نرخ تاریخ
سعید فلاحفر
روزنامهنگار پژوهشگر هنر
«گنج»های مدفون یا آنچه به عنوان مثال در قلعه سریزد به «بزرگترین صندوق امانات ایران» مشهور شده، نشان میدهد حفظ اشیای ارزشمند و قیمتی سابقهای دیرینه دارد. ظروف زرین، جواهرات و حتی بعضی اسناد و مکتوبات، موضوع چنین حفاظتهایی بودهاند، اما آنچه امروزه به عنوان «موزه» میشناسیم مفهومی جدیدتر است. موزهها مأمور حفاظت و نگهداری ارزشهایی فراتر از ارزشهای مادی و اقتصادی اشیا هستند. در سدههای اخیر ارزش تازهای برای اشیا پیدا شده که پیشتر سابقه چندانی نداشت یا حداقل به این فراگیری و هویتمحور نبود. این ارزش را میتوان به طور خلاصه «ارزش تاریخی» نام گذاشت. تقریباً دو قرن پیش از این، اگر کفش و کوزهای از زیر خاک پیدا میشد، از نظر یابنده به اندازه کاربردش ارزش داشت. اگر سکهای هزار ساله پیدا میشد، به اندازه وزن طلای سکه قیمت داشت، اما امروزه در حراجهای بزرگ بینالمللی ارقام باورنکردنی معاملات، شباهتی با ارزشگذاریهای گذشته ندارد. یک جام زرین دوره هخامنشی به هزاران و میلیونها برابر ارزش وزنی طلا قیمت دارد. این رویه، به آثار هنری، بقایای زیستی و... هم سرایت کرده است. این نمایش خارقالعاده از میراث تاریخی، علاوه بر تجار و متخصصین تاریخ و...، عوام را هم متوجه خود کرده است. نمایش اشیا و ابزار قدیمی گاهی تبدیل به نشانهای برای افتخار به «اصالت خانوادگی و موروثی» میشود. دور از ذهن نیست نیاز به چنین نمایشهایی، بازار خرید و فروش عتیقه را در پی داشته باشد؛ یعنی عدهای تلاش میکنند با صرف هزینه و پول، نوعی گذشته افتخارآمیز برای خود تدارک ببینند یا درک چنین مفهومی را مایه مباهات خود بدانند.
توسعه چنین معنایی از اشیای تاریخی را باید زائیده اهمیت به تاریخ و گذشته ـ بخصوص پس از تحولات اجتماعی و فکری جنگ جهانی دوم ـ دانست؛ میل به نوستالژی و یادگاریها یا فرار از نگرانیها به تاریخ آرمانی که گاهی جذابتر از آیندههای خیالی تأمین میشود. از طرفی علوم جدید، ـ چه علوم فنی و چه علوم انسانی ـ گذشته را تحت عنوان ذخایری از اطلاعات قابل استخراج و استفاده، به عنوان منبع مستند دانش، تجربه و... به کار گرفتهاند. بدیهی است در این ساختمان فکری نوظهور، تجار و منتفعین اقتصادی هم بیکار نخواهند ماند، به نحوی که دامن زدن به شور و هیجان حراج آثار تاریخی، منبع درآمد بزرگی برای دلالان و سرمایهگذاران این متاع بینظیر فراهم کرده است. بازارهای بزرگ هم مستعد حضور بدلیجات و آثار تقلبی یا گرانفروشی خواهند بود. قاچاق آثار تاریخی، جعل تاریخ، جعل آثار تاریخی، ارائه تعریفی غیرواقعی از ارزشهای تاریخی، خلط مبحث قدمت به جای تاریخ و... ناگزیری برای این ولع عمومی مقابل نیازهای نوین است. نظریات همزمان این پدیده ـ از جمله تفکرات افراطی اومانیستی ـ هم میتوانست ابعاد جدیدی از ماجرا باشد؛ آنچنان که گسترش «عاملگرایی» و سلبریتیپروری، قیمت «آدامس جویده فرگوسن» را به چهارصد هزار یورو میرساند یا معیارهایی فراتر از زیباییشناسی را وارد بازار هنر میکند.
به عبارتی، دوره معاصر از طرفی اقبال درک مفاهیم مرتبط با گذشته و تاریخ را پیدا کرده و از طرفی دچار انواع کجفهمیها یا سوءاستفادهها در قرائت این معانی و ارزشها شده است.