قواعد کهن سازمان ملل جوابگوی مناقشات جدید و بزرگ جهانی نیست

«مانیفست فراگیر» روی هوا

وصال روحانـی
روزنامه‌نگار

قواعد سازمان ملل محصول رخدادهایی است که 80 سال پیش در سطح جهان جریان داشت و به تبع آن نمی‌تواند سامان‌دهنده مسائلی باشد که اینک در سطح دنیا جریان دارد و جنگ خونبار غزه و ستیز فرسایشی روسیه- اوکراین بارزترین آنهاست.
در سال 1945 جنگ جهانی دوم تازه پایان یافته بود و دنیا به قواعدی نیاز داشت که به روند پاخیزی مجدد کشورهای ویران شده اروپایی یاری برساند. فضا، فضایی صلح‌طلبانه بود و آلمان به عنوان بانی جنگ می‌کوشید سر از خاکستر نابودی برآورد. کشورهای متعدد تسخیر شده توسط ژرمن‌ها هم تلاش داشتند ویرانی‌های اجتماعی و صنعتی خود را جبران کنند. امروز اما در فاصله تنها دو ماه تا پایان سال بشدت بحران‌زده 2024 در غزه فجایعی برقرار است که حتی جنایات عظیم آدولف هیتلر در جنگ جهانی دوم را از یادها برده است و در ستیز روسیه با اوکراین هم که یک سال و 8 ماه پیش شروع شد، تضاد آشکار کمک‌های سایر کشورها به دو طرف ماجرا به گونه‌ای است که امکان دارد روس‌ها در یک رویارویی مستقیم با ناتو، اقدام به استفاده از سلاح‌های اتمی کنند و این چیزی است که کرملین به و ضوح درباره آن صحبت کرده است.
 
آیا کشورهای بزرگ اجازه می‌دهند؟
بسط هر چه بیشتر جنگ غزه و کشیده شدن عملی آن به یمن، سوریه، عراق و جنوب لبنان طی ماه‌های اخیر، این رویارویی را که از 12 ماه پیش بین اسرائیل و فلسطین آغاز شد و موجب شهادت حدود 44 هزار نفر از اهالی عمدتاً غیرمسلح باریکه غزه و مجروح شدن قریب به 100 هزار نفر از فلسطینی‌ها شده، تا آنجا بزرگ جلوه می‌کند که می‌تواند مقدمه‌ای بر جنگ جهانی سوم هم باشد. واکنش مسکو در قبال افزایش دائمی کمک‌های چندین دولت بزرگ غربی به کی‌یف احتمال مشتعل شدن بخشی بزرگ از اروپا و ورود مستقیم کشورهای متعدد و بویژه اعضای «ناتو» را به این معرکه ایجاد کرده است.
جنگ غزه هم با قابلیت فراگیری محسوسی که دارد، می‌تواند خاورمیانه را وارد مناقشه‌ای کند که از رویارویی مستقیم اسرائیل و حماس بسیار فراتر برود و پای کل خاورمیانه را به نحوی از انحا به این ماجرا بکشد.
 
وسیله‌ای بزرگ برای مصون ماندن
همه این موارد ناظران را به طرح این پرسش بدیهی وادار می‌کند که آیا مانیفست سازمان ملل که یادگاری از اواسط قرن بیستم است، می‌تواند مبنا و وسیله‌ای برای حل مناقشات هولناکی باشد که کل سال 2024 را دربر گرفته و بعید است که در سال 2025 هم به آسانی بر آن مهار زده شود.
آیا سران سازمان ملل فهمیده‌اند که قواعد کهن این نهاد برای مدیریت مناقشه‌های عظیم کنونی دنیا کفایت نمی‌کنند و اگر متوجه  این موضوع شده‌اند، آیا کشورهای بزرگ عضو این سازمان با اختیارات عظیم‌شان در شورای امنیت اجازه انجام تغییرات لازم را در این زمینه می‌دهند؟ حق وتو هر قطعنامه‌ای که کشورهای بزرگ و بویژه امریکا آن را نمی‌پسندند، وسیله بزرگی در دست این کشورها برای مصون ماندن از دامنه تغییرات جدید بوده و قدرت اجرایی را در دست آنان نگه داشته است.
 
شورای آفریقا، بی‌آفریقایی است
قدر مسلم اینکه برنامه کار در اجلاس تازه موسوم به «همایش آینده» که مهرماه در شهر نیویورک امریکا برگزار می‌شود، پرداختن به مسأله کهنه بودن قواعد سازمان ملل و مؤثر واقع نشدن تغییرات اندکی است که در اساسنامه این نهاد در سال 2015 داده شد. اینک امید سران سازمان ملل این است که تغییرات ثانوی و جدیدی که طی این همایش در مانیفست سازمان ملل اعمال می‌شود، تبدیل به یک سری راه حل‌های موقت تا امتداد سال 2030 شود و دنیا را به سوی آرامشی بیشتر از امروز سوق بدهد. از نارسا بودن قواعد فعلی همین بس که یکی از وظایف اصلی شورای امنیت، رسیدگی به مسائل کشورهای آفریقایی و جلوگیری از ظلم به آنها و تأمین نیازهای آنان است اما هیچ یک از اعضای دائمی این شورا آفریقایی نیستند و فقط اعضای علی‌البدل شورای امنیت گاه از آفریقا می‌آیند.
 
