صفحات
شماره هشت هزار و چهارصد و نود و چهار - ۰۴ تیر ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و چهارصد و نود و چهار - ۰۴ تیر ۱۴۰۳ - صفحه ۸

آغاز معماری جدید امنیتی در اوراسیا

مطمئناً ولادیمیر پوتین در سفرهای خود به منطقه شرق و جنوب شرق آسیا اهداف بسیار مهم سیاسی، امنیتی و اقتصادی را دنبال می‌کند اما به‌نظر می‌رسد پوتین دراین سفرها به دنبال هدفی بسیار مهم‌تر و استراتژیک است و آن تکمیل جهان چند قطبی با استفاده از تحکیم روابط با کشورهای جنوب جهانی است. این استراتژی در ماه‌های قبل از سوی کرملین در آفریقا، امریکای لاتین، خاورمیانه و حالا شرق و جنوب شرق آسیا پیگیری شده است.

مهدی سیف تبریزی
کارشناس مسائل روسیه

اهداف کلی سفر به شرق آسیا
مطمئناً اولین و مهم‌ترین هدف ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه از سفر به شرق و جنوب شرق آسیا تکمیل و تقویت جهان چند قطبی است. اکنون روسیه در تلاش است تا جنوب جهانی (در واقع تقریباً تمام کشورهای جهان، به استثنای کشورهای غرب به همراه کره جنوبی و ژاپن) را به دور خود متحد کند. روسیه فعالانه در حال برقراری تماس در خاورمیانه، امریکای لاتین و آفریقا است و اکنون نوبت به آسیای شرقی و جنوب شرقی رسیده است. پوتین در طول سفر خود به خاور دور تلاش می‌کند تا شراکت‌های قدیمی را که در زمان شوروی سابق با چین، کره‌شمالی و ویتنام وجود داشت، بازسازی کرده و از سوی دیگر روابطی را مبتنی بر عدالت و منفعت جمعی در قالب ساختارهای نظام چندقطبی و در تقابل با هژمونی ایالات‌متحده پی‌ریزی کند.
هدف دوم کرملین از برنامه‌ریزی برای سفر به شرق آسیا را باید در ایده، آغاز دوره جدید «معماری نوین امنیتی اوراسیا» پیگیری کرد. ایده‌ای که برای نخستین بار در سال 2007 در نشست امنیتی مونیخ توسط پوتین به آن اشاره شد و چند روز قبل در نشست وزرای خارجه بریکس پوتین از ایجاد ساختارهای امنیتی جدید اوراسیا سخن گفت. مطمئناً سفر به کشورهای شرق آسیا و امضای پیمان‌های راهبردی سطح بالا با چین، کره شمالی و ویتنام می‌تواند بیانگر این موضوع باشد که دیگر این ایالات‌متحده نیست که منحصراً ساختارهای امنیتی منطقه‌ای و جهانی را شکل می‌دهد.
اما یکی از مهم‌ترین اهداف تور شرق آسیای پوتین را درست پس از نشست کنفرانس صلح سوئیس با موضوع اوکراین باید در شکست سیاست‌های انزوای دیپلماتیک روسیه جست‌و‌جو کرد. پوتین با سفر ویتنام یکی از شرکای بزرگ ایالات‌متحده در منطقه آ‌سه‌آن نشان داد که هنوز می‌تواند در فضای سیاست بین‌الملل عنصری تأثیرگذار باشد و حمایت‌های اکثر قریب‌به‌اتفاق کشورهای جنوب جهانی را با خود همراه کند.

