رئیس کل بانک مرکزی تأکید کرد
تداوم روند نزولی تورم در 1403
رئیس کل بانک مرکزی بر ایجاد یک ساختار انگیزشی مناسب برای مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی تأکید کرد و گفت: پیشبینیپذیر شدن اقتصاد، شرط هدایت نقدینگی مردم به سمت تولید است.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی عصر روز چهارشنبه، در دیدار رمضانی مسئولان نظام با اشاره به دلیل توجه به موضوع مشارکت مردم در شعار سال جدید با عنوان سال «جهش تولید با مشارکت مردم» تأکید کردند: «امسال بنده مسأله «مشارکت مردم» را در شعار سال قرار دادم، برای اینکه به امکانات مشارکت مردم بیشتر توجّه بشود و مردم در مسائل اقتصاد به معنای واقعی کلمه به عرصه بیایند. مردم یعنی توان مردم؛ توان مالی، توان فکری و ذهنی، توان ابتکاری؛ ابتکارات مردم وارد میدان بشود ما سود میبریم.»
به همین مناسبت رسانه
KHAMENEI.IR در گفتوگو با محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، سیاستگذاریها و اقدامات لازم برای مشارکت مردم در تولید و همچنین برنامههای بانک مرکزی برای تحقق شعار سال ۱۴۰۳ را بررسی کرده است.
رهبر انقلاب، هم در پیام سال نو و هم در سخنرانی نوروزی امسال، میزان تحقق شعار سال ۱۴۰۲ را به طور کلی مثبت اما نه در حد مطلوب دانستند و گفتند در سال ۱۴۰۳ هم باید همچنان شعار سال قبل پیگیری شود. شما به عنوان رئیس بانک مرکزی بگویید در زمینه «مهار تورم» در سال گذشته چه اقداماتی انجام شد؟
یکی از عمدهترین چالشهای پیش روی دولتها و سیاستگذاران اقتصادی کشور در طول سالهای اخیر مقوله تورم بوده است. در یک طبقهبندی کلی، ریشههای بروز تورم در این سالها شامل عوامل سمت تقاضا نظیر رشد نقدینگی در سطحی فراتر از نیاز بخش واقعی و عوامل سمت عرضه نظیر رشد نرخ ارز، افزایش قیمت حاملهای انرژی و کاهش سطح بهرهوری بوده است. در کنار این عوامل، شکلگیری انتظارات تورمی واحدهای اقتصادی مشتمل بر خانوارها و بنگاههای اقتصادی نیز متأثر از عواملی همچون تحولات سیاسی خارجی و داخلی و نوسانات نرخ ارز، منجر به تشدید نااطمینانیها در خصوص سطح آتی قیمتها گردیده و نهایتاً به بروز تورمهای بالا منجر شده است.
با این حال، بانک مرکزی در دولت سیزدهم و همچنین در راستای تحقق شعار سال ۱۴۰۲ و عمل به منویات رهبر معظم انقلاب، برنامههای عملیاتی در راستای «مهار تورم و رشد تولید» با همکاری ارکان اقتصادی دولت طراحی کرد و همراستا با آن رویکرد تثبیت و حرکت به سمت پیشبینی پذیر نمودن اقتصاد ایران را با هدف اثربخشی هر چه بهتر سیاستهای پولی و بانکی اتخاذ کرد. در بسته سیاستی تثبیت اقتصادی، اقدامات بانک مرکزی حول سه محور اصلی «کنترل و مدیریت نقدینگی»، «تقویت تنظیمگری و حکمرانی بانک مرکزی بر بازار ارز» و «ارتقای سطح تنظیمگری و نظارت بانک مرکزی بر شبکه بانکی» بهمنظور اعتباربخشی بیشتر نسبت به سیاستهای مقام سیاستگذار پولی در دستور کار قرار گرفته است.
در همین ارتباط، مسأله کنترل رشد نقدینگی به عنوان یکی از مؤلفههای بنیادین ایجاد و تشدیدکننده تورم، از مهمترین اولویتهای اقتصادی دولت و بانک مرکزی بوده و بهطور خاص برنامه کنترل مقداری ترازنامه بانکها توسط بانک مرکزی در حال اجرا است. طی این دوره بانک مرکزی با تنظیم برنامه هدفگذاری رشد نقدینگی ۳۰ درصدی برای سال ۱۴۰۱ و تعیین هدف رشد نقدینگی به میزان ۲۵ درصد برای سال ۱۴۰۲ توانسته است این متغیر را به طور قابل ملاحظهای کنترل نماید.
