واقعیت و باورپذیری لازمه ادبیات جنگ است

علی‌الله سلیمی
نویسنده
ادبیات مقاومت و منتقد ادبی

فرهنگ دفاع مقدس تعاریف مختلفی دارد؛ فرهنگ دفاع مقدس، مجموعه‌ای از رفتارهای جمعی افراد یک جامعه با محوریت ایثار و مقاومت در برابر تجاوز بیگانه به آب و خاک و باورهای اصیل ملی و دینی است که ریشه در هویت ملی و دینی یک ملت دارد. ملت ما در زمان جنگ تحمیلی حکومت بعثی عراق به نظام نوپای جمهوری اسلامی، در مقابل هجوم ناجوانمردانه و ناخواسته‌ای قرار گرفتند که چاره‌ای جز مقاومت و ایستادگی در برابر این تهاجم وحشیانه نداشتند و سرانجام، همین ایثار و مقاومت ملت ایران نیز باعث شد ذره‌ای از خاک مقدس کشورمان در اشغال دشمن باقی نماند و ایران اسلامی در این برهه سربلند باشد. همین مسأله سبب شد که سراغ تألیف رمان «بالاتر از بازی‌دراز» بروم؛ کتابی که به همت نشر بُرنا منتشر شده و در آن کوشیده‌ام به معرفی فرهنگ دفاع مقدس به مخاطبان نوجوان بپردازم. درباره اینکه چرا به چنین موضوعی پرداخته‌ام باید بگویم نوجوانی مقطع سنی حساس و پیچیده‌ای است، چرا که در چنین سن و سالی نوجوان همواره در جست‌وجوی ریشه‌های هویتی خود است. برای یک نوجوان، هم بخشی از هویت و هم پیشینه خانوادگی‌اش با مقوله‌ای به نام جنگ هشت‌ساله عراق علیه ایران اسلامی گره خورده است. نوجوان امروزی دوست دارد بداند اعضای خانواده‌اش در دوران سرنوشت‌ساز دفاع مقدس چه نقشی در ایثار و مقاومت مردم سرزمینش داشته است. هر یک از رزمندگان، شهیدان، جانبازان، آزادگان و کلاً ایثارگران دوران دفاع مقدس قبل از اینکه قهرمانان ملی باشند، قهرمان یک خانواده و تک‌تک اعضای آن خانواده هستند؛ بنابراین، پرداختن به چنین موضوعی به نظر من جذاب و هیجان‌انگیز است، اینکه نوجوان به راه‌های شناخت بیشتر قهرمان ملی و خانواده‌اش برسد. طبیعی است که در این مسیر با آرمان‌های دفاع مقدس پیوند ایجاد می‌‎کند و جنس این پیوند هم طبیعتاً از نوع هویتی است و ریشه در فرهنگ و باورهای ملی و دینی نوجوان امروزی دارد. در این بین خوشبختانه حکایت‌ها و روایت‌هایی که از رزمندگان دهه ۶۰ در میان مردم ما و اغلب خانواده‌ها وجود و جریان دارد، ملموس و باورپذیر است. من هم سعی کردم در کتاب «بالاتر از بازی‌‎دراز» تصویری از رزمندگان دهه ۶۰ ارائه دهم که برای مخاطب نوجوان امروزی باورپذیر باشد. شخصیت مادر راوی در این داستان، از برادر شهید خود بدون هیچ اغراقی یاد می‌کند. راوی که نوجوانی امروزی است هیچ‌گاه دایی‌کمال را ندیده اما به حرف‌های مادرش درباره او ایمان دارد؛ چون می‌داند که اغراق یا مبالغه نمی‌کند. به نظرم این تصویر کارآمدتر است؛ چون مخاطب کم سن و سال امروز دوست دارد این اطلاعات را از زبان افرادی بشنود که قهرمانان زندگی خودش هستند. هرچند که در برخی روایت‌ها از دوران دفاع مقدس که در قالب‌های مختلف نظیر فیلم و کتاب ارائه شده‌‌اند، نوعی اغراق و مبالغه ناخواسته صورت گرفته که همین مسأله می‌تواند پاشنه آشیل این بخش ادبیات هم باشد. آن هم در شرایطی که نوجوانان امروزی دوست ندارند مخاطب روایت‌هایی باشند که با منطق در تضاد باشد. من در کتاب خود کوشیده‌ام از هرگونه اغراق و مبالغه درباره دفاع مقدس و رزمندگان آن دوران دوری کنم. شخصیت دایی‌کمال با آنکه در دهه ۶۰ شهید شده است، اما وقتی روایت‎‌هایی درباره او بازگو می‌شود گویی همین امروز آن رفتار و گفتار را داشته است. امیدوارم این روایت، سهمی هر چند کوچک در تصحیح برخی روایت‌های مبالغه‌آمیز از آن دوران در ذهن نوجوانان امروزی داشته باشد. در این کتاب سراغ نقش تکنولوژی‌های امروزی در برقراری ارتباط بین‌نسلی میان نوجوانان و رزمندگان دوران دفاع مقدس هم رفته‌ام؛ ابزار کار و نحوه مواجهه شخصیت‌های داستان با موضوع دفاع مقدس در کتاب «بالاتر از بازی‌دراز» یکی از محصولات تکنولوژی، کامپیوتر است که فعالیت وبلاگ‌نویسی هم بخشی از کارآیی آن را به رخ می‌کشد. شخصیت نوجوان این داستان، در وهله اول درگیر یک رقابت سرگرم‌کننده از طریق فضای وب می‌شود. او و دوستانش قرار است مطالبی بنویسند و منتشر کنند که مخاطبان زیادی در فضای مجازی داشته باشند. در این داستان، تکنولوژی به کمک شخصیت‌های نوجوان می‌آید تا آنها مضامین هویتی خود را بازیابند و منتشر کنند. به نظرم تصورکردن یک نوجوان امروزی منهای ارتباطش با دستاوردهای تکنولوژی‌های روز سخت است. در این داستان، به همان اندازه که والدین نوجوانان نقش دارند به عنوان افرادی که شاهد وقایع دهه ۶۰ بودند و حالا برای فرزندان خود از آن دوران تعریف می‌کنند و نقش حلقه واسط را دارند، تکنولوژی هم ابزاری برای بیان آن وقایع هستند که نوجوانان به‌شدت وابسته به آن هستند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و شصت
 - شماره هشت هزار و پانصد و شصت - ۰۲ مهر ۱۴۰۳