صفحات
شماره هشت هزار و چهارصد و سی و هشت - ۲۷ فروردین ۱۴۰۳
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و چهارصد و سی و هشت - ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ - صفحه ۱۱

پیشخوان

 مطالعه انتقادی آرای
مجتهد شبستری
  دکتر قاسم ترخان
  انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
 
محمدمجتهد شبستری که در حلقه متفکرانی می‌نشیند که «روشنفکر دینی» خوانده می‌شوند، آرا و نظراتش میان محققان علوم‌دینی، نقد‌های بسیاری را برانگیخته است و کتاب حاضر هم با همین رویکرد نگاشته شده است.
دکتر محمدمجتهد شبستری با تأثیرپذیری از مباحث «هرمنوتیکی» و «رویکرد تاریخ‌گرایی» و دیدگاه خاصی که در «فلسفه زبان» دارد فهم شاذی از قرآن و کلام وحی بدست می‌دهد که اندیشه او را به تیغ نقد قاطبه دین‌پژوهان می‌سپارد. به عنوان مثال او قرآن را قرائت نبوی از جهان می‌داند و معتقد است قرآن کلام وحی نیست یعنی اینطور نیست که لفظ و معنای آن از خدا باشد. بلکه قرآن قرائت خود پیغمبر اکرم(ص) از جهان است! چنین دیدگاهی او را به این نتیجه رهنمون کرده است که «چون رسول اکرم(ص) متأثر از جامعه همان زمان بوده‌ است، طبیعتاً احکام اجتماعی قرآن در قرائت پیغمبر اکرم(ص) از جهان منعکس شده است و لذا برای جامعه امروز ما دیگر کارایی ندارد و ما باید برای تعیین چهارچوب‌های اجتماعی به سمت حقوق بشر برویم.»
دکتر ترخان در این اثر ترجیح داده است نقد و بررسی دیدگاه‌های دکتر مجتهد شبستری را در قالب مجموعه‌ای از مقالات انجام دهد. به این اعتبار، دکتر شاکرین، دکتر قائمی‌نیا، دکتر ساجدی و دیگر اساتید این حوزه، هر یک بُعدی از اندیشه‌های مجتهد شبستری را به نقد و تحلیل نشسته‌اند و در پایان، این نقدها توسط مؤلف به جمع‌بندی و تحلیل رسیده است و به مخاطب چهارچوب نظری خوبی را بدست داده است.

 

نسبی‌انگاری
  پل اُگرادی
  ترجمه دکتر حسن امیری‌آرا
  انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
 
از آنجایی که فلسفه اغلب مباحث انتزاعی و نظری را شامل می‌شود برخی بر این باورند که در زندگی روزمره ما، فلسفه و مباحث آن به کار نمی‌آید. این نگاه به‌ویژه در سالیان اخیر بیشتر به چشم می‌خورد و گفته می‌شود که فیلسوفان چنان تخصصی می‌نویسند و انتزاعی حرف می‌زنند که گویا تنها همسلکانشان را مخاطب خود فرض می‌کنند و عموم مردم و مسائل‌شان، دغدغه غالب فیلسوفان نیست.
فلاسفه همواره متهم به این بوده‌اند که خود و دانش‌شان با مردم و زندگی روزمره ارتباطی ندارد. این در حالی است که شواهد بسیاری گویای این است که همواره فلسفه بر فرهنگ انسانی اثرگذار بوده است؛ جریان‎‌ها و گرایش‎‌ها را شکل داده است؛ آبشخور ایدئولوژی‌ها، اصطلاحات و مفاهیم شده است و آرمان‎هایی را پیش کشیده است که بر تمام وجوه جامعه نفوذ کرده‌اند.
بنابراین نویسنده این اثر، پروفسور پل اُگرادی، استاد فلسفه کالج ترینیتی دوبلین ایرلند، سعی کرده در این کتاب انضمامی و عامه‌فهم مباحث فلسفی را طرح و بحث کند. به این منظور و برای بررسی «نسبی‌گرایی» به ایده‌‎های انیشتین و نظریه نسبیت در فیزیک نپرداخته است، بلکه انواع مختلف نسبی‌انگاری را از یکدیگر متمایز کرده و آنها را به شکلی موضوع‌ محور مورد ارزیابی قرار داده است.
با توجه به اینکه نسبی‎‌‌انگاری وجه مهمی از حیات فکری معاصر است، این کتاب راهی برای ورود به این موضوع فراهم کرده است. البته خود نویسنده اذعان می‌کند که خوانش خاصی از نسبی‌انگاری را مدنظر داشته و استدلال‌های فلسفی او تنها در «سنت فلسفه تحلیلی» می‌گنجد و «سنت فلسفه قاره‌ای» را در کتابش عامدانه نادیده گرفته است، اما امیدوار است که متفکران قاره‌ای هم اثر او را مفید و درخور تأمل بیابند.

جستجو
آرشیو تاریخی