علیرضا عنایتی، سفیر تهران در ریاض در گفتوگو با «ایران» از افق روشن مناسبات با کشورهای عربی ذیل سیاست موفق همسایگی سخن گفت
احیای روابط منطقهای در دولت مردمی
گذر سه سال از پیگیری رویکرد تحول خواهانه در سیاست خارجی از سوی دولت سیزدهم که با رویدادهای مهمی در ترمیم و تقویت رابطه با کشورهای مهم عربی منطقه بویژه عربستان سعودی و پس از آن دست برتر ایران در پی بالا گرفتن بحران نظامی با تل آویو همراه شد، این واقعیت را نشان داد که قرار گرفتن خاورمیانه در اولویت سیاست خارجی ایران تا چه اندازه روندی مبتنی بر عقلانیت و دوراندیشی بوده است. علیرضا عنایتی، سفیر تهران در ریاض که در قامت یک دیپلمات با تجربه و آشنا به تحولات پیدا و پنهان مناسبات منطقه، سکان نمایندگی ایران در عربستان سعودی را پس از 7 سال قطع رابطه دو کشور در دست گرفت، چند روز پس از شهادت شهدای والامقام ایران در سانحه سقوط بالگرد با «ایران» گفتوگو کرد. او از همدردی صمیمانه مقامهای بلندپایه عربی و اقبال قریب به اتفاق کشورهای دور و نزدیک منطقه به جمهوری اسلامی سخن گفت و بر این مهم تأکید کرد که افق روشنی برای توسعه رابطه ایران و کشورهای عربی بویژه با عربستان در سطوح مختلف گشوده شده است. این گفتوگو در ادامه از نظرتان میگذرد:
حضور شمار زیادی از مقامهای عالیرتبه کشورهای خاورمیانه در ایران از جمله هیأت سطح بالای عربستان سعودی، نخستین سفر وزیر خارجه مصر و حضور وزیر خارجه بحرین در ایران برای مراسم تشییع پیکر رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را چطور ارزیابی میکنید؟ این حضور در چه فضایی تا این اندازه پررنگ شد؟
پس از انتشار خبر مفقود شدن بالگرد حامل رئیس جمهور محترم و همراهان وی، همه جهان در بهت و حیرت فرو رفتند و کشورهای بسیاری نسبت به این خبر واکنش نشان دادند. بعضی از کشورها از جمله عربستان سعودی با صدور بیانیهای عنوان کردند که در این شرایط سخت در کنار مردم ایران ایستاده اند و برای هرگونه کمکی که مورد نظر دستگاههای ذیربط جمهوری اسلامی باشد، آمادگی دارند. این اظهار همدردی بسیار بموقع بود. در همان ساعات اولیه دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس با من تماس گرفت و اعلام کرد که ما این اخبار را دریافت کردهایم و همچون شما ناراحت هستیم. هر گونه کمکی که از شورای همکاری خلیج فارس بر بیاید، انجام میدهیم و ما را در کنار خودتان بدانید. من تماسهای دیگری هم دریافت کردم که همگی با نگرانی این اخبار را پیگیری میکردند. تا اینکه در صبح دوشنبه خبر شهادت رئیس جمهور و همراهان وی همه را غافلگیر کرد و تحت تأثیر قرار داد. این نشان میداد کشورهای منطقه نسبت به ایران چقدر حساس هستند و اخبار را با دقت دنبال میکنند. زمانی که این خبر اعلام شد و امیدها به ناامیدی گرایید، مقامات کشورهای منطقه با ارسال پیام و تماسهای تلفنی فقدان این دو بزرگوار را تسلیت گفتند و خود را در این غم شریک دانستند و برای بازماندگان آرزوی صبر و سلامت کردند. تمام کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی با ارسال پیام به رهبر معظم انقلاب و محمد مخبر این همدردی را نشان دادند و بعد هم که مراسم تشییع انجام گرفت، هیأتهای متعددی به ایران سفر کردند. با سفر مقامات این کشورها از جمله بحرین، آنان نشان دادند که در ناملایماتی که برای ایران حادث شده، در کنار ایران قرار دارند و حس خوب همسایگی را تقویت کرده و ثابت کردند که همسایگان همیشه در کنار هم هستند و این مهم فارغ از آن بود که دیدگاههای متفاوتی نسبت به تحولات داشته باشند. ما در سفارت جمهوری اسلامی ایران در ریاض دفتر یادبود باز کردیم و بیش از 100 هیأت نمایندگی برای امضای آن در محل حاضر شدند. از جمله قائم مقام وزیر امور خارجه عربستان و دبیرکل شورای همکاری با حضور در این مکان به شهدای خدمت ادای احترام کردند.
