در حافظه موقت ذخیره شد...
تحلیلگر مسائل منطقه در آستانه سفر رئیسجمهور به پاکستان مطرح کرد
مبارزه ریشهای با تروریسم زمینهساز توسعه مشترک
مطابق پیشبینیها، یکی از اهداف سفر رئیسجمهور به پاکستان بررسی مسائل مشترک دو کشور در حوزه مبارزه با تروریسم و ناامنی است. شهروز شریعتی استاد دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با «ایران» این محور را مورد توجه قرار داده و به سؤالات خبرنگار ما پاسخ میدهد که در ادامه میخوانید.
روابط جمهوری اسلامی ایران و پاکستان از منظر تاریخی صرف نظر از تنشهای اشخاص ثالث همچون تروریستها، همواره مطلوب بوده است و دو کشور دارای قرابتهای فرهنگی، مذهبی و تاریخی و نیز منافع اقتصادی مشترک بسیاری هستند. توسعه روابط طرفین در چهارچوب سیاست همسایگی میتواند زمینهساز شکوفایی اقتصادی، امنیت پایدار و ثبات کامل در مرزهای دو کشور باشد. رفتوآمد مقامات ارشد ایران و پاکستان به کشورهای یکدیگر نشاندهنده ابعاد گسترده پیوستگی میان دو ملت و دولت ایران و پاکستان است و هرگونه افزایش این آمدوشدها در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی اثرگذار خواهد بود. در شرایطی که گروههای تروریستی به یک بازیگر بینالمللی بدل شدهاند و یکی از تهدیدهای مشترک دو کشور پدیده تروریسم است، در نتیجه میتوان این سفر را نشانگر عزم مشترک دو کشور برای مبارزه با تروریسم دانست. بویژه که فعالیت گروهکهای تروریستی نظیر جیشالظلم در مرزهای مشترک دو کشور موجب بیثباتی، تهدید و تنش برای طرفین است و به تازگی رد پای دشمنان مشترک دو کشور در تحریک این گروهکها بیشتر دیده میشود. لازم به توضیح است، گروهک تروریستی موسوم به جیشالظلم در مناطقی از ایالت بلوچستان پاکستان مشغول فعالیت است که چندان در کنترل نیروهای امنیتی پاکستان قرار ندارد و در این مناطق چندین گروه تجزیهطلب بلوچ نیز وجود دارند که با تحریک و کمکهای مالی عناصر خارجی و با سودای تجزیهطلبی در عمل موجب ناامنی در این مناطق هستند.
با این اوصاف هرچند ایران و پاکستان هیچگونه دشمنی با یکدیگر ندارند و دستکم مقامات هر دو کشور به خوبی میدانند که مشغول فعالیت علیه یکدیگر نیستند اما این روابط خوب الزاماتی دارد که یکی از اصلیترین آنها تلاش برای تفاهم پیرامون چگونگی مواجهه با گروهکهای تروریستی یکدیگر است.
رویکرد دولت سیزدهم را در کاهش تنشهای مرزی - که بیتردید ذیل تهدید امنیتی دشمنان بروز پیدا میکند- چطور ارزیابی میکنید؟
با وجود همکاری و دوستی طرفین همانگونه که پیشینه تحولات مرزی ایران و پاکستان نشان میدهد، دو کشور تاکنون در زمینههای امنیتی آنگونه که باید هماهنگ نبودهاند. از سوی دیگر ایران و پاکستان باید حجم همکاری خود را در چهارچوب تأمین منافع ملی و ابعاد نرمافزاری سیاست همسایگی اعلامی از سوی دولت چندین برابر افزایش دهند. در دولتهای ادوار جمهوری اسلامی ایران تلاشهای خوبی برای کاهش مشکلات انجام شده است اما دو طرف همچنان باید تلاش زیادی بکنند تا تنشهای موجود را برطرف و صلح و ثبات را تضمین کنند.
اهمیت ایجاد این صلح و ثبات هم داخلی، هم منطقهای و هم بینالمللی است. در عین حال، تشدید تنش در روابط ایران و پاکستان به راحتی مورد سوءاستفاده دشمنان ایران قرار میگیرد. به عنوان نمونه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده در اوج تنش مرزی بین ایران و پاکستان به صراحت اظهار داشت که این تنش نشان میدهد هیچکس در منطقه جمهوری اسلامی را قبول ندارد!
