معجزه اربعین
محمدالیاس قنبری
روزنامهنگار
سنت زیارت با پای پیاده از زمان خود ائمه اطهار میان شیعیان مرسوم بوده و در تاریخ نیز قولهای فراوانی از مشایه علما، مردم و حتی پادشاهان و صاحبمنصبان نقل شده است. میگویند سنت دیرینه زیارت سیدالشهدا(ع) با پای پیاده در زمان حکومت صدام دچار محدودیتهایی شد ولی با سقوط صدام در سال 2003 دوباره رونق گرفت. ایرانیهایی که همیشه در روضهها در فراق کربلا میخواندند؛ «...بر دلم، ترسم بماند آرزوی کربلا»، سالهای ابتدایی دهه هشتاد راه وصال به دیار شهید کربلا را باز شده یافتند، اما اوایل دهه نود بود که ولوله پیادهروی اربعین میان ما ایرانیها به راه افتاد. بیاغراق میگویم که جذبه زیارت اربعین، عشاق اباعبدالله را بیاختیار راهی این سفر کرد.
یادم میآید سال 92 که نخستینبار راهی این سفر شدم، بیهیچ گونه تجربه، برنامهریزی و شناختی با دوستانی که آنها هم اولینبارشان بود پا به راه این سیاحت معنوی گذاشتم. حس اولین قدمهایی را که در طریق نجف-کربلا برداشتم، هنوز به یاد دارم و آن نغمه «تزورونی أعاهدکم...» انگار جزو جداییناپذیر این تجربه است. همان لحظات اولیه با خودم گفتم هر سال باید در این ایام در این مسیر باشم.
پیادهروی اربعین یک تجربه معنوی جمعی است. اصلاً آن حس عمیقی که از این تجربه کسب میشود حاصل غرق شدن در سیل جمعیتی است که مشتاقانه رهسپار دیار محبوبند؛ همان جمعیتی که گفتهاند دست خدا با آنان است، (یدالله معالجماعه) توصیف آن حس عمیق با کلمات منتقل نمیشود. زیارت پیادهروی اربعین حسینی را باید زیست. توصیهام برای هر آن کس که هنوز به هر دلیلی به این سفر عجیب نرفته این است که دل به دریا بزند و برای یک بار هم که شده راهی این مسیر شود. حتی میخواهم به مخاطبی که شاید اعتقادی هم به مسائل مذهبی نداشته باشد بگویم حیف است که خود را از این تجربه محروم کند. پیشنهادم به او این است که حتی برای نظاره و سیاحت هم که شده کوله کوچکی بر دوش بیندازد و راهی یکی از مرزهای خسروی، مهران، چذابه، شلمچه یا تمرچین و باشماق شود و این سفر ارزانقیمتی که خرج غذا و اقامتگاه ندارد را تجربه کند. خاطرهای بگویم از اولینباری که به زیارت اربعین امام حسین(ع) رفتم. سال 92 ایام اربعین اواخر پاییز بود و هوا سرد. بعد از سه روز پیادهروی، برای استراحت در کربلا در مدرسهای دور از حرم ساکن شدیم. مدرسه آب گرم نداشت. یکی از همسایههای مسجد آمد و گفت اگر میخواهید به حمام بروید به منزل من بیایید. با یکی از دوستان به منزلش رفتیم. تصویر سرباز جوانی بر دیوار خانه بود. دست و پا شکسته پرسیدم این تصویر کیست، جواب داد پسرم است، شهید شده، در جنگ ایران و عراق. آیا این معجزه اربعین نیست؟ ما میهمان کسی بودیم که فرزندش را در جنگ با ما از دست داده بود! سالهای بعد که راهی این سفر شدیم، دوستان عراقی زیادی پیدا کردیم که هر سال قبل از اربعین پیغام میفرستادند که «منتظرتان هستیم، کی میآیید؟» یکی از ثمرات اربعین امام حسین(ع) گسترش ارتباطات فرهنگی ما با مردم همسایهمان است. کسانی که راهی این سفر شدهاند از این دست خاطرهها زیاد دارند.
هر سفری تأثیری بر انسان میگذارد اما تأثیر سفر اربعین با همه سفرها فرق میکند. سفر اربعین تجربه زندگی در دنیایی دیگر یا دقیقتر بگویم تجربه زیستن در دورهای دیگر از تاریخ است.