کاریکاتور و کتاب مکمل همدیگر هستند
جواد علیزاده
کاریکاتوریست پیشکسوت
درباره ارتباط هنر کاریکاتور با مباحث کتابخوانی معتقدم یک کاریکاتوریست اگر صرفاً بخواهد در حوزه کتاب فعالیت کند، سایر موضوعات و سوژههایش را از دست میدهد و در واقع محدود میشود. کاریکاتوریستها در بخشهای مختلفی فعالیت میکنند اما کتاب بهعنوان یک سوژه همواره مورد توجه هنرمندان کاریکاتوریست بوده است.
یک کاریکاتوریست باید ذهن خلاقی داشته باشد و مدام به سوژههای جدید فکر کند چرا که کاریکاتور یک رسانه آموزشدهنده است، همانطور که کتاب همین وجه آموزش و رسانه بودن را دارد بنابراین کاریکاتور و کتاب مکمل همدیگر هستند. طی حدود پنجاه سال فعالیتی که در بخش هنر کاریکاتور داشتهام به مناسبتهای مختلف مانند برگزاری نمایشگاه کتاب آثاری با موضوع کتاب خلق کردهام، با این حال اگر فرصتی پیش بیاید حتماً نمایشگاهی از کارهای مرتبط با کتابم را عرضه میکنم.
درباره تفاوتهایی که دو رسانه کتاب و کاریکاتور در بخش انتقال پیام و معنا دارند باید گفت که زبان کاریکاتور، زبان تصویر است، خیلیها معتقدند یک کاریکاتور میتواند چکیده چند مقاله باشد. به نظر من کاریکاتور از نظر انتقال مفهوم و پیام، میتواند جای مفهوم و موضوع کتاب را بگیرد اما خواندن متن کتاب وجه دیگری است که کاریکاتور نمیتواند آن را جبران کند و در واقع با خواندن کتاب است که مخاطب فرهنگش و در مقیاس کوچکتر، دایره واژگان و جملهسازیاش را تقویت میکند.
حال شاید این سؤال مطرح شود که کاریکاتوریستها باید چه کار کنند تا با یک شکل، حداکثر پیام خود از یک موضوع را به مخاطب القا کنند زیرا یک نویسنده ممکن است با یک جمله پیام خود را منتقل کند اما یک کاریکاتوریست باید تنها با یک شکل معنا را منتقل کند! در پاسخ این سؤال معتقدم که یک کاریکاتوریست باید طراح و نقاش خوبی باشد تا بتواند به راحتی در حوزه کاریکاتور تصویرگری کند و عاشق این هنر باشد تا بتواند با ایجاز و اختصار، به هدفش که خلق یک تصویر خوب است، برسد اما در مجموع ترسیم یک کاریکاتور خوب فرمول خاصی ندارد.
حدود 60 طرح با محوریت کتاب دارم که یکی از آثارم با موضوع کتاب را ۲۰ سال پیش طراحی کردم. نویسندهای که سرش شمع و در حال نوشتن کتاب است، شمعی که در حال آب شدن است، این طرح نشان میدهد نویسنده با ایثار خودش در حال آب شدن و روشنایی بخشیدن به جامعه است. طراحی خوب در کاریکاتور، آن هم در حوزه کتاب مثل رانندگی کردن بدون نگاه کردن به دنده است. سوژهیابی در کاریکاتور هم همینطور است، هنرمند این عرصه باید تلاش کند تا ارزش کارش را پایین نیاورد.
درباره تأثیر کاریکاتور بر حوزه کتابخوانی نیز تأکید دارم کاریکاتور رسانهای است که به مخاطب عمیق دیدن را یاد میدهد و تفکر انتقادی را ترویج میکند. کتاب و کاریکاتور هر دو زبان آموزش دارند. در کاریکاتور زبان تصویر و در کتاب، زبان متن و نوشتار گویاست و هر دو رسالت آگاهیبخشی به مخاطب را دنبال میکنند.
در پاسخ به این پرسش که آیا مردم کاریکاتور را شوخی میگیرند و استفاده از زبان کاریکاتور در پوستر نمایشگاه ممکن است بُعد جدی بودن کتابخوانی را کاهش دهد نیز معتقدم در کاریکاتور با انواع طرحهای کمیک و جدی، مواجه هستیم. در کاریکاتور، طنز سیاه و سفید داریم و همه طرحها خندهدار نیست، زیرا کاریکاتور انعکاسی از زندگی همه آدمهاست. خنده، گریه و شوخی و جدی، خودش یک بحث فلسفی با ریشه واحد است.