برقراری امنیت در نقاط مرزی با تکیه بر چه ظرفیتهایی امکان اجرا دارد؟ آیا فضایی برای اجرای الگوی اقتصادی تهران-اسلامآباد در شرایط فعلی وجود دارد؟
اکثریت شهروندان دو کشور انتظار دارند رفتوآمدهای سیاسی و حجم تبادلات اقتصادی دو کشور افزایش بیشتری داشته باشد و دولتها نیز وظیفه دارند به این خواست مشروع شهروندان خود احترام بگذارند. داشتن نزدیک به یکهزار کیلومتر مرز مشترک، ظرفیت بسیار بالایی برای گسترش روابط ایران و پاکستان است و مردم دو کشور بویژه مرزنشینان میتوانند با گسترش بازارچههای مرزی از درآمدهای پایدار برخوردار باشند. در صورت اجرای موفق خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان فضای تنفسی جدیدی برای ایران در کاهش آثار تحریم ایجاد میشود و سرانجام رویکرد مشترک ایران و پاکستان در قبال رژیم صهیونیستی، عضویت در سازمان شانگهای و تلاش پاکستان برای عضویت در بریکس فرصت مشترک دو کشور برای هماهنگی بیشتر در عرصههای بینالمللی خواهد بود.
در چنین فضایی چه محورهای مهمی از سوی رئیسجمهور در این سفر مورد توجه قرار میگیرد؟
انتظار میرود مسأله مبارزه با تروریسم و پیگیری سیاستهای هماهنگ در سیاستهای ضدتروریسم مهمترین محور گفتوگوها در این سفر باشد. نباید فراموش کرد که همزمان با تلاشها برای تمرکز بر پاسخ مناسب به حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، تروریستهای موسوم به جیشالظلم کوشیدند با هماهنگی عوامل امنیتی رژیم صهیونیستی در منطقه افکار عمومی داخل را متوجه ناامنی در مرزهای شرقی ایران کرده و در نتیجه فشار مضاعفی را بر تصمیمگیران عرصه منافع ملی تحمیل کنند.
تروریستهای مقیم در پاکستان از نسلهای مختلف تروریستها به شمار میروند و همین موضوع مواجهه با آنها را دشوارتر میکند. گروهک جیشالظلم را نیز میتوان یکی از گروهکهای نسل پنجم تروریسم دانست که هم از منابع بنیادگرایان تکفیری، هم از اندیشههای چپ و هم گرایشهای ناسیونالیستی و آنارشیستی بهرهمند است و در نتیجه مقابله با آن پیچیدگیهای بیشتری دارد.
این قبیل گروهکها همچنین مستقیم یا غیرمستقیم با اتکا به منابع نارکوتروریسم - تروریسم مرتبط با موادمخدر- و قاچاق از درآمدهای بیشتری برخوردار میشوند و مسائل اخیر نیز نشان داد شبکههای صهیونیستی ارتباط مناسبی با آنها برقرار کردهاند. در چنین شرایطی بدیهی است ایران و پاکستان برای ایجاد امنیت و پیشگیری از تحرکات دشمن باید تصمیم بگیرند تا به یکدیگر بیشتر کمک کنند. در هر حال سیاستهای واپایش (کنترل) مرزی جمهوری اسلامی ایران با کشور پاکستان دچار آسیبهای زیادی است و امنیت پایدار در مناطق شرقی تهدید میشود. این در شرایطی است که سیاستگذاریهای واپایش مرزی با پاکستان عمدتاً جلوههای سختافزاری داشته است و سیاستگذاریهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مرزهای شرقی قابل قبول نیست. این شیوه سیاستگذاری تاکنون عدم حل معضلات امنیتی و در مواردی تشدید مشکلات امنیتی منطقه مذکور را به همراه داشته است و رؤسای جمهوری دو کشور باید تصمیم بگیرند تا این مشکلات را به صورت ریشهای و نه مقطعی حلوفصل کنند.