشدید حملات نظامی و کشاندن آن به خاک لبنان، در حال عبور از خطوط قرمزی است که نمی‌تواند با بی‌تفاوتی ارکان میدانی و پشتیبانی جبهه مقاومت روبه‌رو شود. تهدید این رژیم برای حمله به کانون‌های مهم هسته‌ای، نفتی و گازی ایران را نیز باید در راستای تلاش برای گسترش بحران و ترغیب دولتمردان امریکایی به ورود جدی‌تر به صحنه منطقه دانست. اما با این حال و به‌رغم مواضعی که چهره‌هایی همچون ترامپ مبنی بر دفاع از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران مطرح می‌کنند، تصور همراهی واقعی آنها در روند مناقشه دور از ذهن است. کما اینکه اگر خود ترامپ به جای جو بایدن که با حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران مخالفت کرده، در ایالات متحده امریکا بر سر کار بود، چنین کاری را انجام نمی‌داد. ضمن اینکه نمی‌توان مخالفت‌های گسترده‌تر در سطح اروپا با حمله اسرائیل به مراکز هسته‌ای ایران را نادیده گرفت. ممکن است دست به این ریسک بزند، ولی اینکه امریکا با آنها همراهی کند، محل سؤال جدی است.
دلایل مخالفت امریکا با این اقدام را در چه عواملی می‌دانید؟
امریکا حمله اسرائیل به مراکز هسته‌ای ایران را پرریسک می‌داند. اگر این حمله، حمله محدودی باشد که پروژه هسته‌ای ایران را نابود نکند، می‌تواند اقدامی باشد که جمهوری اسلامی در واکنش به آن یک تصمیم بزرگ‌تر بگیرد و به خروج از ان‌پی‌تی اقدام کند، اما امریکا نمی‌خواهد روند تحولات به این سمت و سو برود. زیرا از منظر این کشور این امر سبب می‌شود ایران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای گام بردارد. به همین جهت است که از این تصمیم اسرائیل حمایت نمی‌کند و مخالفت خود را علناً اعلام می‌کند. یک موضوع دیگر هم وجود دارد و آن اینکه آیا واقعاً می‌توانند پروژه هسته‌ای ایران را زمینگیر کنند و آن را به میزان چند دهه عقب بیندازند؟ در این مورد تشکیک بین اسرائیلی‌ها وجود دارد. اگر این کار را به انجام برساند، آن موقع دستاویز خیلی از فشارها هم بر ایران از بین می‌رود. نمی‌توان با قطعیت از اینکه اسرائیل چنین اقدامی را به اجرا می‌گذارد یا نه سخن گفت، اما آنچه واضح است اینکه دولتمردان امریکا با این هدف اعلامی مخاطره‌آمیز مخالف هستند.
 
آیا مخالفت امریکایی‌ها با حمله به تأسیسات هسته‌ای به معنای آن است که آنها با حمله محدود به دیگر اهداف در ایران همراهی دارند؟
امریکا و سازمان دو حزبی آن بشدت مخالف دخالت بیشتر ایالات متحده در جنگ خاورمیانه است و توجه خود را بر تحولاتی متمرکز کرده که در منطقه شرق و نسبت به رقابت‌های اقتصادی و امنیتی این کشور با چین جریان دارد. یعنی قصد دارد تمرکز اول خود را بر چین بگذارد و بعد هم سراغ روسیه برود. بنابراین امریکا اساساً تصمیم دارد که نقش‌آفرینی خود را در منطقه غرب آسیا کمتر کند. شخصی همچون ترامپ هم از این روند بشدت حمایت می‌کند. از این حیث، هر نوع تنش بزرگ و جنگ فراگیری که امریکا را در منطقه بیشتر درگیر کند، به صورت جدی به زیان امریکاست. اما یک نکته را نباید فراموش کرد، و آن اینکه امریکا متعهد به دفاع از امنیت ملی اسرائیل است و اگر احساس کند تهدیدی جدی متوجه اسرائیل است و رژیم صهیونیستی اقدامی علیه ایران به صورت تهاجمی هم انجام دهد، در این صورت امریکا همراهی خواهد کرد. امریکا به صورت دفاعی حتماً مشارکت و از اسرائیل حمایت خواهد کرد، اما به صورت هجومی، خیر. مگر به دو شرط؛ اول اینکه حمله اسرائیل را حمله پیش‌دستانه بداند، ثانیاً این ادراک شکل بگیرد که اسرائیل برای حفظ امنیت ملی خود مجبور است به اقدام هجومی دست بزند. در واقع، ظاهراً هجومی است اما از نوع بازدارندگی تهاجمی باید آن را دید. البته شکل‌گیری این ادراک کار ساده‌ای نیست.
 
در چنین فضایی امکان و ظرفیت‌های نظامی اسرائیل برای واقعیت بخشیدن به خواسته‌های خود در منطقه را بدون حمایت ایالات متحده چطور ارزیابی می‌کنید؟
اسرائیل بدون حمایت و همراهی امریکا تنها می‌تواند ضربه موردی بزند. ولی اساساً هنر اصلی اسرائیل بدون حمایت امریکا به اقدامات اطلاعاتی، ترور و نقطه‌زنی ختم می‌شود، ولی برای انجام حمله موشکی و دفاعی بشدت به امریکا نیازمند است.
 
با پاسخی که ایران در عملیات وعده صادق 2 به اسرائیل داد و طی آن اهداف نظامی مهمی را در فلسطین اشغالی هدف حمله موشکی قرار داد، می‌توان از شکل‌گیری زمینه بازدارندگی و تأثیر و تأثر آن بر هر تصمیم احتمالی اسرائیل در قبال ایران گفت؟
این ادراک بعد از عملیات وعده صادق 2 شکل گرفت. به‌صورت خیلی قاطع هم شکل گرفته است که در ادامه آن سفر رئیس‌جمهور به قطر، سفر آقای عراقچی به لبنان و پس از آن برگزاری نمازجمعه به امامت رهبر انقلاب انجام شد. ایران نشان داد که هم توانایی تشدید تنش را دارد و هم توانایی مهار آن را و در هر دو مورد هم خودش به تنهایی تصمیم می‌گیرد. این نکته اسرائیل را محدود می‌کند. اما اینکه بگوییم اسرائیل هرگز حمله نمی‌کند، سهل‌انگارانه است. بنابراین باید این را در نظر گرفت که نتانیاهو در شرایط کنونی ممکن است پذیرای هر ریسکی باشد و دامنه تنش را گسترده‌تر از وضعیت موجود کند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و هفتاد و دو
 - شماره هشت هزار و پانصد و هفتاد و دو - ۱۶ مهر ۱۴۰۳