سیاست خارجی دولت سیزدهم با تمرکز بر احیای مناسبات همسایگی و منطقهای پیش رفته است. این رویکرد که با پیگیری ایده همکاری درون منطقهای دنبال شد تا چه اندازه مورد اعتنای کشورهای منطقه قرار گرفته است؟
در ابتدای ریاست جمهوری رئیس جمهور فقید، یک تابلو و چهارچوب برای سیاست خارجی منطقهای تعریف شد که مبتنی بر اصل حسن همجواری و همسایگی بود. این اصل همواره توسط رئیس جمهور فقید در نشستهای متعدد چندجانبه و دوجانبه تبیین و مورد تأکید قرار میگرفت. وزارت امور خارجه ذیل این رویکرد به عنوان بازوی اجرایی، همه ظرفیت خود را در روند اجرای آن در دو سطح میدانی و فکری به کار گرفت و هم در بعد تئوریزهسازی ایده منطقهای دولت گام برداشت و هم چهارچوب اجرایی آن را مدون کرد. وزیر خارجه فقید در سفرهای منطقهای خود ایده گفتمان درون منطقهای را با تحت لوای ایده تشکیل «مجمع گفتوگوهای منطقه ای» ترویج کرد و مورد پیگیری قرار داد که مورد استقبال بسیاری از کشورها واقع شد.
تشکیل این مجمع با حضور 8 کشور منطقه خلیج فارس مدنظر است؟
بله؛ به واسطه سیاست منطقهای دولت سیزدهم، عنصر همسایگی از یک مفهوم جغرافیایی به یک مفهوم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تجاری، دولتی و مردمی تبدیل شد و توانست ابعاد مختلفی پیدا کند و مسیر جدیدی را در منطقه خلیج فارس ایجاد کند. به پشتوانه چنین ابتکار عملی، همکاری درونمنطقهای و اتکا به امنیت درونزا میتواند جایگزین دیدگاههای کلاسیک و سنتی شود که از چند دهه بر این منطقه رقم خورده است و آنها را تعدیل کند. این ایده با اقبال و مشارکت 8 کشور خلیج فارس قابلیت اجرا دارد. به لحاظ جغرافیایی این 8 کشور، خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز را احاطه کردهاند و میتوانند در یک فضای مبتنی بر همکاری، رشد و شکوفایی را برای منطقه به ارمغان بیاورند.
به نظر میرسد مناسبات ایران و عربستان به نقطه عزیمت دیگر کشورهای عربی برای نزدیک شدن به ایران و قرار گرفتن رابطه این کشورها با ایران در یک مسیر توسعهگرایانه تبدیل شده است. این مفروض تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
اهمیت عربستان برای کشورهای منطقه و از جمله ایران کاملاً روشن است. خود سعودیها هم به جایگاه خود و نقشی که میتوانند در معادلات منطقهای و جهان اسلام ایفا کنند، کاملاً واقف هستند؛ یعنی این نقش کاملاً برای همه و خود عربستان روشن است و همین امر مسئولیت بیشتری را برای این کشورها به همراه دارد. کما اینکه ایران نیز از منظر عربستان سعودی و کشورهای منطقه دارای جایگاه رفیعی در منطقه و جهان اسلام است. این جایگاه برای ایران هم مسئولیتآور است، لذا همکاری این دو کشور مهم و تأثیرگذار در منطقه و جهان اسلام میتواند با همراهی، همکاری و همسویی کشورهای منطقه و از جمله کشور عراق، سرنوشت خوب و امیدوارکنندهای را برای منطقه رقم بزند. همدلی و همراهی کشورهای منطقه در نتیجه سیاستهای همسایگی که در سه سال گذشته از سوی رئیسجمهور فقید شکل گرفت، از سرگیری رابطه تهران و ریاض را رقم زد و سبب شد مدار این رابطه با شتاب زیادی در بخشهای مختلف ادامه یابد. در همین حال مناسبات ایران با کشورهای منطقه از جمله کویت، امارات، قطر و عمان هم دچار جهش قابل ملاحظهای از منظر کمی و کیفی شده است. بیتردید از سرگیری رابطه ایران و عربستان به تحکیم این روابط کمک خواهد کرد.
