نگاهی به ضرورت ساخت سریالهایی همچون «آمرلی» برای معرفی قهرمانان ملی
روایتی از نقش سپاه قدس در حفظ آرامش منطقه
هادی مؤمنی
دکترای پژوهش هنر
مدتی است که پخش سریال آمرلی از شبکه نمایش خانگی به ایستگاه پایانی خود رسیده است. همزمانی پایان این سریال با شرایط حاکم بر کشور به دلیل شوک ناشی از شهادت رئیسجمهور مردمی شاید مانع از این شد که این سریال در رسانههای جمعی به شکل مطلوب نقد و بررسی شود. به نظر میرسد این سریال که اشاراتی به نقش سردار شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در آزادسازی آمرلی داشت، توانست رضایت تماشاگران ایرانی و حتی خارج از مرزهای ایران را به دست بیاورد. با نگاهی به شبکههای اجتماعی بینالمللی مانند ایکس میتوان به واکنش تماشاگران عربزبان بویژه افراد متعلق به کشور عراق پی برد که از دیدن این سریال بهوجد آمدهاند و با تعریف و تمجید از برخی سکانسهای آن، نسبت به ساخت این سریال ابراز خرسندی کردهاند.
وقایع حصر منطقه آمرلی در عراق
آمرلی سریالی است که به وقایع حصر منطقه آمرلی در عراق میپردازد و توانسته این موضوع را در دل یک داستان عاشقانه هیجانانگیز جای دهد و روایتگر مستندگونه بخشی از تاریخ معاصر ما باشد. نکته قابل تأمل این است که این سریال جذاب تاریخ معاصر در حالی از شبکه نمایش خانگی کشور با مجوز ساترا پخش شد که همزمان پخش سریال مصری حشاشین که روایتی نادرست از قطعهای از تاریخ ایران ارائه میکرد، توسط ساترا ممنوع اعلام شد و همین امر و این همزمانی نیز خود بیانگر رویکرد مناسب حکمرانی نوین فرهنگی در فضای مجازی بود. برای درک بهتر اهمیت سریال آمرلی باید بدانید شهر شیعهنشین آمرلی در سال ۲۰۱۴ به محاصره نیروهای داعش درآمد و در نهایت پس از ۲ ماه نیروهای عراقی با کمک گروهی از نیروهای ایرانی به فرماندهی سردارشهید حاج قاسم سلیمانی موفق به شکستن محاصره شهر و بیرون کردن نیروهای داعش از این منطقه شدند. زمانی که درباره این اتفاق بزرگ از اطرافیانم میپرسیدم، کمتر کسی درباره آن میدانست. حتی برخی بچههای نسل جدید کشور که این روزها تبدیل به جوانان وطن شدهاند و قرار است آینده کشور و زمام امور را به دست بگیرند نیز از ماجرای شهر آمرلی خبر نداشتند. همه این افراد نام سردار بزرگ ایران را شنیده بودند اما از اینکه ایشان چه اقدامات مهمی برای کشور انجام داده چندان آگاه نبودند. این موضوع نشان داد که باید از ابزاری مانند رسانه برای توصیف قهرمانان ملی خود بیشتر استفاده کنیم.
ماجرای آمرلی که حدود ده سال پیش در دنیا رخ داد، حادثهای بزرگ و برگ زرینی در تاریخ نیروهای نظامی ایران در سالهای اخیر است. با تولید و انتشار سریال آمرلی در شبکه نمایش خانگی با مجوز سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)، حالا سینمای دفاع مقدس حرفهای جدیدتری نسبت به گذشته برای گفتن دارد. استقبال مردم و منتقدین از این سریال نشان داد که اگر سکوهای نمایش خانگی به سمت تولید و انتشار سریالهای مرتبط با موضوع مقاومت اسلامی بروند، هم یک اقدام مفید برای کشور انجام دادهاند و هم میتوانند هزینههای خود را به شکل مطلوبی جبران کنند. البته پخش برخی سکانسهای سریال آمرلی توجه منتقدین را برانگیخت و باعث اظهار گلایههایی نسبت به حجاب عوامل سریال شد که این موضوع در جای خود جای بررسی دارد اما با توجه به اینکه شبکه نمایش خانگی در سالهای گذشته علاقهای از خود برای تولید و پخش آثار مرتبط با مقاومت اسلامی نشان نداده بود، تولید و انتشار سریال آمرلی یک تابوشکنی مثبت به حساب میآید. آمرلی ساخته شد تا همین نگاه حاکم بر شبکه نمایش خانگی را تغییر دهد و از نظر نگارنده توانست تا حد زیادی در مأموریت خود موفق باشد.
سریالی موفق در قهرمان سازی
همانطور که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با کمک نیروهای عراقی توانست شهر آمرلی را از حصر رها کند و مانند یک ناجی برای این منطقه عمل کرد، سریال آمرلی نیز ناجی سریالهای جنگی و قهرمانسازی در سال جدید به حساب میآید. موفقیت آمرلی در جذب مخاطب، چراغ سبزی برای ساخت سایر طرحهای اینچنینی بود و تماشاگر ایرانی همانطور که در سالنهای سینما با فیلمهای جنگی آشتی کرده است، در شبکه نمایش خانگی هم با این سبک از سریالها دست دوستی داد و این پدیده بسیار مهم بود و میتواند باعث ساخت سریالهای مشابه در شبکه نمایش خانگی شود.
آمرلی درباره حمله وحشیانه داعش به کشور عراق است. داعش موضوعی است که توسط رسانههای غربی و شرقی بهعنوان بزرگترین تهدید چند سال قبل دنیا شناسانده شد اما از این موضوع غفلت شد که داعش نتوانست حتی به اندازه یک سر سوزن برای کشور ایران تهدید به حساب آید. در سریال آمرلی ما میبینیم که چطور نقشههای این گروه خبیث با مقاومت مردم عراق و همراهی سپاه قدس ایران، نقش برآب میشود و با چه اقتداری نیروهای عراقی با کمک حاج قاسم سلیمانی میتوانند داعش را از سرزمینهایی که اشغال کردهاند بیرون کنند. این موضوع میتواند به نسلهای جدید کشور ثابت کند که ایران جای امنی است و ابرقدرت منطقه است تا این موضوع را جدی بگیرند.
آمرلی همچنین هم از حیث محتوای فیلمنامه و هم از حیث استفاده همزمان از عوامل هنری ایرانی و عراقی بیانگر دوستی عمیق میان ملت ایران و عراق در سالهای اخیر است.
از آنسو همانطور که گفته شد، قدرت نظامی ایران طی سالهای اخیر از جمله موضوعاتی است که در سریالسازی و فیلمسازی ما مغفول باقی مانده است. عمده آثار سینمایی ساخته شده درباره رزمندگان و شهدای دفاع مقدس است و البته که هر چقدر از این بزرگواران فیلم و سریال ساخته شود، بازهم ادای دین برای اقدام بزرگی که کردند نمیشود؛ اما واقعیت این است که تمرکز صرف روی دوران جنگ هشت ساله باعث شده که اطلاعرسانی درباره قدرت نظامی فعلی کشور کم باشد. امنیتی بودن بسیاری از مسائل امری است طبیعی و اینکه بسیاری از نکات جنگی و استراتژی نظامی امروز نهادهای مختلف ایرانی بهصورت علنی اطلاعرسانی نمیشود قابل درک است اما میتوان با استفاده از بازوی رسانه و ساخت فیلمهایی چون آمرلی، دست روی نکاتی گذاشت که قابل عرضه بوده و تماشاگر ایرانی را نسبت به قدرت نظامی کنونی ایران و همکاری سپاه قدس با جبهه مقاومت مردمی عراق آگاه ساخت.
آمرلی نشان میدهد که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی همپای ابومهدی المهندس و سایر رزمندگان عراقی شجاعانه و دلیرانه پای نبرد ایستاد و از حاج قاسمی سخن میگوید که با اقتدار و بدون خم به ابرو آوردن در باران گلوله قدم میزند و ناجی شهر آمرلی میشود. ما نیاز به دیده شدن بیشتر این ناجیها و این قدرتها داریم تا به ایران خود افتخار کنیم. ساخته شدن سریالهایی مانند آمرلی و پخش آنها از پلتفرمهای مختلف میتواند تأثیری شگرف در بین نوجوانان و جوانان امروزی بگذارد و آنها را با ابعاد جدیدی از زندگی قهرمانان ملی ایران آشنا کند، ابعادی که رسانههای غربی سعی در کوچک نمایی و حتی محو آن دارند.