تأملی بر ظرفیت تولید محصولات نمایشی مشترک
فرهنگ از دریچهای تازه
مازیار معاونی
منتقد سینما
اکران درام تاریخی-عاشقانه «مست عشق» ساخته حسن فتحی که پس از چند سال وقفه و به تعویق افتادن سرانجام راهی پرده سینماها شد افزون بر باز کردن باب اظهارنظرهای فنی و تحلیلی از جانب صاحبنظران حوزههای نمایش، تاریخ و ادبیات بار دیگر دریچهای به مقوله دستمایههای ادبی-تاریخی فراموش شده گشود؛ دستمایههایی که اتفاقاً تعداد آنها در عرصه فرهنگ و هنر ایران کم هم نیست و متأسفانه بجز تعداد انگشتشماری غالباً از نظر دور ماندهاند.
در توضیح چرایی اقبال کم دستاندرکاران و سازندگان آثار نمایشی برخوردار از درونمایههای اینچنینی نباید از وجوه متفاوت و چندگانه آنها غافل ماند.
نخست اینکه ماهیت تاریخی این آثار که بودجه فراوانی را از مرحله تحقیق و نگارش فیلمنامه تا مراحل بعدی همچون ساخت موسیقیهای ارکسترال، ساخت جلوههای ویژه تصویری و... طلب میکند از همان آغاز ترمز بازدارندهای است که بخش خصوصی سینمای ایران را تا حدود زیادی از ورود به چنین عرصه پرمخاطرهای منع میکند تا نوک پیکان مسئولیت تولید این آثار متوجه بخش دولتی شود که به هر حال از بودجه فراوان برخوردار است و مدیرانش دغدغه کمتری برای مدیریت عرضه و تقاضا و بازگشت سرمایه هزینه شده دارند؛ اما این بخش هم درست همچون سازمان صداوسیما که ساختار نمایشی رسمی کشور در عرصه ساخت سریالهای داستانی و فیلمهای تلویزیونی (تله فیلم) محسوب میشود اولویتهای خاص خودشان را دارند؛ اولویتهایی که در نهادهای سینمایی حاکمیتی بیشتر با ساخت آثاری با محوریت فرهنگ ایثار و شهادتطلبی در بسترهایی همچون دفاع مقدس، مقابله با داعش و... جلوه دارد و در صداوسیما هم در اولویت نخست در قالب آثار تاریخی - مذهبی (امام علی(ع)، تنهاترین سردار، ولایت عشق و... ( و در اولویت بعدی در سریالهای تاریخی -فانتزی نظیر «سلطان و شبان» یا سهگانه امرالله احمدجو (روزی روزگاری، تفنگ سرپر و پشت کوههای بلند) نمود پیدا کرده است.
با این اوصاف یکی از در دسترسترین و امنترین گزینههای پیش روی تهیهکنندگان خصوصی علاقهمند به تولید دستمایههای تاریخی-ادبی مشارکت با کشورهای همسایه برای ساخت این آثار است که هم بار مالی سنگین را از روی دوش آنها برمیدارد و هم گزینههایی مانند امکان استفاده از لوکیشنهای کشور طرف اشتراک، و حتی امکان استفاده از ظرفیت آن کشور در رسیدن به بازارهای منطقهای و بینالمللی بیشتر را یکجا فراهم میکند.
«مست عشقِ» حسن فتحی که روایتی است از داستان زندگی مولانا و شرح مرید و مرادی او با شمس تبریزی مصداق دقیق و بارزی است از اینگونه همکاریها که صرف نظر از پارهای مشکلات که بر سر راه اکرانش به وجود آمد و موانعی که معمولاً محصولات نمایشی مشترک را تهدید مینمایند و البته بدون در نظر گرفتن کیفیت نهایی فیلم که موضوع این یادداشت نیست در مجموع به اهداف چندگانهای که ذکرشان رفت تا حدی نزدیک شده است.
وجه مثبت دیگر قضیه اینجاست که مقولهها و سوژههای مشترک فرهنگی میان ایران و کشورهای همسایه (و کشورهای غیرهمسایه دارای اشتراکات فرهنگی با ایران) به مولانا و شمس محدود نمیشود و با اندکی جستوجو در آثار سترگ شعر و ادب و البته تاریخ به معنای گسترده آن میتوان به مصادیق بیشتری از این اشتراکات فرهنگی دست پیدا کرد که همگی میتوانند به عنوان دستمایه آثار نمایشی مشترک آینده مورد استفاده قرار بگیرند؛ سوژههایی همچون حکیم فارابی (مشترک میان ایران و قزاقستان)، اقبال لاهوری (مشترک میان ایران و پاکستان)، نظامی گنجوی (مشترک میان ایران و آذربایجان)، مختوم قلی(مشترک میان ایران و ترکمنستان) و... که از سویی به واسطه جغرافیای قدیم سرزمین پهناور ایران، همگی ایرانی و از مفاخر تمدن باستانی ایران محسوب میشوند و هم به اقتضای تغییرات جغرافیاییای که از پهنهبندی سیاسی کشورها و سر برآوردن سرزمینهای کوچکتر و مستقل امروزی ناشی میشوند در رسته مشاهیر متعلق به آن ممالک هم قابلیت طبقهبندی شدن دارند و چه گزینهای بهتر و سنجیدهتر از اینکه به جای اختلاف و چالش با دیگر کشورها بر سر میزان تعلق و ایرانی یا غیرایرانی بودن مشاهیر مورد بحث، ساخت محصولات مشترک با محوریت آنها در دستور کار قرار بگیرد تا منافع تمام مالکین معنوی آنها یکجا تأمین شود.
اگرچه نباید فراموش کرد که فاصله از کاغذ تا میدان عمل بسیار است و در عرصه عقد قرارداد و نگارش فیلمنامه و حتی اکران اثر تولیدشده خواهناخواه تعارضات و چالشهایی اجتنابناپذیر بر سر نوع نگاه به شخصیت مورد نظر و شرایط تاریخی زیست او، انتخاب بازیگران و دیگر عوامل فنی و هنری طرح و حتی نهادهای فرادستی هر دو کشور که مجوزهای مربوطه را صادر میکنند شکل خواهد گرفت ولی در یک نگرش کلی منافع حاصل از اتخاذ چنین رویکردی که اخیراً متولیان ارشد فرهنگی کشور هم بر لزوم اجرای آن تأکید داشتهاند بر مضرات احتمالی آن چربش قابل توجهی دارد.