تئاتر خصوصی و مشکلات عدیده‌

هومن بنائی
نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر

با مطالعه و بررسی وضعیت تئاتر و تئاتر خصوصی و محدودیت‌های حاکم بر سالن‌های نمایش از دیدگاه آسیب‌شناسی باید بررسی کرد که پیدایش این خصوصی‌سازی به نفع تئاتر ایران بوده یا نه، بعد از پرداختن به اهمیت و تأثیر پیدایش تئاتر‌های خصوصی و سالن‌های خصوصی در ایران، دلایل موفقیت و عدم موفقیت این جریان مهم تئاتری باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. متأسفانه مسئولیت حاکم بر تئاتر شناخت دقیقی از این رویداد نداشته و فقط با نامگذاری یک جریان سعی بر نمایش رشد این هنر داشته است. در صورتی که در زیر متن تئاتر خصوصی و شیوه اجرا و اجاره سالن‌های خصوصی به هنرمندان مشکلات عدیده‌ای وجود دارد که هیچ مرکز و نهادی برای رفع آن قدم از قدم برنداشته است.
درابتدا باید دید تئاتر خصوصی از کجا شکل گرفته است. پیدایش تئاتر خصوصی در ایران رویداد مهمی بود که به موجب آن تحول و گذر از نمایش تفننی دوره ناصری به‌سوی تئاتر فاخر به شیوه اروپایی شکل گرفت؛ تا پیش از پیدایش گروه‌های تئاتر خصوصی، تنها نوع نمایش‌‌هایی که در ایران اجرا می‌شد تقلید و تعزیه بود اما همزمان با گسترش موج انجمن‌گرایی در اوایل دوره مشروطه و تشکیل گروه‌های تئاتری با سرمایه شخصی، نمایش در ایران با هدف تنویرافکار عمومی به عنوان هنری مستقل، شکل جدی‌تری به خود گرفت و با تأمین خود از لحاظ مالی گسترش بیشتری یافت و وارد مرحله جدیدی از حیات خود گشت به طوری‌که نخستین ریشه‌های تئاتر حرفه‌ای و متعهد در ایران شکل گرفت. این گروه‌های مستقل تئاتری با حضور جمعی از معاریف و بزرگان روشنفکر و تجددخواه ـ که نظیر آنان هرگز در طول تاریخ تئاتر ایران تکرار نگردید ـ با اجرای نمایش‌هایی با مضامین میهنی، ضد استبدادی، معنا‌گرا، ضد خرافات و دفاع از علم وعدالت، علاوه بر آن‌که سهم بسزایی در جهت بیداری مردم و ارتقای سطح آگاهی و فرهنگ روزگار خود داشتند، پایه‌گذار شیوه نوینی در نمایش ایرانی نیز گردیدند. اما متأسفانه این جریان‌بالنده با گذشت زمان و تغییر حاکمیت دیری نپایید و با شکل‌گیری تغییرات اساسی کارشکنی‌ها وعوامل بازدارنده، کند شد و شمع شور و شعور آن به خاموشی گرایید.
با تماشای بخش عمده‌ای از آثار تولید شده در این سال‌ها و حضور در سالن‌های خصوصی تئاتر متوجه آسیب جدی خواهیم شد که نمی‌توان به‌راحتی از آن گذر کرد. شاید عدم حمایت و نظارت کیفی مرکز هنرهای نمایشی یکی از دلایل مهم این آسیب باشد.چون عملاً مرکز هنرهای نمایشی فقط در مرحله بررسی درخواست متون و بازبینی نمایش‌ها (رد مشروط یا قبول‌ها)، حضور دارد و هیچ چیز دیگری برایش مهم نیست و دراین سال‌ها نبوده است. یک نهاد بزرگ که فقط کارش شده بررسی متون و تماشای بازبینی نمایش‌هایی که قبول یا رد درخواست و یا مشروط شده‌اند. در صورتی که کیفیت اجرا و انتقال مفهوم و اهمیت به صحنه رفتن و چرا و چگونگی آثار اهمیت بیشتری دارد و باید بررسی شود.
یکی از دلایل مهم کم شدن کیفیت آثار خود سالن‌های خصوصی هستند زیرا در یک سالن نمایش از ساعت 17 تا 22 تقریباً پنج تئاتر به صحنه می‌رود که این فاصله کم زمانی باعث می‌شود گروه‌ها به خاطر نداشتن وقت، از اجرای دکور و نورپردازی و... کم کنند و با اصطلاح تئاتر مینیمال ماله روی این ضعف بزرگ بکشند. افزایش نظارت، تعریف یک اساس‌نامه و بررسی اختیارات سالن‌داران و نحوه اجرا می‌تواند بخش مهمی از مشکلات را کاهش دهد تا باز هم شاهد آثار فاخر و ارزشمندی روی صحنه‌ها باشیم. این تنها یک پیشنهاد و راهکار است و نیاز به بررسی‌های علمی و تخصصی زیادی دارد تا شاید بخشی از مشکلات حل شود و سالن‌داران هم فقط به بخش مالی و نفع شخصی فکر نکنند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و شش
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و شش - ۲۴ خرداد ۱۴۰۳