آیا به لحاظ آماری میتوانیم بگوییم که شیب تورم به صورت نسبی در حال مهار است؟
برآیند سیاستها و اقدامات اتخاذ شده توسط مجموعه اقتصادی دولت و بانک مرکزی در بهبود متغیرهای کلان اقتصادی در سالجاری بویژه در کنترل نرخ تورم قابل مشاهده است. بهطوری که بر اساس اطلاعات بانک مرکزی نرخ تورم نقطه به نقطه شاخص بهای مصرفکننده در اسفند ماه سال ۱۴۰۲ نسبت به ابتدای سال به میزان ۲۶.۲ درصد کاهش پیدا کرد و وارد کانال ۳۰ درصدی هدفگذاری تورم نقطه به نقطه شاخص بهای مصرفکننده شد؛ بر اساس اطلاعات منتشر شده مرکز آمار ایران نیز این شاخص از ۵۵.۵ درصد فروردینماه ۱۴۰۲ در یک روند کاهشی قابل ملاحظه به ۳۲.۳ درصد در اسفند ماه این سال رسید؛ نرخ تورم دوازده ماهه شاخص بهای مصرفکننده نیز از ۴۷.۶ درصد در ابتدای سال گذشته با ۶.۹ درصد کاهش به ۴۰.۷ درصد در پایان سال رسید. همچنین بر اساس محاسبات بانک مرکزی نرخ تورم نقطه به نقطه شاخص بهای تولیدکننده از ۴۰.۷ درصد در فروردین ماه سال ۱۴۰۲ با ۱۶.۲ درصد کاهش به ۲۴.۵ درصد در پایان این سال رسید و نرخ تورم دوازده ماهه شاخص بهای تولیدکننده هم با ۵.۱ درصد کاهش از ۳۷.۳ درصد در ابتدای سال گذشته به ۳۲.۶ درصد در پایان سال رسید. درخصوص نقدینگی نیز نرخ رشد این متغیر اقتصادی از ۳۳.۱ درصد در ابتدای سال گذشته بر اساس اطلاعات مقدماتی با ۸.۹ درصد کاهش به ۲۴.۲ درصد در پایان سال رسید که این میزان بیانگر بهبود رشد این متغیر حتی به میزان ۰.۷ درصد بهتر از هدفگذاری تعیین شده است. در مورد پایه پولی هم رشد این متغیر از ۴۵ درصد ابتدای سال ۱۴۰۲ با ۱۵.۴ درصد کاهش به ۲۹.۶ درصد در بهمن ماه این سال رسید. روند رو به بهبود این متغیرهای اقتصادی حاکی از اثرگذاری سیاستهای بانک مرکزی در ارتباط با کنترل رشد نقدینگی و مدیریت بازار ارز بویژه تأثیر آن بر کاهش فشارهای تورمی مصرفکنندگان و بنگاههای اقتصادی است.
در سال جدید چه پیشبینی و برنامهای در خصوص شاخص تورم دارید؟
با توجه به نامگذاری سال ۱۴۰۳ با عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم»، سیاست بانک مرکزی در سالجاری هدفگذاری برنامهریزی شده برای تداوم کاهش تورم و نرخ رشد نقدینگی به همراه هدایت هدفمند اعتبارات بانکی به سمت تولید خواهد بود؛ به نحوی که برای سالجاری نرخ هدفگذاری رشد نقدینگی به طور متوسط ۲۳ درصد با امکان تغییر در یک بازه مثبت و منفی ۲ درصد و نرخ تورم نقطه به نقطه شاخص بهای مصرفکننده در پایان سال نیز در کانال ۲۰ درصد است. در مجموع انتظار میرود با استمرار سیاستها و اقدامات انجام گرفته در راستای مهار و کنترل تورم، کاهش نرخ تورم در سال ۱۴۰۳ نیز ادامه داشته باشد.
نقش بانکها در جهش تولید چگونه خواهد بود؟ چگونه بانک مرکزی میتواند فعالیت بانکها را کنترل کند و آنها را به سمت تأمین مالی بنگاههای تولیدی هدایت کند؟
در دنیای امروز، بانکها به عنوان یکی از مهمترین نهادهای واسطه مالی، نقش اساسی در تأمین مالی و گردش پول و ثروت در اقتصاد کشورها برعهده دارند و از مهمترین ارکان رشد و توسعه اقتصادی کشورها قلمداد میشوند، اما نکته مهم در این زمینه آن است که در اکثر کشورها بانکها تحت الزامات و مقررات سختگیرانهای (از منظر خرد و کلان) اقدام به فعالیت میکنند، بهنحوی که در راستای منافع اجتماعی عمل کنند و نظام اقتصادی از محل فعالیتهای مالی و اقتصادی آنها دچار بحران نشود.
