تبیین دینداری و تحولات اجتماعی ایران معاصر

علی‌الله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی

دینداری و نسبت آن با تحولات اجتماعی ایران معاصر، از دغدغه‌های مهم و کلیدی در حوزه اندیشه سیاسی است که در سال‌های اخیر به یکی از دلمشغولی‌های اصلی اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه تبدیل شده و خروجی آن برخی آثار پژوهشی و تألیفی است که از جمله آنها می‌توان به کتاب «دینداری و تحولات اجتماعی ایران معاصر» به قلم دکتر سید محسن طباطبایی‌فر اشاره کرد که اخیراً از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. این کتاب پژوهشی در شش فصل با عناوین؛ کلیات پژوهش، کارکردهای دین در اجتماع، روحانیت و تحولات دینداری، روحانیت و امر روزمره، مطالبات عمومی، دین و روحانیت و منزلت اجتماعی روحانیت تنظیم شده و مؤلف در پیشگفتار اثر اشاره می‌کند که عرصه اجتماع در ایران امروز از نگرانی‌ها و دغدغه‌های غالب صاحبان فکر و اندیشه است. تعریف نسبت این بُعد با دیگر ابعاد عرصه عمومی از چالش‌های دولت‌های معاصر محسوب می‌شود و به همان میزانی که این نسبت، کارآمد و نسبتاً دقیق تعریف شود، امر حکمرانی با سهولت بیشتری تحقق می‌پذیرد. به اعتقاد نویسنده کتاب، در جامعه ایرانی از دو جهت این مباحث با حساسیت بیشتری پیگیری می‌شود؛ نخست تحولات پرشتاب دو دهه اخیر در صحنه اجتماع است که نظرها را به خود جلب کرده است. طی بیش از چهار دهه گذشته به سبب وقوع انقلاب اسلامی، عرصه سیاست بر سپهر اجتماع پیشی گرفت و همه توجهات به سمت اسلامی‌سازی نهادها و فرایندهای عرصه سیاست جلب شد. در همین حال سپهر اجتماع در مرتبه‌های پسینی مسیر خود را طی کرد و تحولاتی را در نوع نگرش و سبک زندگی و به تبع آن درخواست‌هایی در زمینه هویت‌های جدید به همراه آورد. همه اینها گویای اهمیت و اولویتی بود که باید به عرصه اجتماع داده می‌شد. جهت دوم به ماهیت اسلامی انقلاب باز می‌شود که موجب طرح مباحث گوناگونی درباره نسبت دین با سیاست شده است، اما کمتر در خصوص رابطه دین با اجتماع و نقش دین در تحولات اجتماعی و بالعکس، نقش (احتمالی) تحولات اجتماعی در دینداری مردم سخن گفته شد. دکتر طباطبایی‌فر پیش از این در کتاب «حوزه علمیه قم و امر سیاست» یادآوری کرده که از ضرورت‌های روحانیت امروز بازگشت به امر اجتماع و توجه به تحولاتی است که می‌تواند سپهر سیاست و نوع دینداری مردم را تحت‌تأثیر خود قرار دهد. در این کتاب که می‌تواند جلد اول پژوهش و کتاب حاضر محسوب شود، ابعاد سیاست‌ورزی حوزویان مورد گفت‌وگو قرار گرفته و ذیل تیتر آسیب‌شناسی، به این مهم اشاره شده است. به اعتقاد وی، حوزه به همان نسبتی که با سیاست ارتباط گرفت، مناسبات خود را با جامعه تقویت نکرد. حوزه قم طی دوره آیت‌الله حائری و پس از آن دوره آیت‌الله بروجردی، رویکرد فرهنگی داشت و ارتباط با سیاست نیز ذیل همین رویکرد تعریف و تنظیم می‌شد. بین سال‌های 1340 تا 1357 رویکرد اجتماعی پیدا کرد و با جهت‌گیری به سمت مردم، زبان گویای جامعه در مطالبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شد. حوزه نهادی، برآمده از مردم و برای مردم بود که توانایی دفاع از ایشان را مقابل خودکامگی‌های حکومت پهلوی داشت و به همین دلیل مورد اقبال مردم و مغضوب دودمان پهلوی بود. در دوره جمهوری اسلامی ایران، به همان نسبتی که عرصه برای حضوری نظری و عملی در سپهر سیاست برای روحانیون گشوده شد و گسترش یافت، از نقش اجتماعی آن غفلت شد. فی‌الحال آنچه از سوی جریان‌های فکری حوزه در زمینه مطالبات، اولویت‌ها و دغدغه‌ها، تولید و توزیع می‌شود، مطابقت مناسبی با نیازها و ضرورت‌های زندگی جامعه ندارد و این، خطر فاصله گفتمانی میان حوزه و جامعه را تشدید می‌کند. مؤلف یادآوری می‌کند در راستای این دغدغه، تأملات جدی در زمینه تحولات اجتماعی ایران معاصر، تأثیرات احتمالی آن در نوع و سبک دینداری ایرانیان و نقش مؤثری که روحانیت می‌تواند در این فرایند ایفا کند، در اولویت کار پژوهشی وی قرار گرفته است. بی‌گمان اینگونه تأملات در ابتدای مسیر و دیباچه‌ای بر پژوهش‌های بنیادینی است که در بازتعریف و توانمندسازی نظریات مطرح در زمینه ارتباط دین با عرصه عموم در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ایران و جهان معاصر می‌تواند تألیف شود.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و پنجاه و پنج
 - شماره هشت هزار و چهارصد و پنجاه و پنج - ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