عصر تولید محتوای دیجیتال
سید اصغر نوربخش
روزنامهنگار
گویا هر قدر یک موضوع اهمیت پیدا میکند، گرفتاریها و مشکلات در آن هم بیشتر و بیشتر میشود. حالا دنیای تولید محتواست؛ یعنی در واقع بعد از عصر اینترنت وارد عصر تولید محتوای دیجیتال شدهایم. میبینید که سکوهای اینترنتی مختلف، دنیا را تسخیر کردهاند و هر یک از آنها جزو پولدارترین و پردرآمدترینها هستند. تب هوش مصنوعی هم که بالا گرفته، بیشترین تمرکزش روی تولید محتواست یا حداقل بیشترین نمود بیرونیاش همین موضوع است. در همین حین جایگاه خبرنگار و روزنامهنگار که چندی بود در حال به محاق رفتن بود، دوباره دارد آرامآرام به عرصه اعلای شغلی در جامعه بازمیگردد، چراکه همگان متوجه شدهاند که خبر، عنصر تعیینکننده امروزِ همه چیز جهان است؛ از جنگ و درگیریها گرفته تا موضوعات اقتصادی و اجتماعی. خبرنگاران و روزنامهنگاران به عنوان سازندگان و ارائهدهندگان اخبار، در چنین شرایطی میباید از احترام ویژهای برخوردار شوند و اوضاع و احوالشان به سامان. مردم حالا فهمیدهاند که برای باور کردن یک خبر باید از منبعاش استعلام بگیرند و بهترین منابع نیز خبرگزاریها و روزنامههای معتبری هستند که در آن خبرنگارانی زحمتکش و متعهد فعالیت میکنند. این کار تنها راهی است که میشود در دام هوش مصنوعی نیفتاد و اسیر اخبار جعلی نشد. با جاهای دیگر دنیا کاری ندارم، اما در ایران، دودوتای خبرنگاری، انگار چهار تا نمیشود. میشود همان دو تا یا نهایتاً سه تا؛ چون نگاهی کوتاه به دستمزدها و تسهیلاتی که به صنف تولیدکنندگان محتوا میاندازیم، میبینیم که از کف حقوق برخوردارند و بعضاً از شغلهای معمولی هم درآمد کمتری دارند. داشتم به دو،سه تا از سکوهای شغلیابی که خیلی هم گل کردهاند نگاه میکردم و جستوجوهای چندین روزه در حوزه تولید محتوا، نویسندگی و روزنامهنگاری و خبرنگاری داشتم. آنچه در عین واقع دیده بودم، در آنجا هم برایم ثابت شد. شرکتها مثلاً برای استخدام یک تولیدکننده محتوا، فردی را میخواهند که علاوه بر دست به قلم و بلد بودن اصول حرفهای خبرنگاری، چند نرمافزار و چندین مهارت دنیای دیجیتال را هم بلد باشد و علاوه بر اینها از زبان انگلیسی یا یک زبان دیگر هم در حد عالی یا متوسط اطلاع داشته باشد و بتواند متنهای خارجی را ترجمه کند، ساعت کارش هم که هشت ساعت است و دست آخر نیز حقوق پایه وزارت کار میگیرد؛ البته خیلیهایشان قول میدهند بیمه کنند و محیط کارشان هم خیلی باصفاست. این موضوع نشان میدهد هنوز تفکر کارآفرینی در کشور ما به عرصه حرفهای نزدیک نشده است. تولیدکنندگان محتوا بیشتر زینتالمجالس هستند و با اینکه حاصل کارشان برای کارفرمایان بسیار مهم و حیاتی است، اما شاغلان این عرصه در نگاه جامعه کارآفرینی، افرادی هستند معمولی. صاف و ساده باید بگویم که اینطوری پیشرفت نخواهیم کرد. بدتر از اینها، آن زمانهایی است که برخیها حتی از حق و حقوق تولیدکنندگان محتوا کاسبی میکنند؛ یعنی نقش واسطه دارند و در برخی مواقع قراردادهایی به بهانه تولید محتوا تنظیم میکنند و مبالغی از کارفرماها میگیرند و مبلغ اندکی از آن را به خبرنگاران، روزنامهنگاران و نویسندگان میپردازند و مابقی را در جیب مبارک میگذارند. تازه ژست آدمهای خیر هم به خود می گیرند، اما در نهایت، خبرنگار، هم ضعیفتر میشود و هم رسواتر، در نتیجه کسبوکارها به سرعت شبیه هم میشوند و محتواهایی هم که تولید میکنند بیخاصیتتر. تفکر کارآفرینی می گوید که تولیدکننده محتوا جانبخش و نجاتدهنده یک کسبوکار است، پس حالا وقت تغییر است.