نقش مهم ائتلاف ایران، روسیه و چین در ترسیم نظم نوین جهانی

میراث خوش و ماندگار رئیسی

وصال روحانی
روزنامه‌نگار


شهادت سیدابراهیم رئیسی در واقعه سقوط بالگرد حامل وی غمی بزرگ را بر ملت ایران مستولی ساخت اما نگاهی عمیق‌تر به شرایط موجود گواهی می‌دهد این مرد متعهد چه نقش مهمی در ترسیم اولیه یک نظم نوین جهانی براساس همکاری مشترک ایران- روسیه و چین  بر عهده گرفته بود. در حدود سه سالی که رئیسی زمامدار امور ایران بود، نظام سیاسی این کشور صاحب قابلیتی روزافزون برای حرکتی مستقل به سوی خودکفایی شد و این خصیصه را با دولت‌های پکن و مسکو به مشارکت گذاشت. اینک در غیاب رئیسی پیوند ایدئولوژیک و همکاری اقتصادی ایران- چین و روسیه یک ائتلاف پرامید نشان می‌دهد و این همان چیزی است که هژمونی توهم‌آسای امریکا را محو و این باور را تقویت می‌کند که از این پس باید ائتلافی تازه از قدرت و انصاف را در سطح جهان انتظار داشت و در پی مناسباتی بود که برخلاف رسم و رویه امریکا سرشار از بی‌عدالتی نباشد.
 
پایه‌گذار روابطی تازه
امروز روسیه و شخص ولادیمیر پوتین بیش از پیش مطمئن‌اند که رئیسی در دوران زمامداری‌اش پایه‌های ائتلافی را قوت بخشید که پس از بی‌رنگ شدن هر چه بیشتر اعتبار امریکا، توان ترسیم خطوط فکری لازم را برای سایر کشورها دارد و می‌توان روی همان خطوطی حرکت کرد که رئیس‌جمهور شهید و محبوب ایران برای دستیابی جهان کنونی به عدل و امنیت و البته اقتصادی شکوفا به آن احساس نیاز و آن را به عموم توصیه می‌کرد. رئیسی در سه سالی که دستگاه اجرایی ایران را رهبری کرد، کشورش را صاحب روابطی نزدیک با تمامی همسایه‌های خود ساخت و به آنها این اطمینان را بخشید که با رسیدن هر نسیم نامساعدی، آمادگی دفاع از آنها را دارد. ایران حتی با برخی کشورهای منطقه که پیش‌تر نگاهی مثبت به این کشور نداشتند، گفت‌وگو و حسن نظر خود را اثبات کرد و باب روابط مجدد را مفتوح ساخت که سرآمد این کشورها عربستان بوده است؛ کشوری که ولیعهد آن (محمد بن سلمان) طی همین هفته با ارسال پیامی برای محمد مخبر کفیل ریاست جمهوری ایران، عزم راسخ خود را برای حفظ و بسط روابط سیاسی دو کشور در سال‌های پیش رو مورد تأکید قرار داد.
 
فرصتی مناسب برای حیات و آزادی
یکشنبه گذشته در ملاقات سران کرملین با کاظم جلالی سفیر ایران در مسکو، بر نقش مهم دولت ایران در تدوین یک سیاستگذاری جدید در منطقه تأکید و در خصوص اقدام بهینه مقام‌های ایرانی در این زمینه ابراز اطمینان شد. رئیس‌جمهور روسیه نه تنها از هرگونه استمرار روش‌های حکومتی در تهران و حفظ یادگارهای شیرین «رئیسی» حمایت می‌کند بلکه مطمئن است که ائتلاف تازه شکل گرفته روسیه - ایران و چین دیرپاتر از آن خواهد شد که بدخواهان این ائتلاف می‌خواهند. قانون اساسی و سلسله قواعد کشوری ایران همچنین  فرایندی را ایجاب و امکان اجرای آن را فراهم می‌کند و در جهانی که به سبب وسعت ارتباطات به هرگونه ستیزهای سایبری هم کشیده شده است، چه چیزی بهتر از رویکرد به سیستم‌های تازه‌ای که براساس آن بتوان ناملایمات را به حداقل رساند و دست امثال اسرائیل را از مناطق بحران‌خیز کوتاه و جنایات آنها را قطع کرد و به ملل آزاده‌ای همچون فلسطین فرصت حیات و آزادی داد.

