به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اوایل سال 91 آغاز شد. مرد جوانی در تماس با اورژانس از جنایت تلخی که رقم زده بود خبر داد. او گفت: همسرم را به قتل رسانده‌ام و به خاطر عذاب وجدان تصمیم گرفتم به زندگی‌ام پایان دهم به همین خاطر اقدام به خودزنی کرده‌ام. به‌دنبال این تماس، امدادگران راهی محل شدند، در بررسی‌های اولیه مرگ زن جوان تأیید شد و بهنام، عامل این جنایت که اقدام به خودزنی کرده بود به بیمارستان منتقل شد. بهنام که از یک قدمی مرگ برگشته بود، پس از بهبودی گفت: مدت‌ها بود که با همسرم مینو اختلاف داشتم حتی یکبار از هم جدا شدیم اما به خاطر دخترم زندگی دوباره‌ای تشکیل دادیم. با این حال اختلافات ما پایانی نداشت و دوباره از هم جدا شدیم. روز حادثه برای دیدن دخترم به خانه مینو رفتم.
او ادامه داد: وقتی دخترم را به مهد کودک رساندم برای برداشتن وسایلم به خانه مینو رفتم. ابتدا از او خواستم که برگردد و به خاطر دخترم باهم زندگی کنیم. اما او قبول نکرد سر همین موضوع دعوای ما بالا گرفت و درنهایت با چاقویی که به همراه داشتم به او حمله کردم.
به قدری عصبانی بودم که متوجه نمی‌شدم چه‌کاری می‌کنم، به خودم که آمدم تازه فهمیدم چه کردم. از شدت عذاب وجدان و ناراحتی تصمیم گرفتم به زندگی‌ام پایان دهم.
با اعتراف مرد جوان، او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست صادر شد و بهنام پای میز محاکمه رفت.
در جلسه دادگاه، مادر مینو از قصاص دامادش گذشت کرد و گفت: نوه‌ام مادرش را از دست داده و نمی‌خواهم پدرش را هم از دست بدهد به همین دلیل از قصاص دامادم می‌گذرم. من و پدر مینو سالهاست که از هم جدا شده‌ایم و می‌دانم که او خواهان قصاص است.
بدین ترتیب باتوجه به اینکه پدر مینو به عنوان قیم نوه‌اش نیز بود و در مراحل اولیه تحقیقات تقاضای قصاص قاتل دخترش را کرده بود وقتی در جلسه محاکمه حاضر نشد متهم به زندان فرستاده شد تا پدر مقتول برای پیگیری پرونده به دادگاه مراجعه کند اما 7 سال از این ماجرا گذشت و خبری هم از پدر مقتول نشد تا اینکه مرد زندانی طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی از دادگاه درخواست تعیین تکلیف کرد. به‌دنبال درخواست بهنام، قضات دادگاه کیفری وارد عمل شده و با توجه به ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی و اینکه اولیای دم در مهلت مقرر‌ پیگیر پرونده نشدند و مرد زندانی نیز دوره محکومیتش را از جنبه عمومی جرم در زندان گذرانده بود، وی را با سپردن وثیقه از زندان آزاد کردند.
اما این پایان ماجرا نبود چرا که با گذشت 5 سال از زمان آزاد شدن مرد زندانی ناگهان پدر مقتول به دادسرای امور جنایی تهران رفت و خواهان مجازات قاتل دخترش شد.
او گفت: من نمی‌دانستم داماد سابقم از زندان آزاد شده. وقتی شنیدم تعجب کردم چرا که من خواهان قصاص او هستم. تفاضل دیه و سهم دیه همسرم که متهم را بخشیده نیز پرداخت می‌کنم تا حکم قاتل را اجرا کنید.
بدین ترتیب به درخواست پدر مقتول، دستور بازداشت بهنام 5 سال بعد از آزادی‌اش صادر شد.