در حافظه موقت ذخیره شد...
وداع با خالق شعر و موسیقی
فخرالدین پورنصر، تالاب انزلی را بنمایه خلق موسیقیهایش میدانست و شعر و موسیقی را از آوای همین تالاب آموخته بود و از نجوای این تالاب عاشق شد و عاشقانه نوشت. آخرین گفتوگوی «ایران» با استاد پورنصرینژاد به سال 1402 برمیگردد؛ با عنوان «چه آمده بر سر عشق!» این هنرمند و ترانه سرا، طی این سالها کتابها و مقالات متعددی در باب شعر و ترانه نوشت. آثاری همچون «درخواب آن آوازها»، «خیابان ایران زمین و عابران بیهارمونی»، «قایقم بادبانی است» و... استاد پورنصر در اغلب صحبتهایش گلایهمند از ترانه امروزی بود و برخی از این آثار را بیمحتوا و سطحی میدانست و میگفت: «در آثار ارزشمند و بیشمار زندهیاد مهندس همایون خرم ترانههای ساده بسیاری به کار برده شده اما بطن این ترانهها پرقدرت و دلنشین هستند چرا که برخاسته از یک غریزه هنری و عاطفی و درونی است و در عین سادگی بسیار اثرگذار اما ترانههای امروزی خوشبینانه نیست چرا که فقر تصویرسازی در آن دیده میشود؛ ترانههایی که برخاسته از عشقهای خیابانی است. عشقهای کاذب و باید بگویم جای ترانههای دیروز، خالی است.» استاد پورنصر به معنای واقعی کلام عاشق شعر و موسیقی بود و در همین سن و سال هم با اشتیاق و عاشقانه فعالیت میکرد. او اندیشههای بسیاری در سر داشت و قرار بود آثارش را منتشر کند اما افسوس که این آثار ارزشمند در زمان حیات او منتشر نشد. مراسم تشییع و تدفین استاد فخرالدین پورنصرینژاد جمعه سیام شهریورماه در بهشت زهرا برگزار شد. این هنرمند به دلیل سانحه مدتی در بیمارستان شریعتی تهران بستری بود و در تاریخ 25 شهریورماه و در سن 85 سالگی درگذشت.