مرامنامه‌ای قابل اطمینان
ایران در دوران پرفروغ حکومت سیدابراهیم رئیسی به انواع راه‌ها و سیاست‌ها برای نیل به یک نظام عدل‌پرور در سطح جهان روی آورد. ایران در این راستا هم عضو سازمان همکاری‌های شانگهای (SCO) شد و هم به نهاد تازه تشکیل شده «بریکس» پیوست که سایر اعضای آن هم کشورهایی هستند که هرگونه استعمارگری را مذموم می‌شمرند و معتقدند تمامی ملت‌ها باید براساس قواعد آزاد داد و ستد کالاها و تصمیم‌های شخصی درخصوص ترسیم روال‌های حکومتی خویش حرکت کنند. روسیه و چین نیز همین نگرش را دارند و در دیدار اخیر پوتین با شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین در پکن تأکید شد که هر دو طرف مذاکره نه تنها راه‌های طی شده برای رسیدن به یک ائتلاف قوی و منصف سیاسی را پاس خواهند داشت بلکه مطمئن‌اند که ایران حتی در عصر پس از «رئیسی» هم قدمی در این راه کوتاه نخواهد آمد. حالا جهان می‌تواند به این نکته امید ببندد که هر سه کشور ایران، روسیه و چین به بسط روابطی همت خواهند گماشت که یک مرامنامه قابل توصیه برای هر کشور دیگری خواهد بود که همچون آنها می‌اندیشد.
 
یک مکانیسم عدالت‌محور
شهید رئیسی و حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه منتخب وی که همچون او در واقعه سقوط بالگرد حامل آنها و هیأت همراه جان باخت، طی حدود سه سال همکاری در زمینه‌های بین‌المللی، افسانه‌هایی ماندگار را از خود برجای گذاشتند. نه تنها روابط سیاسی و اقتصادی ایران با روسیه و ایران با چین به اوج بالندگی خود رسید بلکه تهران باب گفت‌وگو با کویت، مصر و سودان را هم که مدتی به شکلی راکد درآمده بود، از نو گشود و دست لیبی را هم که سال‌ها است از بی‌نظمی و حکومت خانخانی رنج می‌برد، گرفت تا بلکه روی آرامش ببیند. سیاست انتخابی رئیسی در همه این کنش‌ها مبتنی بر انتخاب عدل و انصاف و البته منافع ملی در رأس امور بود و او همواره کوشید به طرف‌های مذاکره خود بگوید که ایران برای کمک‌رسانی به هر کشوری که اصول حکومتی‌اش مبتنی بر مساوات باشد، مهیا است. رئیسی با انجام این کار افرادی را که می‌گفتند او بیشتر نگاه به شرق دارد، دلسرد و دست آنها را رو کرد زیرا مشخص شد نگاه او تنها عدالت‌محور است و با غرب و شرق کاری ندارد. «ایران رئیسی» نشان داد که این کشور دست‌کم در عرصه سیاسی غرب آسیا بی‌رقیب است و می‌تواند دست حمایتش را بر سر هر کشوری بگیرد که خواسته‌های سیاسی‌اش انسانی و مکانیسم‌های اقتصادی‌اش استقلال‌طلبانه است.
ریل‌گذاری‌های تازه در «آستانه»
حالا که علی باقری کنی به‌عنوان کفیل پست وزیر خارجه ایران انتخاب شده، حضور وی در جلسه روز سه‌شنبه شورای وزیران خارجه (SCO) در شهر آستانه قزاقستان می‌تواند این پیام اطمینان‌بخش را برای سایر کشورهای حاضر در این جلسه داشته باشد که ایران از این پس نیز همان راهی را در صحنه سیاست‌های بین‌المللی طی خواهد کرد که تا به حال پیموده است و میراث خوش رئیسی را باید ماندگار دانست. در این جلسه مباحث زیادی مطرح خواهد شد اما شاید مهم‌ترین مسأله، مذاکرات باقری کنی با همتاهای روسی و چینی او (سرگئی لاوروف و وانگ یی) باشد که قرار است طی آن راه مشترکی را که هر سه سوی این اتحاد عدالت‌طلب برای آینده نزدیک در دست تدوین دارند، مورد بازبینی قرار گیرد و ریل‌گذاری‌های لازم در ارتباط با آن انجام پذیرد. حتی در دیدار هفته گذشته پوتین با شی جین پینگ در کرملین نیز درباره این همکاری پرثمر گفت‌وگو و ابلاغیه‌ای دربردارنده 10 تبصره منتشر شد و به اطلاع عموم رسید. این را می‌توان جدیدترین مانیفست ائتلاف سه کشور چین، ایران و روسیه دانست و راهکارهایی که باقری کنی به نمایندگی از دولت ایران به متن این مانیفست خواهد افزود، این حرکت سه‌جانبه را کامل‌تر خواهد ساخت. اینجاست که می‌توان گفت هژمونی امریکا و آنچه این کشور حق حاکمیت خود بر جهان می‌انگارد، دود خواهد شد و یک همکاری عدالت‌محور فاقد هرگونه رویکرد نژادپرستانه و مبتنی بر حق برابر انسان‌ها جای آن را خواهد گرفت.
 
