پاسخ کرملین به غرب: موشک در برابر موشک
5 ژوئن (16 خرداد) را باید نقطه عطفی در تاریخ جنگهای نیابتی جهان بدانیم. جایی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در حاشیه نشست اقتصادی سنتپترزبورگ و دیدار با سران برخی از بزرگترین خبرگزاریهای جهان از استراتژی جدید سیاست خارجی روسیه در تقابل با کشورهای تأمین کننده سلاح اوکراین پرده برداشت. ولادیمیر پوتین در این دیدار به صراحت اعلام کرد تأمین سلاحهایی با دقت بالا برای اوکراین بهمنظور حملات هدفمند به خاک روسیه از نظر کرملین مشارکت مستقیم غرب در درگیریها محسوب میشود و این مسیر میتواند «مشکلات جدی» را برای غربجمعی بههمراه داشته باشد. رئیس جمهور روسیه اعلام کرد اگر ببینیم که این کشورها به جنگ علیه ما کشیده شده و مشارکت مستقیم در جنگ علیه فدراسیون روسیه دارند، در این صورت ما این حق را برای خود محفوظ میداریم که به روشی مشابه عمل کنیم و در واقع به دنبال پاسخی نامتقارن باشیم. وی افزود اگر دولتی این امکان را دارد که چنین سلاحهایی به اوکراین منتقل کند، پس ما این حق را برای خود قائل هستیم که سلاحهایی را در همان کلاس به مناطقی که در حال جنگ با کشورهای غربی هستند، عرضه کنیم.
مهدی تبریزی
کارشناس مسائل روسیه
چرایی تصمیم پوتین؟
پس از شروع دور تازه حملات روسیه در منطقه خارکف دومین استان بزرگ اوکراین و تصرف قسمت اعظم این منطقه توسط ارتش روسیه که با ناکارآمدی و ضعف مشهود خطوط دفاعی اوکراین در مناطق مختلف این استان همراه بود، حامیان غربی کیف از جمله انگلستان، فرانسه و ایالات متحده بهعنوان اصلیترین تأمین کنندگان سلاح و تجهیزات نظامی اوکراین بهمنظور جلوگیری از شکستهای زنجیرهای که میتواند تبعات جبران ناپذیری در ادامه نبرد برای زلنسکی و حامیان غربی وی در پی داشته باشد، دست به ریسک بزرگی زده و تصمیم گرفتند این اجازه را به کییف بدهند تا از تسلیحات و موشکهای برد بلند آنان برای هدف قراردادن نقاطی در داخل خاک روسیه استفاده کند. هرچند این تصمیم با محدودیتهای عملیاتی از سوی متحدین کییف همراه بوده ولی تأثیر بزرگی بر تشدید درگیریها و اقدامات طرف روسی برجای گذاشت.
چندین هفته قبل ایالات متحده با انتقال موشکهای برد بلند ATCAMS این چراغ سبز را به کییف نشان داده بود که میتواند برخی نقاط را در داخل خاک روسیه مورد هدف قرار دهد، کرملین در تصمیمی وهمانگیز برای اولین بار بعد از فروپاشی شوروی دستور تست و آزمایش موشکهای هستهای تاکتیکی خود را صادر کرد تا جهان را به مرز جنگ جهانی سوم و یک جنگ هستهای نزدیک کند.
پس از تصمیم مسکو روند تحریکآمیز متحدان کییف در هفتههای قبل همچنان با شدت ادامه یافت به نوعی که فرانسه با اعزام مستشاران و مربیان نظامی از خطوط قرمز تعیین شده روسیه برای دخالت نیروهای ثالث گذر کرد و انگلستان با ارسال موشکهای STROM SHADOW این امکان را به ارتش اوکراین داد تا پایگاهها و سکوهای پرتاب موشک را در داخل خاک روسیه مورد هدف قرار دهد.
این روند باعث شد تا سران کرملین سناریوهای مختلفی را در تقابل با دخالتهای حامیان اوکراین که میتواند امنیت سرزمینهای اصلی و شهروندان روسیه را با تهدید روبهرو کند، در نظر بگیرند؛ سناریوهایی از پاسخ هستهای تا جنگ نیابتی با حامیان کییف.
