آیا جنگلهای چند میلیون ساله به پوست میوههای گردشگران نیاز دارند؟
سطل زبالهای به نام جنگل
یاسمن صادقشیرازی
خبرنگار
جنگلها بین شهرداریها و گردشگرانی که فکر میکنند جنگل، سطل زباله آنهاست گیر افتادهاند. آنها یک توجیه عجیب هم دارند؛ زبالهها جذب جنگل میشوند، ولی آیا جنگلهای چند میلیون ساله نیازی به پوست میوههای گردشگران دارند؟ کارشناسان میگویند جنگلها نیازی به پوست میوه و پرتقال گردشگران ندارند. البته گردشگران برای حرفهای کارشناسان تره هم خرد نمیکنند چون هر روز شاهد دفن زبالهها توسط برخی از شهرداریها در عمق جنگل هستند. در این میان آنچه شنیده نمیشود دلنگرانی کارشناسان است.
آیا مردم میتوانند زبالههای تر خود را در جنگلها رها کنند؟ سهیل اولادزاد، کارشناس محیطزیست در پاسخ به این سؤال اینطور میگوید: زبالههای تر به مرور زمان در جنگل شروع به تجزیه میکنند و این موضوع فرضیه غلطی نیست، اما در اینباره چند مسأله بسیار مهم وجود دارد؛ نخست اگر مردم زبالههای تر خود را مثل پوست هندوانه و میوهها در جنگل رها کنند آیا حاضر هستند دوباره در همان مکان اتراق کنند؟ قطعاً آنها به خاطر بو، حشرات و آلودگیای که به خاطر وجود زبالههای تر به وجود آمده حاضر به نزدیک شدن به آن مکان حتی برای چند دقیقه نیستند.
تصور کنید هر فردی بخواهد زبالههای تر خود را در جنگل بریزد، چه بلایی در آینده بر سر جنگلها و طبیعت خواهد آمد؟
جنگلنیازی به پسماند ندارد
اولادزاد معتقد است که جنگلها نیازی به زبالههای تر مردم ندارند؛ چون آنها به طور طبیعی این کار را با استفاده از برگریزی انجام میدهند. خاک جنگل آنقدر غنی است که به صورت مجاز آن را برای مصارف گلخانهها و گلهای زینتی برداشت میکنند، برای همین نیازی به مواد اضافی انسانها ندارد. این کارشناس محیطزیست از مردم میخواهد زبالههایی که تولید میکنند همراه خود ببرند. او تأکید میکند که اگر انجام این کار برای آنان دشوار است و به هیچ عنوان حاضر به بردن آنها نیستند، میتوانند فقط زبالههای تر خود را در چالهای خاک کنند و روی آن را با برگها بپوشانند. البته انجام این کار فقط در صورتی که فرد قصد دارد زبالهها را در طبیعت رها کند توصیه میشود.
به گفته اولادزاد، ایدهآلترین رفتار بعد از رفتن به جنگل این است که چیزی بجز ردپای خود را در آنجا نگذارند. عدهای از گردشگران هم وجود دارند که زبالههایشان را بعد از جمعآوری با کیسههای پلاستیکی در جنگلها میگذارند و میروند، انگار منتظر کسی هستند که بعد از رفتنشان بیاید و آنها را جمع کند. جمعیت دیگری از آنها هم به طور آزادانه در جنگل و طبیعت زباله میریزند. پلاستیک یا زباله تر هم برایشان فرقی ندارد، هر آنچه را که با خود آوردهاند در طبیعت رها میکنند.
پیامد رها کردن پلاستیک
اولادزاد از گردشگرانی انتقاد میکند که پلاستیکهایشان را در طبیعت رها میکنند و در اینباره میگوید: زمانی که به مردم میگوییم برای تجزیه یک لیوان پلاستیکی 20 سال در طبیعت زمان لازم است، شاید این برای آنها قابل فهم نباشد، چون قرار نیست این لیوان در طول این 20 سال به یک شکل در طبیعت باقی بماند. پلاستیک ابتدا شروع به سفت شدن میکند و بعد شکننده و در نهایت خُرد میشود. در حقیقت پیامدهای منفی پلاستیکها در طبیعت وقتی شروع به خرد شدن و ناپدید شدن میکنند آغاز میشود، چراکه تبدیل به میکروپلاستیک شده و به واسطه باد و آب میتوانند ذرات خاک، جنگلها و دریاهای ما را آلوده کنند. قسمت ترسناکتر ماجرا اینجاست که ما انسانها مصرفکنندگان دریا و جنگل هستیم. متأسفانه بعد از آلودگی دریا، آبزیان، رودخانهها و محصولات کشاورزی آلوده شده و در نهایت وارد چرخه غذایی انسانها خواهد شد.