اهداف سفر به کره شمالی
ولادیمیر پوتین در شرایطی بعد از 24 سال به پیونگ‌یانگ سفر کرد که در طول این مدت سعی داشت در همراهی با ساختارهای غربی در تحریم‌های کره‌شمالی حسن‌نیت خود را به غرب‌جمعی ثابت کند و از سوی دیگر در مقابل برخی تحریم‌های فلج کننده غربی که زندگی عادی را برای مردم کره با مشکل همراه می‌کرد ایستادگی کند و کمک‌های خود را در حوزه نیازهای اساسی در اختیار پیونگ‌یانگ قرار دهد. اما این رویکرد پس از شروع جنگ اوکراین و تقابل همه جانبه با غرب‌جمعی کاملاً تغییر جهت داد و مسکو بُردار سیاست‌خارجی خود را به سوی همکاری کامل با کره‌‌شمالی همسو ساخت. طی دو سال گذشته تبادلات میان دو کشور در زمینه‌های انرژی، غذا و مبادلات اقتصادی پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است اما اهداف سفر چند روز گذشته پوتین به پیونگ‌‌یانگ را باید در مسائل دیگری جست‌و‌جو کرد.
به نظر می‌رسد اولین و مهم‌ترین دلیل سفر پوتین را باید در تغییر سیاست خارجی کرملین جست‌و‌جو کرد. پوتین چند روز پیش و در خلال نشست اقتصادی سنت‌پترزبورگ از سیاست خارجی جدید مسکو پرده‌برداری کرد و آن تقابل آیینه‌ای و یا جنگ نیابتی به غرب جمعی بود. در این سیاست روسیه می‌تواند به دشمنان ایالات‌متحده در هرکجای جهان و بدون هیچ محدودیتی در جهت تقابل با منافع امریکا سلاح‌های پیشرفته ارائه کند. در این سیاست یکی از اولین کشورهایی که می‌تواند میزبان این سلاح‌ها باشد کره شمالی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین دشمنان ایالات‌متحده است. همچنین امضای توافقنامه امنیتی بی‌سابقه با پیونگ‌یانگ مطابق با بند پنج اساسنامه ناتو از دیگر مواردی است که می‌توان آن‌ را در همین راستا ارزیابی کرد.
هدف دوم پوتین از این سفر و امضای قرارداد امنیتی با کیم‌جون ‌اون را باید در راستای تقابل با پیمان امنیتی آکوس مابین ایالات‌متحده، انگلستان و استرالیا با همکاری ژاپن و کره‌جنوبی یا به عبارتی دیگر ناتوی شرقی دانست. همکاری نزدیک روسیه با چین و کره‌شمالی و اتحاد قدیمی پکن و پیونگ‌یانگ مثلث قدرتی را در شرق آسیا به وجود می‌آورد(سه قدرت هسته‌ای) که از اقدامات تحریک‌آمیز و یا جنگ احتمالی امریکا بر ضد چین جلوگیری به‌عمل خواهد آورد.
همچنین می‌توان به اهداف دیگری همچون کمک به خروج از انزوای سیاسی و اقتصادی کره‌شمالی و یا دریافت مهمات از کره شمالی و دسترسی به بزرگ‌ترین انبار تسلیحات به جا مانده از جنگ جهانی دوم همچون گلوله‌های توپخانه (پنچ میلیون عدد با توجه به وعده اروپا به اوکراین در قبال تأمین سالیانه یک میلیون عدد گلوله توپخانه) و یا انتقال دانش و تکنولوژی موشک‌های دوربرد به کره اشاره کرد.

اهداف سفر به ویتنام
زمانی که می‌خواهیم در خصوص اهداف سفر به تایوان صحبت کنیم موضوع کمی متفاوت می‌شود. تایوان با دنباله‌روی از سیاست‌خارجه بامبو سعی کرده است در فضای بین‌الملل کاملاً نقشی مستقل ایفا کند از همین روی، مدل برخورد و نوع نگاه مسکو با این کشور به نسبت کره‌شمالی کاملاً متفاوت است. سفر پوتین به هانوی را می‌توان از نظر اقتصادی، ژئوپلیتیکی و نظامی بررسی کرد. در خصوص مؤلفه اقتصادی همه چیز ساده است.
ویتنام یک کشور به سرعت در حال توسعه در جنوب شرقی آسیا و یکی از رهبران منطقه آسه‌آن است، بنابراین تجارت با ویتنام برای روسیه بسیار سودآور است. بویژه با توجه به اینکه روسیه در حال حاضر به دلیل تحریم‌های غرب تلاش می‌کند به سمت شرق حرکت کند و اگر مسکو بخواهد وارد آسیای جنوب شرقی شود باید روابط اقتصادی نزدیکی با این کشور برقرار کند. علاوه براین، برای مسکو مهم است که تجارتی متعادل داشته باشد و از وابستگی کامل اقتصادی به چین جلوگیری کند.
از سوی دیگر ذکر این نکته لازم است که روسیه و ویتنام چندین پروژه بزرگ از جمله در بخش نفت و گاز دارند. همچنین باید به این نکته توجه کرد تایوان دارای موقعیت ژئواکونومی بسیار مهمی در امتداد دریای چین جنوبی است. منطقه‌ای که از طریق آن حدود 60 درصد کل حمل و نقل کالای جهانی انجام می‌شود.
اگروضعیت را از منظر ژئوپلیتیک بررسی کنیم، باز هم ایجاد ارتباط مستحکم با ویتنام از اهمیت بالایی برای روسیه برخوردار است. امروز، ایالات متحده در تلاش است جای پای محکمی در دریای چین جنوبی ایجاد کند تا بتواند فعالیت‌های چین در این منطقه را کنترل کند و این امرباعث ناراحتی پکن شده است. از آنجایی که ایالات متحده در چند سال گذشته از نفوذ خاصی بر هانوی برخوردار شده، مطمئناً تلاش خواهد کرد تا «شرکای» خود را در قبال سیاست‌های منطقه‌ای خود متحد کند. در مقابل روسیه که روابط خوبی با چین، کره شمالی و ویتنام دارد می‌تواند به‌عنوان یک وزنه تعادل مطمئن عمل کرده و نفوذ امریکا در منطقه را تضعیف کند.
اگر واشنگتن فعالانه کشورهای آسیایی را به سمت جنگ و تقابل با چین می‌کشاند، برعکس، حضور مسکو در منطقه می‌تواند به بالانس نیروها در منطقه کمک کرده و از هرگونه درگیری در جنوب شرق آسیا به نفع منافع چین جلوگیری کند.

جستجو
آرشیو تاریخی