امان از این مد

سعید فلاح فر

پژوهشگر هنر

به درستی معلوم نیست که پدیده «مد» به معنای امروزی آن، از چه زمانی و با چه اتفاقاتی شروع شده است. اما احتمالاً با موضوع «رسانه»، «صنعت»، «مصرف گرایی» و... و «شکل‌گیری شهرنشینی مدرن» بی‌ارتباط  نیست.
«مد» در تجارت و اقتصاد تعیین‌کننده بوده و از همین مسیر در چگونگی و حتی چیستی زندگی و «سبک زندگی» به یکی از عوامل اصلی تبدیل شده است.
مد جای سلیقه‌های شخصی می‌نشیند و به جای آدم‌ها تصمیم می‌گیرد. «مد» در جهت سود حاصل از تجارت و تولید انبوه صنعتی، سلایق فردی را تبدیل به هماهنگی و یکسانی جمعی می‌کند و از این نظر ارتباط تنگاتنگی با عوارض «تقلید» و «تقلید کورکورانه» دارد. مد این تصور را به وجود می‌آورد که مخاطب ذاتاً خواست و نظر سازندگان و مبلغان مد را می‌پسندد و از طریق شباهت‌های ظاهری، خود را منسوب به طبقه اجتماعی و اقتصادی مورد علاقه‌اش می‌کند.
باوجود تعاریف فنی و لغتنامه‌ای، «مد» محدود به پوشش و لباس و مبلمان خانه و... نمی‌شود. با معادلات امروزی فرهنگ، قدرت مالی و رسانه‌ای«مد» توانسته است شیوه تفکر و عملکرد جوامع را هم به دست بگیرد.
ناگزیر باید پذیرفت که همه ابعاد زیست بشر امروزی با پیروی از فرمایشات و القائات فراگیر«مد» درآمیخته است.
تخریب آثار هنری موضوع جدیدی نیست و در طول تاریخ بارها و با اهداف متنوع اتفاق افتاده است. اما در سال‌های اخیر نمونه‌های متفاوتی از این رفتارها ـ از جمله رنگ‌آمیزی تابلوهای نقاشی، پاشیدن سوپ روی آثار هنری، چسباندن پارچه و کاغذ روی اشیای موزه‌ای، ریختن زباله و ایستادن در مقابل آثار هنری مشهور و... ـ خبرساز شده‌اند. اغلب این رخدادها به منظور جلب توجه عمومی به اشتباهات سیاسی، اعتراض به جنگ و بویژه شکایت از عواقب رفتارهای انسانی در تخریب محیط زیست انجام می‌شود.
البته در موارد متعددی موفق به این جلب توجه و خبرسازی شده‌اند اما داده‌های دقیقی وجود ندارد که میزان موفقیت این افراد را در قبال انعکاس‌های وسیع خبری اندازه‌گیری کرده باشد. این روش حمله به آثار هنری در موزه‌های کوچک و بزرگ جهان برای اعتراض به شرایط زیست‌محیطی یا رفتارهای غیرانسانی، همانقدر که در نخستین بار کنشی خلاقه بوده، تکرار موارد آن بیشتر تداعی کارکردهای مد و تقلید می‌تواند باشد تا جلب نظر و تنبیه مسببان آلودگی محیط زیست.
به نظر می‌رسد مردم برای موضوع اعتراض و شکل اعتراض هم تابع چنین تقلیدهایی می‌شوند، اگر چه نامربوط باشد. در این صورت تنها می‌توان گفت: «امان از این مد!»
با اطمینان کافی نمی‌توان تعیین کرد که کدام یک از این معترضین واقعاً برای دفاع از یک ارزش انسانی و اجتماعی دست به چنین کارهایی می‌زنند و کدام یک صرفاً اغراض شخصی دارند یا متأثر از نیاز به خودنمایی و مشکلات روحی و روانی هستند.
چه بسا موزه‌هایی مایل باشند ـ ضمن تدابیر حفاظتی و محافظتی ـ پرفورمنس‌های اینچنین را عامل شهرت هنرمندان و آثار هنری به شمار آورند اما سهل‌انگاری‌ها و عادی‌سازی‌ها ممکن است به قیمت خسارت‌های جبران‌ناپذیری تمام شود.
به هر حال نباید به بهانه حمایت از هر شعار و ارزشی، مروج وندالیسم شد یا تأثیر همین آثار هنری و هنرمندان را در ارتقای اندیشه‌ها و مطالبات انسانی والا ندیده گرفت. بهتر است معترضین روش‌های بهتری را جایگزین تخریب آثار هنری کنند و به جای آن مستقیماً به عاملین اصلی اعتراضات جهانی بپردازند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و پنج
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و پنج - ۲۳ خرداد ۱۴۰۳