ادعاهای دروغینی که رنگ باخت
ایران سال‌ها در معرض این اتهام بی‌اساس قرار داشت که از تروریسم حمایت و خاورمیانه را نامعتدل می‌کند اما «طوفان‌الاقصی» و تبعات آن بیش از پیش ثابت کرد که چه کسی عامل تروریسم و آن هم تروریسم دولتی است و کدام دولت روبه‌روی آن می‌ایستد. ایران نه تنها از مجریان این تهاجم دلاورانه به اسرائیل حمایت کرد و به فریاد فلسطینی‌ها رسید بلکه به محض اینکه سرکنسولگری این کشور در دمشق مورد تهاجم نظامی رژیم غاصب صهیونیستی قرار گرفت و گروهی از امرای نظامی ایران در این تهاجم جان باختند، وعده یک پاسخ درخور را به این حرکت سبعانه در فرصت مقتضی داد. این کار سه هفته بعد از حمله رژیم جعلی تل‌آویو به سرکنسولگری مذکور (که طبق قواعد بین‌الملل خاک کشور ایران محسوب می‌شود) صورت پذیرفت و سیلی شدیدی به‌صورت کودک‌کش‌های تل‌آویو بود. این اتفاقات نشان داد خطرساز بزرگ و اصلی در منطقه فقط اسرائیل است و لاغیر و ایران که پیش‌تر ضرباتی کاری به سازمان جهنمی داعش هم وارد کرده بود، مبارزه‌کننده اصولی با تروریسم و البته عنصری بس توانا در این مسیر است.
 
سرمشقی برای جهانیان
با این حال آنچه امروز و آینده ایران، چین و روسیه را می‌سازد، نه هر ستیز و موضوعی از این دست بلکه ترسیم سازکارهایی است که کل سیاست و اقتصاد منطقه را به یک تعالی واقعی خواهد رساند. نه تنها هر سه کشور طرح‌هایی مشترک برای تعریض راه‌های مواصلاتی در منطقه دارند بلکه می‌خواهند مبادلات اقتصادی- سیاسی و فرهنگی خود را دستمایه یک پیشرفت عمومی قرار دهند و فرهنگ حاکم بر غرب را که زاییده بی‌اخلاقی‌ها در جامعه امریکا است، برچینند و حرکت به سوی اخلاق‌مداری را باب کنند. همه اینها یعنی نظم نوین جهانی تازه‌ای که در راه است، نه فقط تهران، مسکو و پکن را متمتع می‌کند بلکه جهان نیز می‌تواند به آن ببالد و آن را سرمشق خود قرار بدهد.
منبع: The Cradle.com

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هفتاد و پنج
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هفتاد و پنج - ۰۹ خرداد ۱۴۰۳