با توجه به رویدادهای متأثر از جنگ غزه و تلاشی که امریکا در حمایت از این رژیم به عمل آورده است، به نظر میرسد ایران و عربستان در این زمینه دیدگاه نزدیکی به یکدیگر داشتهاند. این مهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
شما به یکی از حوزههای همکاری ایران و عربستان و آن هم همکاری در حل مسائل جهان اسلام که اصلیترین آن موضوع فلسطین است، اشاره کردهاید. ایران و عربستان میتوانند در حوزه جهان اسلام و در دو بخش اتحاد کشورهای اسلامی و وحدت مردم و امت اسلامی همفکری و همکاری داشته باشند. این دغدغه جهان اسلام بوده و ایران و عربستان در اولویتبخشی به این دغدغه و مطرح کردن آن به عنوان یک مطالبه جهانی و تلقی آن به عنوان اولین مسأله جهان اسلام و جهان انسانیت تلاش کردند. پیشنهادهای ایران و عربستان برای تشکیل اجلاسهای متعدد سازمان همکاری اسلامی و متبلور شدن ایده حمایت همهجانبه از مردم فلسطین و دفاع از آنان و محکومیت شدید رژیم صهیونیستی و جا افتادن این هجوم و حملات وحشیانه به عنوان یک نسلکشی در فلسطین و گشوده شدن پروندههای حقوقی برای این رژیم، محصول تلاش کشورهای اسلامی از جمله ایران و عربستان و ملاقاتها و سفرهای مختلف بوده و قطعاً این همکاری در اولویتبخشی به حمایت از مردم فلسطین و اینکه جامعه جهانی را به وظیفه خود آشنا کند، رقم خورد.
برش
تهران و ریاض در پی از سرگیری رابطه دوجانبه چه اهدافی را در پیشبرد مناسبات خود دنبال میکنند؟ پیش تر وزیر خارجه عربستان از وجه راهبردی کردن رابطه تهران و ریاض سخن گفته بود. آیا دو طرف از منظر اقتصادی و دیپلماتیک گامی برای نیل به این هدف برداشتهاند؟
رابطه ایران و عربستان در سطوح مختلف قابل پیشرفت و توسعه است و این سطوح میتواند استمرار هم پیدا کند. ما در سطح دوجانبه شاهد گسترش روابط در برخی از حوزهها هستیم و در بعضی هم نیازمند تلاش بیشتری برای فعلیت یافتن این رابطه خواهیم بود. اما شاخصههای روابط در حوزههای مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و کنسولی با یکدیگر تفاوت دارد و در بعضی از شاخصها وضعیت بهتری برقرار است و در برخی هم نیاز به تلاش بیشتری وجود دارد. این مناسبات در سطح چندجانبه هم میتواند تعریف شود و فعلیت یابد. همکاری با کشورهای درونمنطقهای خلیج فارس یا همکاری و چندجانبهگرایی با کشورهای پیرامونی و بیرون خلیج فارس میتواند یکی از زمینههای همکاری ایران و عربستان باشد؛ به طور نمونه ما گسترش مناسبات دو بلوک شمال و جنوب ایران را داریم. کشورهای آسیای مرکزی و شورای همکاری هم بهصورت دوجانبه روابط خود را توسعه دادهاند و به توسعه همکاری با یکدیگر در قالب اتحادیههای منطقهای میاندیشند. ولی این همکاری تنها با حضور ایران ممکن میشود؛ به عنوان مثال کالاهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از ایران به کشورهای آسیای مرکزی و بالعکس ترانزیت شود. این کریدور موجود است و نیازی به خلق آن نیست. کریدورهایی از جمله موافقتنامه عشق آباد و شمال - جنوب وجود دارد که شمال تا جنوب ایران را دربرمیگیرد. ایران به عنوان حلقه وصل خلیج فارس، آسیای مرکزی و قفقاز است. بنابراین سطح همکاریهای چندجانبه هم در مناسبات ایران با عربستان و هم در سطح همکاریهای منطقهای مورد توجه است که با تلاش برای تحقق ایده تکوین یک نظام جدید منطقهای با تکیه بر عناصر داخلی و درونزا قابل اجراست.