فرصت های هوش مصنوعی برای فرهنگ و هنر
سیداصغر نوربخش
روزنامهنگار
مدتی است با چت هوش مصنوعیهای موجود، کلنجار میروم. با بخش تولید محتوای متنیاش هم حسابی پنجه در پنجه شدهام تا ببینم چند مرده حلاج است. نکتههای زیادی دستگیرم شده، اما اگر بخواهم خلاصهای از ارزیابیام را از دمخور شدن با دستپخت تازه بشریت بنویسم، این است که تنی بزرگ و مغزی کوچک دارد. البته، این برای ابتدای کار است. مانند هر دستاورد دیگری از بشر، هوش مصنوعی هم به سرعت و مداوم دارد رشد میکند و هر روز، برگ تازهای درمیآورد.
هوش مصنوعی در واقع مانند بچه درسخوانهایی میماند که جسارتاً ما آن موقعها، خطابشان میکردیم؛ «خرخوان». بچههایی بودند که واو به واو معلم را از بر میشدند و عیناً هم تحویل میدادند. همیشه هم نمرهشان 20 بود. گاهی هم 19 و 18. اما وقتی با آنها دمخور میشدی، میفهمیدی که از حفظیاتشان، هیچ درکی ندارند و بلدند که تکرارشان کنند. مثلاً معنی شعر «حجاب چهره جان میشود غبار تنم» را فقط همانی درک کرده بودند که آقا معلم سرکلاس گفته بود. یا با فرمولهایی که خوانده بودیم، برایشان ثابت میکردیم که سه مساوی چهار است.
آنها هم، هیچ وقت نمیفهمیدند که در یک جایی از راه حل، رادیکال 16، میشود مثبت و منفی چهار و ما رندانه، منفی چهارش را نادیده گرفتهایم و از همان جای کار، انحراف محاسبه آغاز شده است و نتیجه هم، چیز دیگر. با این حال، همان مسیر خودشان را میرفتند و البته هم، موفق بودند در کارنامه.
ما هم که نسبت به روشهای مرسوم تدریس، عصیانگر بودیم، همیشه از قافله موفقها عقب بودیم و بالکل در مسیر دیگری سیر میکردیم. این روزها هم که با هوش مصنوعیها بیشتر آشنا شدهام، دائماً احساس میکنم که با یک بچه درسخوانِ خرخوان، طرف هستم و البته حسابی هم سر کارش میگذارم و جوابهای اشتباه ازش میگیرم و کلی کیف میکنم.
احساس میکنم آن طرف هوش مصنوعی، بچه درسخوانهایی نشستهاند که این زبان بسته را هم دارند مثل خودشان بار میآورند. اما دست آخر، گویا این هوش مصنوعی است که برنده میدان معرفی میشود. با همه این اوصاف، به نظرم از جانب هوش مصنوعی نگرانی خاصی وجود ندارد؛ نگرانی اصلی از جانب آدمهای باهوشی است که سوء استفادهگر هستند و برای منافع خودشان، دیگران را به دردسر میاندازند یا ازشان بهرهکشی میکنند. در نتیجه، باید بگویم که در حوزه فرهنگ و هنر میشود از هوش مصنوعی استفادههای درستی کرد و کارهای خوبی از آن بیرون کشید. ترس و نگرانی که نسبت به آن وجود دارد، آنقدرها هم بجا نیست. این تازه به بازار آمده هم مثل هر دستاورد بشری دیگری، قوتها و ضعفهای خودش را دارد و اگر از آن درست بهره ببریم، میتوانیم نتایج خوبی بگیریم و اگر استفادههای بد کنیم، بد و بدتر میشویم و اطرافمان را هم کدر میکنیم. پس، اتفاقاً فعالان فرهنگ و هنر، میباید که پیش از دیگران وارد گود شوند و مخاطرات و مناسبات آن را دریابند و مسیرهای درست را به دیگران نشان دهند. در این مسیر، چه بسا شغلهای تازهای هم میشود ایجاد کرد و کسب و کارهای جذاب و نویی هم به وجود آورد. حتماًکاری که در آن، فرهنگ و هنر جاری باشد و از هوش مصنوعی هم به درستی استفاده شود، پربرکت و گرهگشا خواهد بود.