صفحات
شماره هشت هزار و پانصد و چهار - ۱۷ تیر ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و پانصد و چهار - ۱۷ تیر ۱۴۰۳ - صفحه ۲۰

ایران تمام نخواهد شد

پرستو علی‌عسگرنجاد

نویسنده

ذره‌بین که دستت باشد، خورشید برایت در یک نقطه خلاصه می‌شود. وقتی انتخابات برایت نبرد حق و باطل باشد، از آنجا که هر کس فکر می‌کند خودش حق است، اگر نامزدت رأی نیاورد، حس می‌کنی کشور دست قوای باطل افتاده؛ آن‌وقت انتخابات برایت میدان جنگ است که رأی ‌نیاوردن در آن یعنی پایان دنیا؛ یعنی «مردم نمی‌فهمن. سواد سیاسی ندارن. ما به جهل باختیم. حالا چهار سال عذاب بکشن تا عبرت بگیرن»؛ یعنی شیوع تفکر «ما می‌فهمیم و بقیه نمی‌فهمند»، در میان جناح رأی‌ نیاورده.
ذره‌بین‌ها را زمین بگذاریم.
چهل‌وپنج سال پیش یک نفر از چند میلیون مردم ایران حق نداشت حتی پیشنهاد بدهد چه‌ کسی رئیس‌جمهور باشد. جمهور اصلاً معنا نداشت! کمتر از نیم‌قرن پیش در همین خاک، همین که از بطن ملکه بیرون آمده بودی برای پادشاهی‌ات کفایت می‌کرد. رئیس‌جمهور نداشتیم، شاه داشتیم. جمهور نداشتیم، رعیت داشتیم.
ببینیم. یادگار نازنین سید روح‌الله را ببینیم. مردم‌سالاری دینی را سیر کنیم. متوجه باشیم اینکه همه‌مان تا صبح شمارش آرا باید منتظر بمانیم تا بفهمیم چه ‌کسی رئیس‌جمهورمان می‌شود، زیبا، ارزشمند و کمیاب است، اما حواسمان هم باشد. به بیست سال بعد نیز فکر کنیم. رقابت انتخاباتی و سیاسی را فهم می‌کنم و می‌دانم نمی‌شود ماهیت برد و باخت آن را دست‌کم برای رجل، نادیده گرفت، اما رقابت با تخریب و لجن‌پراکنی توفیر دارد. می‌خواهم چه هشداری بدهم؟
مردم را از مردم‌سالاری دینی خسته نکنیم. شور انتخابات را تبدیل به زهر انتخابات نکنیم. اگر قرار باشد چهار سال بعد هم این‌طور اخلاق، انصاف و انسانیت را برای برد انتخاباتی ذبح کنیم، مردم خستهِ دلزده از مرافعهِ سیاسی را چطور می‌خواهیم هر چهار سال یک‌بار پای صندوق بکشانیم؟ کاری نکنیم انتخابات برای مردم اسم رمز اعصاب‌خردی و کل‌کل و فرسایش اعصاب باشد.
قبل انتخابات خیلی‌ها تا می‌توانستند در آتش دوقطبی دمیدند. حالا بعد از انتخابات هم نمی‌خواهند رها کنند و با طعنه پیروزی یا زخم زبان ملامت می‌خواهند روح مردم را سوهان بکشند‌. نگذاریم. نگذاریم. بپذیریم این نام تکرار شده در صندوق حالا رئیس همه جمهور ماست. حالا پرچم ایران به دوش اوست و ما حق نداریم حرمت حامل پرچم‌مان را بشکنیم، حتی اگر حب او را در دل نداشته باشیم، حتی اگر منتقدش باشیم، حتی اگر نگران باشیم.
مرافعه، قوای آدم را تحلیل می‌برد، اما تأمل و بررسی ذهن را قوی می‌کند.
حتماً باید رفتارهای انتخاباتی را بررسی کنیم و از نتیجه عبرت بگیریم، اما نه با جدل، نه با ملامت و نکوهش. انتخابات تمام شد، اما ایران تمام نخواهد شد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی