روایت زندگی یک زن شهید در «رازهای عباسک»
«رازهای عباسک» نوشته حمیده انصاریپور بیش از اینکه یک کتاب باشد، یک تاریخ است؛ تاریخی پر از حکایت، پند و تجربه و روایتی شگرف از زنانگی و باورمندی یک زن. این اثر داستانی، روایتگر زندگی یکی از مادران عیالوار جنوبی در جزیرهای کمبرخوردار و دورافتاده در استان بوشهر است؛ خدیجه عباسکی؛ همان بانویی که در تیرماه سال ۱۳۶۷ در ساحل جزیره عباسک در پی انفجار موشکهای صدام به آسمان پر کشید. او درست یک روز پس از حمله موشکی امریکا به ایرباس ۲۹۰ نفری ایران بر فراز آبهای خلیجفارس و کشته شدن همه مسافران این هواپیما در پی این جنایت دهشتناک، آسمانی شد.
حمیده انصاریپور در جریان داستان «رازهای عباسک»، بارها قناعت و سختکوشی این زن عربزبان را به رخ مخاطب میکشد؛ زنی که به عقیده نویسنده داستان، الگویی کمنظیر در اقتصاد مقاومتی و فرزندآوری برای زنان نسل امروز است.
انصاریپور به زیبایی نام کتاب را به آخرین قصه خدیجه برای بچههایش گره زده که درست یک شب قبل از شهادتش، در حالی که لحظههای پراضطراب و دلهرهآوری را در انتظار بازگشت شوهر و پسرش (عبدالغفور) از دریا تجربه میکرد، برای آنها تعریف کرد؛ داستانی که پرده از راز زنی برمیداشت که به ساحل عباسک رفت اما هرگز برنگشت! درست همان سرنوشتی که در پایان قصه برای خود خدیجه رقم خورد. راز عباسک، روایت غریب داستان خدیجه شد؛ داستانی که با آسمانی شدن او در اثر انفجار یکی از پرتابههای صدام در جریان حمله به بوشهر و حومه آن همراه شد تا خدیجه به عنوان اسطوره مقاومت و مادرانگی در تاریخ این بندر کهن در روزهای سرخ جنگ جاودانه بماند. او، هم با دادن جان و هم با تربیت هشت فرزند صالح، دینش را به این آب و خاک ادا کرد.
به گزارش ایبنا، «رازهای عباسک» نوشته حمیده انصاریپور به سفارش اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان بوشهر با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۲ به همت انتشارات «صریر» راهی بازار کتاب شد.