صفحات
شماره هشت هزار و پانصد و بیست و شش - ۱۵ مرداد ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و پانصد و بیست و شش - ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ - صفحه ۳

نگرانی امریکا از جنگ ایران علیه رژیم اسرائیل

امیرعلی ابوالفتح
کارشناس
مسائل بین‌الملل

پس از وقوع عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی علیه «اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی حماس در ایران، تردیدی وجود ندارد که جمهوری اسلامی به این حمله پاسخی جامع و بازدارنده خواهد داد. این در حالی است که گمانه‌های متعددی درباره مشارکت یا عدم مشارکت ایالات‌متحده به عنوان متحد راهبردی تل‌آویو در منطقه، در تحولات نظامی پیش‌رو مطرح شده است. حال آنکه وقتی از جنگ سخن به میان می‌آید، اول باید از خود در مورد چگونگی آن سؤال کرد و پرسید چه جنگی؟ ایالات‌متحده امریکا مدت‌هاست که جنگ قرن بیستمی را پشت سر گذاشته است. اولین جنگ قرن بیستمی امریکا در سال 1898 با اسپانیا اتفاق افتاد و آخرین آن هم در قرن بیست‌و‌یک در سال 2003 در عراق رخ داد. از آن زمان تاکنون که مدت 14 سال می‌گذرد، امریکایی‌ها وارد مرحله جدیدی از جنگ شده و ماهیت راهبرد، تاکتیک، تکنیک و عملیات نظامی و امنیتی خود را تغییر داده‌اند؛ به این معنی که دیگر رویکرد نظامی این کشور همچون گذشته با لشکرکشی و اعزام پرشمار نیروهای انسانی به جبهه‌های جنگ و بمباران گسترده مناطق دشمن و به اصطلاح جنگ کثیف و خونین همراه نخواهد بود.
این کشور در قرن بیست‌و‌یکم وارد مرحله‌ای شده که رویکرد اصلی خود را مبتنی بر جنگ روایت‌ها و جنگ شناختی از طریق حربه‌هایی همچون تحریم و عملیات هوشمند به اجرا درآورده است. تحلیل نشریه امریکایی «هیل» که عنوان کرده است «امریکا وارد جنگ‌‌ با ایران نخواهد شد زیرا کامالا هریس در این شرایط در انتخابات از ترامپ شکست خواهد خورد»، از همین منظر قابل ارزیابی است. فارغ از موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا، باید دید منظور تحلیلگران امریکایی از ماهیت و ابعاد «جنگ» مورد نظر آنها چیست. اگر منظور از این جنگ، جنگ به شیوه قرن بیستم است که باید گفت امریکایی‌ها مدت‌هاست رویکرد جنگ نظامی کلاسیک را کنار گذاشته و اجرای چنین راهبردی را در قبال ایران ناممکن و پرهزینه می‌دانند.
این در حالی است که در شرایط کنونی، ایران و امریکا در میانه جنگ قرن بیست‌و‌یکمی قرار دارند. تحریم، جنگ اقتصادی، عملیات روانی، تلاش برای براندازی، نفوذ و جنگ‌های نیابتی از جمله ویژگی این جنگ است که ارتباط چندانی هم با انتخابات در امریکا ندارد. بعد از انتخابات این کشور نیز دور از ذهن به نظر می‌رسد شکل و دامنه این جنگ در ماهیت، دچار تغییر فاحشی شود مگر آنکه ایران دست به اقدامی بزند که به قدری حاد و بحرانی باشد که بتواند توجیه‌کننده ورود ایالات‌متحده امریکا به جنگ نظامی و تسلیحاتی باشد که تقریباً دور از ذهن است.
در شرایط کنونی هم که احتمال تقابل نظامی ایران و اسرائیل بیش از هر وقت دیگری جدی است، ایالات‌متحده در کنار تل‌آویو خواهد ایستاد اما این امر قابل تصور نیست که واشنگتن در دفاع از اسرائیل وارد جنگی شبیه جنگ عراق شود که 500 هزار نفر نیرو اعزام و بخشی از سرزمین این کشور را اشغال کرد یا مشابه اقداماتی را که در افغانستان انجام داد، تکرار کند.
حال آنکه حتی اگر رژیم اسرائیل در صحنه عمل مایل به چنین اتفاقی باشد، مقام‌های امریکایی ترجیح می‌دهند همچنان از سیاست تحریم و فشار دیپلماتیک علیه ایران استفاده کنند تا پشتیبانی و مشارکت نظامی پرهزینه علیه ایران.

 

جستجو
آرشیو تاریخی