سردرگمی در مدیریت ورزشگاه ها
داود عطایی
دوهفته به آغاز رسمی لیگ بیست و چهارم فوتبال باشگاهی کشور بیشتر نمانده که خبری تأسفبار ذهن دوستداران فوتبال را مشغول کرده است. 15 ورزشگاه اصلی که قرار است مسابقات لیگ برتر و برخی از رقابتهای لیگ آزادگان در سالجاری در آنها برگزار شود، در دست تعمیر هستند. این ورزشگاهها استانداردهای مورد تأیید کنفدراسیون فوتبال آسیا را ندارند؛ انواع و اقسام ایرادات، از جمله مشکل ورودیهای مجزا، سکوهای نامناسب، گیتهای معیوب، رختکنهای غیراستاندارد، ناکافی بودن نور پروژکتورها در شب و نداشتن اتاقهای مجهز برای استقرار سیستم VAR و یک دو جین ایراد اساسی که حتی باعث شد تیم ملی فوتبال نتواند ورزشگاه ملی آزادی را به عنوان میزبان رقابتهای مقدماتی جام جهانی برای بازی مهم 15 شهریور برابر قرقیزستان معرفی کند. انتخاب از روی اجبار ورزشگاه نقش جهان اصفهان بار دیگر مهر تأییدی بر مدیریت فشل فدراسیون فوتبال و شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی زد.
اینکه کشور ما و فدراسیون فوتبال، با باشگاههای ورزشی بیشمار و ورزشگاههایی که در سراسر ایران ساخته شده، نمیتوانند 16 ورزشگاه استاندارد و بهروزرسانیشده برای مسابقات لیگ برتر، لیگ نخبگان و رقابتهای مقدماتی جام جهانی معرفی کنند، واقعاً باعث شرمساری و البته نشانه سوءمدیریت در فوتبال کشور است. متأسفانه به دلیل نبود تدبیر و توجه به اسناد بالادستی و بهخصوص سند آمایش سرزمینی در دهههای گذشته تعداد زیادی ورزشگاه با ظرفیت ده تا بیست و پنج هزار نفری در استانهایی ساخته شد که اصولاً فوتبال در آن استانها مورد توجه نیست و یا اولویت چندم از نگاه مردم و ورزشکاران و ورزشدوستان است. بسیاری از این ورزشگاهها با پیشرفت سی، چهل و یا هفتاد درصدی نیمهکاره رها شد تا میلیاردها تومان سرمایه ملی دچار استهلاک و فرسایش شود.
دیگر اشتباه محرز مسئولین شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در این پروسه چندینساله عدم واگذاری ورزشگاههای نیمهتمام یا آماده بهرهبرداری به باشگاههای پرطرفدار کشور بود؛ روش جدیدی که در دولت گذشته درباره بسیاری از ورزشگاهها با قراردادهای حقوقی مناسب اجرا شد. با این کار هم پروژههای ناتمام به سرانجام میرسید و هم هزینه سالیانه چند ده میلیاردی نگهداری و تجهیز اماکن عظیم ورزشی به عهده دولت نبود. بخش خصوصی هم به جای هزینه چند ده میلیاردی از مزایای اجاره بلندمدت و بهصرفه اماکن ورزشی بهرهمند میشد.
وقتی استراتژی و راهبرد مناسبی در زمینه ساخت و تجهیز اماکن ورزشی برای یک دوره بلندمدت سی تا چهل ساله داشته باشیم، به جای ساخت دهها ورزشگاه ده تا بیست هزار نفری در استانهایی که بسیاری از آنها فوتبال جزو چهار اولویت اصلیشان هم نیست، با بررسی دقیق و موشکافانه در ده، دوازده نقطه کشور ورزشگاههایی را تعیین کرده و ضمن بازسازی مناسب و تجهیز کامل آنها به آخرین فناوریهای روز مانند کمکداور ویدیویی و سایر امکانات مدرن مورد تأیید فیفا و کنفدراسیون آسیا، شرایطی را فراهم میکنیم که تماشاگران فوتبال علاوه بر تماشای فوتبال بتوانند روز تعطیل خود را در کنار خانواده به خوبی و خوشی پشتسر بگذارند. ایجاد پارکهای تفریحی، مراکز خرید و بازی برای کودکان و بزرگسالان، سینما، تئاتر و سایر خدمات عمومی و البته اتصال به شبکه مترو و خودروهای حمل و نقل عمومی در کنار استادیوم اصلی همگی باعث تشویق هواداران به حضور در ورزشگاهها و حمایت از تیم محبوبشان میشود. در این شرایط بعد از بررسی کافی و کارشناسی، ساخت ورزشگاه بزرگ پایتخت با ظرفیتی بین 60 تا 70 هزار نفر برای میزبانی از رویدادهای جهانی و آسیایی توجیهپذیر و قابل سرمایهگذاری است؛ بهخصوص که با امکان تهاتر نفتی شرایطی فراهم شود تا پیمانکاران داخلی بخش اعظم عملیات عمرانی این ابرپروژه را به عهده بگیرند.
خلاصه اینکه اهمالکاری و پشت گوش انداختن ضعفها و مشکلات زیرساختی ورزش کشور امسال به طرز عجیبی گریبان لیگ فوتبال را گرفته است. امیدواریم یکبار برای همیشه این مشکلات ریشهای از اساس حل شود تا باشگاههای حاضر در لیگ نخبگان آسیا و لیگ برتر فوتبال بدون دغدغه در میادین آسیایی و داخلی حضور پیدا کنند؛ هواداران دو آتشه و علاقهمندان همیشگی فوتبال هم بدون استرس و ترس از حذف تیمشان توسط AFC با فراغ بال در ورزشگاههای مجهز و بهروزرسانی شده کشور حضور یافته و تیم محبوبشان را تشویق کنند.