اولادزاد از نبود قوانین محیطزیستی در حوزه گردشگری گلایه میکند و میگوید: متأسفانه در حوزه گردشگری نواقص زیادی داریم. گردشگران به هر قسمتی از مناطق جنگلی و بکر دسترسی دارند و میتوانند آزادانه به هر جایی سرک بکشند. متأسفانه بعد از برگزاری تورهای گردشگری و رفتن گردشگران به این مناطق، شاهد رها شدن انبوه زباله در این مکانها هستیم. او دلیلش را نبود ضوابط لازم در این حوزه میداند.
این کارشناس محیطزیست از نبود آموزشهای محیطزیستی برای مردم، گلایه میکند و میگوید: ما هیچ آموزشی به این مردم ارائه ندادهایم یا اگر هم آموزشی ارائه شده آنقدر ضعیف بوده که تأثیرگذار نبوده است. حتی گاهی میبینیم دانشآموختگان محیطزیست ما هم زبالههایشان را در طبیعت رها میکنند. اگر بخواهیم عمیقتر به این موضوع نگاه کنیم، باید از خود بپرسیم وقتی روزانه شاهد انتشار تصاویری از دپوی زبالهها در جنگلها هستیم، چطور میتوان از مردم توقع داشت زباله خود را در طبیعت رها نکنند؟
اولادزاد معتقد است که اگر جنگل را یک اکوسیستم کلی در نظر بگیریم با انباشت زباله در آن، زیست گیاهی و جانوری آن بشدت مختل میشود، به طوری که مواد غیرطبیعی این زبالهها باعث متوقف شدن رشد نهالها و بذرهای جدید خواهد شد. این اتفاق بویژه در جنگلهای حاشیه جادهها و مناطق گردشگری در حال رخ دادن است و باعث تخریب جنگلها و تبدیل آنها به یک مکان مخروبه خواهد شد.
اولادزاد اعتقاد دارد که آلودگی بصری محیطزیست بعد از ریختن زبالهها سطحیترین تبعاتی است که در کوتاهمدت به چشم دیده میشود. در واقع زبالهها جنگل را مستعد سیلاب میکنند. بر اساس تحقیقات، میکروپلاستیکها در بدن هر جانداری میتواند منجر به بروز سرطان یا انسداد روده شود؛ بنابراین پیشبینی میشود مهمترین مشکل ما در ادامه این قرن پلاستیکهای رها شده در طبیعت باشد.
وی با انتقاد از شیوه دپوی زباله میگوید: مهمترین مشکلی که بویژه در شمال کشور با آن روبهرو هستیم مکانهای دپوی زباله است. ما از مردم توقع داریم بهترین رفتار شهروندی را داشته باشند، اما در نهایت میبینیم که زبالهها بعد از جمعآوری از سوی شهرداریها، کنار جنگلها و سواحل رها میشود که نمونه بارز آن در جنگلهای سراوان قابل مشاهده است. این موضوع در نهایت طبیعت را درگیر شیرابه و نانوپلاستیکها میکند که آلودگی خاک، آب و هوا را رقم خواهد زد.
آسیب گردشگران به جنگلهای مازندران
روحالله اسماعیلی، معاون محیطزیست طبیعی اداره کل محیطزیست مازندران نیز با گلایه از رفتار برخی گردشگران بعد از رفتن به استانهای شمالی میگوید: آمارها نشان میدهد تنها در تعطیلات نوروز 12 میلیون گردشگر فقط به استان مازندران آمدهاند، تصور کنید اگر هر یک از این گردشگران یک کیسه زباله تولید کنند، چه بلایی بر سر این استان خواهد آمد؟
اسماعیلی بر لزوم تدوین قوانین جدید در حوزه گردشگری تأکید میکند تا از بروز آسیبهای محیطزیستی به استانهای شمالی جلوگیری شود. اگر از هر گردشگر مبلغ ناچیزی بعد از ورود به استانهای گردشگرپذیر دریافت شود، میتوان با استفاده از این هزینه در راستای رفع آسیبهای محیطزیستی اقدام کرد. متأسفانه استان مازندران توان تحمل این حجم از گردشگر را ندارد و نمیتواند از عهده مدیریت این میزان پسماند و زباله برآید.