روسیه ضربه خود را کی و کجا وارد میکند؟
پس از اظهارات پوتین مبنی بر اعمال سیاست آینهای یا همان جنگ نیابتی در قبال کشورهایی که اجازه استفاده از سلاحهای خود را به اوکراین در جهت ضربه زدن به اهدافی در خاک اصلی روسیه را دادهاند، دیمیتری مدودف معاون شورای امنیت ملی روسیه در سخنانی سیاست جدید کرملین را تشریح کرد. وی به صراحت اعلام کرد از این پس روسیه این حق را برای خود محفوظ میداند که سلاحهای پیشرفته روسی را در اختیار کشورها و یا گروههایی قرار دهد که نقطه مشترک آنها فارغ از اعتقادات سیاسی، مذهبی و یا شناسایی از سوی سازمانهای بینالمللی، دشمنی با «ایالات متحده» و شرکای غربی آن است. دشمنان ایالات متحده دوستان ما هستند. وی افزود اجازه دهید ایالات متحده و متحدانش اکنون طعم استفاده مستقیم از تسلیحات روسیه توسط اشخاص ثالث را احساس کنند. مدودف در ادامه اعلام کرد استفاده از سلاحهای روسی از سوی نیروهای ثالث به حد کافی برای کشورهای غربی مخرب خواهد بود و ما از این امر خوشحال هستیم.
اما اولین نکتهای که پس از اعلام سیاستهای جدید نظامی و امنیتی کرملین به ذهن خطور میکند این است که کدام کشورها و گروهها میزبانان سلاحهای روسی خواهند بود؟
نکته مهمی که باید در ابتدا به آن اشاره کرد، این است که باتوجه به روند سیاسی حاکم بر کرملین، زمانی که ولادیمیرپوتین گذارهای را مطرح میکند، مطمئناً مقدمات اجرایی آن از قبل فراهم شده است. تصمیمات گرفته شده و توافقات حاصل شده و در سناریوهای مختلف خطرات اقدام متقابل نیز محاسبه شده است. بخصوص که باید این نکته را در نظر داشت وقتی صحبت از «سلاحهای هم کلاس» روسی به میان میآید نه تنها به پرسنل، بلکه به زیرساختهای مناسب برای استقرار و نگهداری آنها نیاز است. از همین رو میتوان گفت که سلاحهای روسی در حال حاضر در مناطق مورد نظر و در اختیار کشورها و یا گروههای مورد نظر مسکو قرار گرفته است و تنها منتظر ساعت صفر عملیات قرار دارند.
گزینههای مورد نظر روسها کدام مناطق میتوانند باشند؟
در نگاه نخست باید این را مدنظر قرار داد که پیگیری این استراتژی از سوی مسکو میتواند یک خبر ناخوشایند برای ایالات متحده باشد زیرا ارتش امریکا بهعنوان اهدافی ثابت در بخشهای گستردهای از دنیا بخصوص خاورمیانه مستقر است و این موضوع میتواند نگرانیهای بیشماری را از هرگونه اقدام نامتقارن روسها به وجود آورد.
مطمئناً پس از اعلام سیاست جنگ نیابتی از سوی سران کرملین، اولین گزینهای که در اذهان بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران به دلیل سطح بالایی از تنش و درگیری با نیروهای امریکایی متبادر میشود، «حوثیهای یمن» یا همان نیروهای «انصارالله یمن» هستند که در حال حاضر بالاترین سطح درگیری و تنش را با ارتش و منافع امریکا در منطقه دریای سرخ دارند. مطمئناً موشکهای پیشرفته روسی میتوانند در ادامه نبرد انصارالله با کشتیهای جنگی ائتلاف غربی و یا جنگندههایی که مناطق مختلف یمن را مورد حمله قرار میدهند، مورد استفاده قرار گیرند.
سوریه میتواند یکی دیگر از گزینههای محتمل بکارگیری تسلیحات روسی بر ضد منافع ائتلاف غربی در خاورمیانه باشد. باتوجه به حضور دیرینه روسیه در سوریه به واسطه پایگاه دریایی طرطوس و پایگاه هوایی حمیم و همچنین منافع ژئوپلیتیکی که روسیه در این کشور عربی دارد، سوریه یکی از محتملترین گزینههای استقرار تسلیحات پیشرفته روسی است. این نکته را هم باید در نظر داشت که روسها از سالها قبل زیرساختهای پیشرفتهای همچون سامانه دفاع هوایی اس-400 را در این کشور مستقر کردهاند که در صورت لزوم میتواند سپر دفاعی مناسبی برای سامانههای موشکی آنان در منطقه باشد. نیروهای امریکایی به صورت غیرقانونی و بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد یا مجوز دمشق در سوریه حضور دارند. باید توجه داشت آنها مخفیانه نفت سوریه را از سرزمینهای اشغالی حمل میکنند. حملات گسترده پهپادها و موشکهای روسی به پایگاه آنها در تنف ممکن است اشغالگران را وادار کند تا در خصوص استراتژی حضور نیروهای خود در منطقه تجدید نظر کنند.
