نقش محوری دانشگاه و اعضای هیأت علمی در مردمیسازی اقتصاد
دکتر علی خطیبی
معاون اداری، مالی و توسعه منابع وزیرعلوم
دوازدهم اردیبهشت، روزی است برای قدردانی از معلمان و استادانی که نقش بیبدیلی در رشد و پرورش ما داشتهاند. از دوران کودکی که همچون نهالی در حال رشد بودیم تا زمانی که به درختی تنومند در بزرگسالی تبدیل شدیم، همواره مدیون زحمات آنان هستیم.
به همین مناسبت، ضمن ادای احترام به یاد و خاطره استاد فرزانه، شهید مرتضی مطهری، در مطلبی کوتاه به نقش اعضای هیأت علمی و دانشگاهیان در دستیابی به اهداف شعار سال میپردازیم. بدون شک درخت نظام آموزش عالی بر شانههای استادان و اعضای هیأت علمی ریشه دوانده است و رشد و پیشرفتهای علمی کشورمان را بخصوص در چند سال گذشته بیش از همه مرهون رسوب فعالیتهای علمی این فرهیختگان هستیم. کسب رتبه یک تولید علمی منطقه در چندین سال متوالی و رتبه ۱۵ علمی جهان در سال گذشته، و حرکت در لبه مرزهای علمی در بسیاری از علوم نوین تنها بخشی از دستاوردهای نظام آموزش عالی و استادان گرانقدر آن است.
معلمان آموزشعالی، در تربیت دانشجو نیز کم نگذاشتند و آمار نشان میدهد، جمعیت دانشجویی کشور نسبت به قبل از انقلاب ۲۰ برابر شده است و امروزه در حدود یک پنجم از جمعیت ایران را دانشآموختگان دانشگاهی تشکیل میدهند، در حالی که قبل از انقلاب این مقدار به 2/ 1 درصد از کل جمعیت میرسید. نقش استادان دانشگاه در شکلگیری جریان دانشبنیانها در کشور نیز غیرقابل انکار است؛ کسبوکارهای دانشمحوری که از یکی دو دهه پیش با مفهوم شرکتهای دانش بنیان در ایران شناخته شدهاند و با محوریت تبدیل دانش آکادمیک به فناوری فعالیت میکنند.
با توجه به تغییر معادلات جهانی در همسویی با تحولات فناوری، میتوان گفت این دسته از شرکتها موتور رشد و توسعه هر کشوری محسوب میشوند و نوآوری و کارآفرینی در شرکتهای دانشبنیان میتواند عامل مهمی برای توسعه پایدار کشورها باشد. در دهههای گذشته متأسفانه صنایع مختلف داخلی با توجه به محوریت یافتن خامفروشی نفت برای تأمین درآمدهای کشور، عقبماندگیهایی داشتند و بهرغم تأکیدات آیندهنگرانه رهبری، سیاستهای حمایتی برای افزایش کمی و کیفی و نیز بالابردن بهرهوری صنایع آنگونه که باید اجرا نشده بود، اما به لطف خدا شرایط امروز با دیروز تفاوت دارد؛ بسیاری از اعضای هیأت علمی متخصص ما در شرایط فراهمشده در پارکهای علم و فناوری یا بخشهای تحقیق و توسعه شرکتهای بزرگ صنعتی و دانشبنیان در حال فعالیت هستند و بهواسطه این فعالیت، جامعه دانشگاهی و دانشجویی ما بیش از پیش به صنعت نزدیکتر شده؛ این نزدیکی صنعت و دانشگاه هرچند هنوز به شرایط آرمانی و ایدهآل نرسیده، اما توانسته فرمان حرکت دانشگاه را به سمت چالشها و مسائل صنعتی تغییر دهد و امروزه شاهد هستیم که بسیاری از مشکلات صنایع از طریق دانشگاهها یا به واسطه شرکتهای دانشبنیان که به طور مستقیم و غیرمستقیم به دانشگاههای ما متصلاند، حل میشود.
از سوی دیگر تغییر زیست اجتماعی جامعه که همراه با روندهای جهانی در حال وقوع است، نیازهای جدیدی ایجاد کرده است و بالطبع برای پاسخ به این نیازها صنایع جدید شکل گرفتهاند. نمونه آن پلتفرمهای مختلفی است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بنا شده است. در این عرصهها نیز ردپای جامعه علمی به صورت پررنگ دیده میشود و شاهد جمع انبوهی از دانشآموختگان و استادان دانشگاه هستیم که با درک درست از شرایط جامعه، به طراحی و توسعه شرکتها و پلتفرمهای خدماتی میپردازند که در کنار برطرف کردن نیاز جامعه، با آفرینشهای مختلف چون ثروتآفرینی، کارآفرینی و... به اقتصاد ملی کمک میکند.
نامگذاری سال 1403 به نام جهش تولید با مشارکت مردم توسط رهبر معظم انقلاب و تأکید ایشان بر این کلیدواژه در حالی است که طی سالیان گذشته رهبری همواره بر موضوع میدان دادن به بخش خصوصی و مردم در اقتصاد کشور اشاره داشتند. یکی از مصداقهای مشارکت دادن مردم در اقتصاد و تولید مطابق متن صریح صحبتهای رهبری در دیدار سال گذشته با مسئولان نظام، شرکتهای دانشبنیان است؛ شرکتهایی که با مشارکت نخبگان و دانشآموختگان دانشگاهی و بخصوص استادان به میدان آمدند و چرخش چرخهای تولید کشور را سرعت بخشیدند. بدین ترتیب در امتداد این تجربه موفق، یکی از سیاستهای اصلی در عمل به شعار سال، قطعاً میدان دادن به دانشگاهها به عنوان محل حضور و تمرکز لایههای مختلف نخبگانی و مردمی است و اعضای هیأت علمی ما پیشرو و پرچمدار در تحقق این شعار و سیاست کلان هستند.
مشارکت استادان در طرحهای ارتباط صنعت دانشگاه و حل مسائل صنعتی در قالب انواع پژوهشهای دانشگاهی، مشارکت در تأسیس و راهبری شرکتهای دانشبنیان و سوق دادن دانشجویان به بهرهبرداری از علم آموخته شده نقشی متمایز برای آنان در مردمیسازی تولید و اقتصاد ایجاد میکند. از سویی دیگر به مانند یک مسیر تعاملی و دوطرفه، تحقق مناسب سیاستهای مردمیسازی اقتصاد در دانشگاهها میتواند باعث تحول اقتصاد آموزش عالی شود؛ در شرایط کنونی که مشکلات اقتصادی گریبانگیر بخشهای مختلف کشور است و دانشگاهها نیز از این قاعده مستثنی نیستند، تسهیل ارتباط صنعت و دانشگاه به هر نحو باعث تزریق منابع مالی به دانشگاهها شده و با کاهش وابستگی دانشگاه به بودجه دولتی، شاهد ارتقای کمی و کیفی در آموزش و پژوهش و شکلگیری دانشگاههای کارآفرین خواهیم بود.