وزیر خارجه انگلیس: ما حافظ صلح‌ایم!
کشورهای بزرگ اروپایی عادت کرده‌اند که به گزارش‌های دروغین رژیم پوشالی تل‌آویو بیشتر اعتماد کنند و اظهارات مظلومان فلسطینی را که یک سال است زیر بمباران وحشیانه نسل‌کُش‌های اسرائیلی قرار دارند، نادیده بگیرند. دولت انگلیس با وجود تمایلات وسیع مردم این کشور به قطع شدن کمک‌های دائمی این دولت به ارتش اسرائیل، همچنان محموله‌های نظامی خود را راهی تل‌آویو می‌کند و قطعات یدکی هواپیماهای بمب‌افکن که هر روز برای کوبیدن غزه مورد استفاده قرار می‌گیرند، عمده‌ترین آنهاست. با اینکه دولت کایر استارمر می‌داند که اسرائیل از بمب‌های ارسالی این دولت به میزان هر چه بیشتر برای ویران‌سازی عمارات غیرنظامی و قتل عام زنان و کودکان در باریکه غزه سود می‌جوید، دیوید لی، وزیر خارجه انگلیس هفته پیش در مواجهه با خیل نمایندگان مجلس عوام این کشور که استمرار در کمک‌رسانی‌های تسلیحاتی به تل‌آویو را ناجوانمردانه توصیف کردند و خواهان قطع فوری آن شدند، گفت این یاری‌رسانی‌ها با هدف برچیدن تروریسم و حاکم ساختن صلح و آرامش در منطقه خاورمیانه صورت می‌پذیرد و قطع این پروسه جای پای تروریست‌ها را محکم‌تر خواهد کرد. این در حالی است که در تضاد با ادعاهای دروغین دولت لندن باعث و بانی اصلی تروریست در منطقه نه فلسطینی‌های تحت ستم بلکه اسرائیلی‌های تا بن دندان مسلح هستند که به مدد وسایل ارسال شده از غرب توانسته‌اند پاکسازی قومی مورد نظر خویش را در باریکه غزه، کرانه باختری و جنوب لبنان استمرار بخشند و حتی بخش‌هایی از سوریه، یمن و عراق را هم با کمک نیروهای هوایی امریکا به کرات بمباران کنند.
 
چرا اسرائیل در اولویت است؟!
دادگاه بین‌‌المللی کیفری (ICG) بارها و به وضوح تأکید کرده که غصب سرزمین فلسطینی‌ها که از 8 دهه پیش توسط رژیم جعلی تل‌آویو شروع شد و هر سال حجم آن افزایش یافت، پروسه‌ای غیرقانونی بوده و بنابراین اسرائیل نمی‌تواند به بهانه دفاع از مایملک خویش، فلسطینی‌ها را قتل عام و هزاران هزار نفر از آنها را آواره کند زیرا ملک آنها «ملک غیر» است و تصرف عدوانی آن، ملک را به متعلقات رژیم نامشروع تل‌آویو تبدیل نمی‌کند. دایر تلادی یکی از قاضیان ارشد «ICG» گفته است: «اینکه غربی‌ها دائماً از اسرائیل حمایت و آن را تجهیز نظامی و قادر به کشتار فلسطینی‌ها می‌کنند، برپایه یک باور دروغین و قدیمی به اجرا درآمده زیرا فلسطین مالک آبا و اجدادی سرزمین‌هایی است که اسرائیل برای تملک و حفظ آن مشغول انجام بزرگ‌ترین جنایات جنگی زمانه است.»
تلادی افزوده است: چرا قدرت‌های بزرگ غربی دائماً منافع اسرائیل را در اولویت قرار می‌دهند و حتی نمی‌پذیرند که فلسطینی‌ها زیر آتشبار ناجوانمردانه صهیونیست‌ها از اولین حقوق انسانی هم محروم‌اند. آیا جز این است که برقراری این روند به سبب پول بیکرانی است که لابی صهیونیستی دائماً به چرخه مالی کشورهای غربی و بویژه امریکا وارد و آنها را فربه‌تر و قوی‌تر می‌کند؟»

منبع: Aljazeera.com

 

بــــرش

بزرگان زورورز اجازه نمی‌دهند
سؤالات و گمانه‌زنی‌های بی‌پاسخ موجود این پرسش اساسی را مطرح می‌سازد که نیروهای متخاصم و بداندیش غربی چگونه می‌توانند در اجلاس «همایش آینده» مانیفست تازه و فراگیری را تدوین و اجرایی کنند که به نارسایی‌های موجود پایان دهد و دایره شمول آن کل جهان پرتضاد فعلی را دربر گیرد. میزان بدبینی‌های موجود در این زمینه و ناامید شدن مردم و ناظران از برخورد منصفانه امریکا و شرکایش با مسائل و نیازهای جاری در جهان سبب شده اساسنامه‌ای که گفته می‌شود تا امتداد سال 2030 به حد نهایت فراگیری خود خواهد رسید، طرح خوش‌باورانه و فاقد ضمانت اجرایی نشان بدهد که از همین حالا روی هوا رفته و بسیار بعید است که اجازه اجرا و تجلی به آن داده شود. به‌روز کردن و مدرن‌سازی اساسنامه کهن و عتیقه شده سازمان ملل یک نیاز بزرگ و غیرقابل انکار در راه حل و مدیریت معضلات جهان کنونی است و گرفتن حق وتو از بزرگان زوروَرز جهان نیازی از آن هم حیاتی‌تر اما وقتی منافع امریکا و شرکایش در پرهیز از کامل شدن چنین مانیفستی نهفته است و استمرار آشفتگی‌ها آب را همچنان به آسیاب آنها می‌ریزد، چگونه می‌توان به تحقق این هدف خوش‌بینانه نگریست؟

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و شصت و دو
 - شماره هشت هزار و پانصد و شصت و دو - ۰۴ مهر ۱۴۰۳