یکی دیگر از گزینههای دریافت سلاحهای پیشرفته روسی در منطقه خاورمیانه گروههای شبههنظامی و یا هستههای مقاومت در سوریه، لبنان و عراق هستند که میتوانند منافع ایالات متحده در خاورمیانه را به طور جدی مورد آسیب قرار دهند. البته در خصوص استفاده از نیروهای نزدیک به ایران در کشورهای سوریه، عراق و لبنان ملاحظاتی از سوی روسیه وجود دارد و آن این است که مسکو در حال حاضر خواهان تشدید تنشها میان ایران و ایالات متحده در منطقه خاورمیانه نیست زیرا هرگونه استفاده گروههای فوق از تسلیحات روسی میتواند تنشهای میان ایران و امریکا را در حد غیر قابل کنترلی افزایش دهد.
گزینه محتمل بعدی استقرار این تسلیحات در کشورهای آفریقای همپیمان روسیه است که در حال حاضر تنشهای کنترل شدهای را با ایالات متحده و شرکای دیگر آن یعنی فرانسه و انگلستان دارند.
استفاده این سلاحها در آفریقا و ضربه به منافع محور غربی در قاره آفریقا مزیت نسبی دیگری را نیز برای روسیه به همراه دارد. در روسیه ضربالمثلی وجود دارد با این عنوان «که اگر دست خود را برای مشت زدن بلند کردهاید، باید ضربه را بزنید در غیر اینصورت ضربه خواهید خورد.» گزینههایی که تاکنون از آنان نام بردهایم، بیشتر ضربه به منافع امریکا در منطقه بوده است. برخی کارشناسان روسی معتقدند که با توجه به این موضوع که 13 کشور اروپایی تاکنون اجازه استفاده از تسلیحات خود را به اوکراین برای استفاده در خاک روسیه صادر کردهاند، اگر جواب مناسبی دریافت نکنند و منافع آنان در خاک خودشان مورد تهدید نباشد، این استراتژی جدید روسیه کاملاً بیاثر خواهد بود. از همین رو تهدید منافع فرانسه و انگلستان در کشورهای آفریقایی از درجه اهمیت بالایی برای مسکو برخوردار است. از سوی دیگر ردیابی انتقال این سلاحها برای ائتلاف غربی بسیار مشکل است. روسها انواع فشردهای از تسلیحات استتار شده به عنوان کانتینرهای دریایی به نام Club-K (سامانه موشکی کانتینری) را در اختیار دارند که این امکان را به آنها میدهد تا انواع موشکهای کروز و بالستیک از جمله موشکهای ضد کشتی را با استتار کامل حمل کنند. این در شرایطی است که در دو سال گذشته حجم صادرات کانتینری روسیه در قالبهای مختلف به کشورهای آفریقایی مانند الجزایر، بورکینافاسو، زیمبابوه، نیجر و... بشدت افزایش داشته است.
برخی از کارشناسان نظامی روس، کوبا و نیکاراگوئه در امریکای شمالی و در حیاط خلوت امریکا را از دیگر گزینههای مطلوب استقرار تسلیحات روسی معرفی میکنند و حضور ناوگان روسیه در بندر هاوانا را نشانههایی از این استراتژی میدانند. البته به نظر نمیرسد این گزینه در شرایط فعلی از احتمال بالایی برخوردار باشد زیرا در کشورهای امریکای شمالی و یا امریکای جنوبی در حال حاضر کشور و یا گروهی وجود ندارد که دارای سطح بالایی از تنش با ایالات متحده باشد و توانایی انجام این نوع از عملیات را داشته باشد.
از سوی دیگر چین و کره شمالی نیز احتیاجی به سلاحهای روسی ندارند و در صورت لزوم هر دو کشور با توانایی بالا، امکان تقابل با منافع ائتلاف غربی را دارند.
در آخر باید به این موضوع اشاره کرد که در شرایط فعلی موضوع محل عرضه تسلیحات نظامی روسیه دیگر از اهمیت خاصی برخوردار نیست. زیرا اگر این موضوع از سوی کرملین اعلام شود، به این معنی است که احتمالاً این سلاحها در برخی از کشورها مستقر شدهاند و سؤال اصلی در حال حاضر این است که چه زمانی روسیه از این سلاحها استفاده خواهد کرد.