احیای راز خون

درآمدی بر منظومه فکری و فرهنگی شهید آیت‌الله رئیسی- بخش اول

محمد‌مهدی اسماعیلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

شهادت رئیس‌جمهور مردمی، جهادی و کم‌نظیرِ تاریخ خونین انقلاب اسلامی، مصیبتی جبران‌ناپذیر است که تسکین نخواهد یافت، اما بار دیگر اذهان بیدار و افکار آگاه مردم ایران اسلامی را به تأمل و تفکر درباره «راز خون» واداشت و به همه ما یادآوری کرد که خون شهید چگونه دوام اسلام را تضمین می‌کند. درس‌های پیدا و پنهان این شهادت تاریخ‌ساز را باید در مجال دیگری با خوانندگان عزیز به گفت‌وگو گذاشت، اما آنچه اکنون ضرورت دارد، ارائه یک تبیین اجمالی از منظومه فکری و فرهنگی رئیس‌جمهور شهیدمان است که می‌کوشم هر هفته در این ستون با مخاطبان فرهیخته روزنامه ایران در میان بگذارم و امیدوارم این توفیق دست دهد که کلان‌نظریه فرهنگی شهید آیت‌الله رئیسی در دولت مردمی را بزودی تدوین و منتشر کنم.
امتداد منظومه تمدنی امام رضا(ع)
شهید رئیسی، شخصیتی در امتداد منظومه تمدنی امام رضا(ع) بود و نه‌تنها توفیق خدمت به مثابه خادم‌الرضا را یافت، بلکه تفکرش با فرهنگ رضوی نیز درآمیخته شد و در این آمیختگی، به توفیقی بزرگ‌تر دست یافت و آن پیوند «نظر» با «عمل» است. او به سبب همین تفضل الهی توانست «آرمان رضوی» در حوزه فرهنگ را در عرصه سیاستگذاری و اجرا، از آسمان به زمین بیاورد و به عالی‌ترین مفاهیم فرهنگی، صورتی عینی بخشد. چرا و چگونه او طی زمانی کوتاه به توفیقات بزرگ رسید، موضوع مقالات دیگری است، اما ابتدا باید به نحو اجمالی، کلان‌نظریه فرهنگی شهید آیت‌الله رئیسی را فهم کنیم و در مراحل دیگر دلایل توفیقاتش را بکاویم. رئیس‌جمهور شهید بر این باور بود که با آغاز قرن سوم که امام رضا(ع) از مدینه به مرو و خراسان بزرگ هجرت کردند، یک تحول فرهنگی و تمدنی شکل گرفت که منشأ درخشش‌های عظیم دانشی در ایران شد؛ چنانکه مرکز علمی کشور بزرگ اسلامی آن دوره از بغداد به شهر مرو در خراسان منتقل می‌شود. اگر دانشمندان، حکما، عرفا و عالمان بسیاری در این قرن و قرون بعدی مانند فردوسی و… تجلی پیدا می‌کنند، باید ریشه آن را در هجرت تاریخی امام رضا(ع) به ایران و پیامدهای درخشان آن دید. از رهگذر چنین فهمی، گستره ایران فرهنگی و تمدن اسلامی در پیوند با یکدیگر به مثابه یک «قدرت تمدنی» ظاهر می‌گردند و فهم این نقطه طلایی در تاریخ (هجرت امام رضا) که ذکر آن رفت، برای صورتبندی هر تحولی در افق تمدن اسلامی، کلیدی و کارساز است. شهید آیت‌الله رئیسی، «تفکر فرهنگی دولت مردمی» را بر اساس چنین فهم و رویکردی پی‌ریزی کرد و توانست نظریه فرهنگی انقلاب اسلامی را با تکیه بر فلسفه امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای بسط دهد و گشایش‌های تازه‌ای ایجاد کند. بدین‌ترتیب او توانست دوگانه‌های کاذب مانند «ایرانیت» و «اسلامیت» را طی مدتی کوتاه به یگانه‌های وحدت‌بخش در عرصه فرهنگ عمومی تبدیل سازد و همگرایی جدیدی میان ایران و اسلامیت پدید آورد.
قدرت‌سازی تمدن‌محور
 اما قدرت رئیس‌جمهور شهید ما در پیشبرد سیاست تمدنی دولت مردمی به همین‌جا خلاصه نمی‌شد، بلکه قدرت کاربردی‌سازی آن در صحنه عمل، هنری است که کمتر به نحو توأمان در یک شخصیت جمع می‌شود و الحمدلله، انقلاب اسلامی از برکت وجود چنین شخصیت‌های جامعی همواره بهره‌مند بوده است که امروزه رهبر معظم انقلاب بر قله این جامعیت می‌درخشند. بنابراین کار بزرگ دیگر شهید آیت‌الله رئیسی، جمع کردن میان دوگانه «نظر» و «عمل»، آن هم در یک گستره کلانِ تمدنی بود و بر اساس این توانایی توانست قله نظری اسلام را به میدان عمومی فرهنگ پیوند دهد. این کار او را می‌توان «قدرت‌سازی تمدن‌محور» نامید که بعدها درباره آن سخن خواهیم گفت. وقتی شخصیتی از چنین افق نگاهی برخوردار باشد و به یک نظریه با اجزای متناسب و معتدل رسیده باشد، می‌تواند پس از عبور از دوگانه‌های مذکور، دوگانه کاذب دیگری را نیز کنار بزند: دوگانه انقلابی‌گری و مردم‌گرایی. شهید آیت‌الله رئیسی، زمانی به ریاست جمهوری رسید که بسیار تلاش می‌شد تا نیروهای انقلاب را چهره‌هایی فاقد مقبولیت مردمی معرفی کنند. هم انتخاب او و هم شهادت رئیس‌جمهور ما نشان داد که چنین دوگانه‌ای از اساس فاقد اصالت است. سنت الهی نیز این است که هیچ چیز جز شهادت نمی‌تواند مظلومیت مردان خدا را نشان دهد و به روایت سیدشهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی «در عالم رازی هست که جز به بهای خون فاش نمی‌شود. هنر آن است که بمیری، پیش از آنکه بمیرانندت. مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند که چنین مرده‌اند. ای شهید! ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای! دستی برآر و ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.» شهید مظلوم ما آیت‌الله رئیسی، راز خون را در روزگار ما دوباره احیا کرد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هفتاد و دو
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هفتاد و دو - ۰۶ خرداد ۱۴۰۳