کابینه پیشنهادی، التزام پزشکیان به وعده خود درباره کیفیت انتخاب وزرا را نشان می دهد
عزم رئیس جمهور برای وفاق ملی
دیروز اولین جلسات وزرای پیشنهادی با کمیسیونهای مربوطه مجلس شورای اسلامی برای معرفی برنامهها برگزار شد. این جلسات یعنی نهتنها دولت چهاردهم شکل نگرفته است، بلکه هنوز کارنامه یا عملکردی هم ندارد تا در بوته نقد و بررسی قرار گیرد. اما در همین مدت شمار انتقادها از دولت و رئیسجمهور، از شماره بیرون شده است. بر این اساس، انتقادها نه مبتنی بر عملکرد، بلکه مبتنی بر اشخاص است. منتقدان میگویند، چرا فلان شخص برای فلان وزارتخانه معرفی شده و فلان شخص برای فلان وزارتخانه معرفی نشده است. برخی هم میگویند، چرا فلان چهره سیاسی در کابینه حضور دارد و فلان چهره در کابینه حضور ندارد. به این ترتیب، به جای برنامه و عملکرد، اشخاص به شاخص سنجش دولت چهاردهم تبدیل شدهاند. این انتقادها که با ملاحظه اشخاص صورت میگیرد، مهمترین شخص در دولت چهاردهم، یعنی شخص رئیسجمهور را نادیده میگیرد، اما این نادیده گرفتن به چه معناست؟
منتقدان امروز، اغلب حضور و غیاب، یا بود و نبود اشخاص در کابینه را ملاک تحقق شعارها و عمل به وعدهها از سوی رئیسجمهور پزشکیان میدانند. این در حالی است که خود پزشکیان در برنامههای انتخاباتی خود، مستقیم و غیرمستقیم بر این مسأله تأکید کرده بود که شخصمحوری، یکی از آسیبهای کشور و یکی از موانع توسعه آن بوده است. از سوی دیگر، پزشکیان برای تحقق شعارها و وعدههای انتخاباتی خود، قطعاً ملاحظات، امکانات و ظرفیتهایی داشته و دارد. اما این ملاحظات و امکانات به معنای دست شستن از شعارها و وعدهها و عدول از اصول نیست، بلکه در صورت برخورد با مانع، باید راه دیگری جست و درصورت منفی شدن حضور برخی افراد، باید افراد جایگزینی را پیدا کرد. زیرا آنچه اهمیت دارد، بویژه در دولت پزشکیان و در شرایط امروز ایران، رفع چالشها و تحقق برنامههاست؛ خواه این برنامهها با فلان شخص محقق شود یا محقق نشود. گذشته از همه اینها، وفاق ملی، مشورتخواهی و استفاده از کارشناسان یکی از شعارها و وعدههای رئیسجمهور پزشکیان نیز بود. اما به نظر میرسد حال که پزشکیان تلاش میکند بر مسیر وفاق حرکت کند، عدهای در نظر دارند او را از حرکت در این مسیر بازدارند. رئیسجمهور در انتخاب کابینه به مشورت و استفاده از دیدگاههای مشورتی هم پایبند بود، همچنان که دستکم بیش از 10 وزیر پیشنهادی جزو فهرست ارائه شده از سوی شورای راهبری هستند. اما مشورت خواستن، به معنای بستن مجاری تصمیمگیری رئیسجمهور یا محدودکردن انتخابهای او نیست. قانون اساسی و سوگند رئیسجمهور، مسئولیت عملکرد کابینه و دولت را متوجه رئیسجمهور میداند و نه مشورتدهندگان به او. از این رو طبیعی است که پزشکیان در صورت صلاحدید و با ملاحظه همه جوانب، برخی مشورتها را بپذیرد (کما اینکه در بیش از نیمی از کابینه پذیرفته) و در برخی دیگر مشورتها را نپذیرد.
دو عامل چالشبرانگیز
افزایـــــــــش انتـــــــــــــــقادهــــــا و چالشبرانگیزشدن فضای سیاسی ایران، دو علت اصلی داشته است؛ همزمان شدن استعفای محمدجواد ظریف به عنوان یکی از چهرههای مؤثر کمپین انتخاباتی پزشکیان، با انتقادها از برخی وزرای پیشنهادی، فضای متفاوتی را برای دولتی که هنوز مستقر نشده است، ایجاد کرد. انتقادهای 72 ساعت گذشته کنشگران حامی و شهروندان نگران، به اندازهای بالا گرفت که صاحبنظران سیاسی و اندیشمندان اجتماعی را به واکنش واداشت، واکنش این صاحبنظران دوسویه بود؛ این صاحبنظران ضمن بازتاب دادن انتقادها، بر این واقعیت تأکید کردند که سیاست، بازی صفر و یک نیست و نباید به این عرصه با عینک بدبینی نگاه کرد. آنان ضمن برشمردن نقاط قوت کابینه که به باور آنان، اکثریت کابینه را شامل میشود، اظهارکردند، باید به رئیسجمهور و دولت او فرصت داد تا گامهای عینی و عملی برای تحقق وعدهها و انتظارات بردارند. این صاحبنظران اشاره کردند که تحولات اخیر مربوط به دولت به منزله پایان کار یا عدول از شعارها، وعدهها و اصول دولت نیست.
حق انتقاد
و ملاحظات مربوط به آن
همانطور که صاحبنظران اشاره کردهاند، انتقاد، حق هر شهروندی است و دولتها، از جمله دولت چهاردهم موظف به شنیدن انتقادها هستند. نکته این است که فضای چالشبرانگیز ایجاد شده پس از دو رویداد معرفی وزرا و استعفای ظریف، شرایط ویژهای را برای دولت مسعود پزشکیان، آن هم در ابتدای راه ایجاد کرده است. این فضا که میتواند در ادامه راه برای دولت مخاطرهآمیز هم باشد، نشاندهنده راه دشواری است که پزشکیان در پیش دارد، زیرا مطابق وعدهها و رویکردهای خود، پزشکیان از ابتدا نیز به دنبال تشکیل دولتی مبتنی بر وفاق ملی بوده است. وفاق ملی به این معنی است که سهمخواهی و قرض دادن صندلی به جریانها یا بازیگران غیرمتعهد و غیرمعتقد اقتصادی و سیاسی را مهار کرده و در عین حال، دولتی تشکیل شود که چه به لحاظ مدیریتی و چه سیاسی، بازیگران مسئولیتپذیر حاضر در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران را نمایندگی کند.
هرچند نه به طور مطلق، اما میتوان گفت که مسعود پزشکیان به طور نسبی در این کار موفق بوده است. ضمن اینکه برخی از وزرای پیشنهادی، به لحاظ کارآمدی، توان علمی و تخصص در حوزههای مربوطه، جزو سرامدان امروز کشور نیز محسوب میشوند.
راه پرسنگلاخ وفاق ملی
از این رو در شرایطی که پزشکیان به دنبال به حداقل رساندن تنشها، بگومگوها و نزاعهای بیحاصل سیاسی است، به نظر میرسد دغدغهمندان ایران باید این فرصت را غنیمت بشمارند؛ چرا که بگومگوهای اشاره شده، شاید برای بعضی نان داشته باشد، اما سهم عمدهای در ناکارآمدیهای مزمن بوروکراسی ایران و ایجاد ناترازیهای بزرگ در حوزههای انرژی، آب، بانک و مانند آن داشته است.
راه مهار این بحرانها، یا دستکم توقف رشد آنها، در وهله نخست کاستن از تنشهای سیاسی، ایجاد وفاق ملی و حرکت به سمت حکمرانی مبتنی بر همدلی و کارآمدی است. حرکت در چنین مسیری، که مطلوب مسعود پزشکیان است، راهی پرسنگلاخ است. همدلی و وفاق ملی، شاید به زبان ساده باشد، اما عمل به آن، حرکت در مسیر آن و تحقق تمام و کمال آن، بازندگانی خواهد داشت؛ بازندگانی که از وجود نقار و شکاف در کشور سودهای سرشار میبردند.
اعتماد
نیاز امروز کشور و پزشکیان
بر این اساس، آنچه امروز بیش از هر چیز دیگری مسعود پزشکیان به آن نیاز دارد، اعتماد است؛ اعتماد به اینکه رئیسجمهور منتخب ملت ایران به راه، شعار و وعدههای خود و نیز به حرکت در مسیر انتظارات و آرزوهای ایرانیان تحولخواه پایبند است.
در صورت شکلگیری این اعتماد، هرکس در هر جایی که هست و هر مسئولیت و هر ظرفیت اجتماعی یا رسانهای که در اختیار دارد، باید در مسیر کمک به پزشکیان برای برداشتن موانع از پیش پای حرکت دولت و ملت، کمک کند. امروز و در زمانی که هنوز دولت چهاردهم شکل نگرفته، بسیار زود است که مسعود پزشکیان تنها گذاشته شود.
پزشکیان تا اینجا نشان داد که نه در دام حواشی افتاد و نه تعللی از خود نشان داد. تا اینجای کار، آن میزان که توانسته بر وعدههای خود استوار بوده است. انتظار میرود که حامیان او نیز ضمن پرهیز از حواشی، همچنان حمایت از او را در دستورکار خود داشته باشند.