بدین منظور بانکهای مرکزی با تنظیم قوانین و مقررات و بکارگیری ابزارهای نظارتی و احتیاطی (خرد و کلان)، فعالیت بانکها را کنترل میکنند و در مواقع لازم با برخوردهای قانونی و سلب صلاحیت از هیأت مدیره بانکها و در نهایت حل و فصل مشکلات بانکهای خاطی، از ادامه فعالیت آنها جلوگیری میکنند. بر این اساس، بانک مرکزی ایران نیز همواره ضمن توجه به نقش و اهمیت نظارت بر فعالیتهای بانکی، به دنبال آن بوده تا خلق پول بانکها را در چهارچوبهای مقرراتی تعیین شده محدود کرده و به سمت تأمین مالی بنگاههای تولیدی و در خدمت منافع عمومی اقتصاد هدایت کند.
در دوره فعالیت دولت سیزدهم چه تدابیری برای حمایت از تولید و کنترل رشد نقدینگی اتخاذ شده و این دولت چگونه با چالشهای اقتصادی مانند رشد نقدینگی و نیاز به حمایت از تولید مواجه شده است؟
در دولت سیزدهم ضمن عنایت به مسأله کنترل رشد نقدینگی، موضوع حمایت از تولید و تداوم نرخ رشد اقتصادی نیز مورد توجه مستمر سیاستگذاران اقتصادی کشور بوده است. توجه ویژه به بخش واقعی کشور موجب شد بر اساس محاسبات بانک مرکزی رشد تولید ناخالص داخلی کشور برای سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به ترتیب ارقام ۴.۴ درصد و ۴ درصد را ثبت کند و همچنین برای 9 ماهه نخست سال ۱۴۰۲ به رقم ۴,۵ درصد برسد. همچنین براساس آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در سه ماهه سوم سال ۱۴۰۲ نسبت به سه ماهه سوم سال ۱۴۰۰ (۸,۹ درصد)، با ۱,۳ واحد درصد کاهش به ۷,۶ درصد رسیده است.
بدون تردید، یکی از دلایل حفظ روند مثبت رشد اقتصادی در دوره اخیر با وجود سیاستهای سختگیرانه بر ترازنامه بانکها، تقویت روشهای حمایت از تولید بوده است. در حوزه تأمین مالی تولید اقدامات مؤثری در رابطه با تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی، گسترش تأمین مالی زنجیره تولید بویژه از طریق اوراق گام و برات الکترونیکی در بخشهای مختلف اقتصاد از جمله کشاورزی، مسکن و ساختمان و توسعه اجرای آن در بورس کالا در جهت تقویت تأمین مالی غیرتورمی اقتصاد و همچنین هدایت اعتبارات بانکی به سمت فعالیتهای تولیدی مولد و اشتغالآفرین بویژه شرکتهای دانشبنیان صورت گرفته است. به طوری که رشد تسهیلات پرداختی در یازده ماهه ۱۴۰۲ معادل ۲۸ درصد بوده که با توجه به اجرای سیاست کنترل مقداری ترازنامه بانکها و هدف رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۲، متناسب با رشد نقدینگی بوده است.
همچنین نبایستی از موضوع تأمین مالی بنگاههای اقتصادی از سایر روشها نظیر انتشار اوراق گام، اعتبار اسنادی داخلی و روشهای دیگر که نوعاً اقلام زیر خط ترازنامه بانکی هستند غافل شد که جملگی این ابزارها علاوه بر تسهیلات بانکی با محوریت بانکها در راستای تأمین مالی اقتصاد بکار گرفته شدهاند، ضمن آنکه پرداخت تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان در یازده ماهه سال ۱۴۰۲ با رشدی معادل ۶۱,۱ درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل بر ۲۲۹ هزار میلیارد تومان بالغ شده است.
همچنین پیشبینیپذیر شدن اقتصاد، شرط هدایت نقدینگی مردم به سمت تولید است.
برش
از منظر سیاستگذاری بانکی و کلان مالی کشور چه راههایی برای «باز کردن پای مردم به تولید» میتوان در نظر گرفت؟
نخستین و مهمترین موضوع، تقویت قابلیت و زیرساخت اجتماعی است. اعتماد مردم به سیاستها و سیاستگذاران اقتصادی؛ نقش بالایی در اثربخشی و کارآمدی سیاستهای اقتصادی دارد. از طرف دیگر همانطور که در سؤال قبلی اشاره کردم، ایجاد یک ساختار انگیزشی مناسب برای مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی است. در این حوزه نقش بازار سرمایه و حتی بانکها پررنگتر است. شایان ذکر است بخش عمدهای از سرمایه مردم، سرمایه مالی نیست، بلکه سرمایه انسانی مردم و بویژه نخبگان و جوانان کشور است. این وظیفه به عهده تمام مدیران و کارگزاران نظام است، چه حوزه اقتصادی و چه حوزه اجتماعی و سیاسی. در حوزه بانکی و کلان تلاش ما این خواهد بود که از ابزارهای تأمین مالی مشارکتی و خرد برای جذب سرمایههای ریالی و ارزی مردم با ایجاد یک ساختار انگیزشی مناسب استفاده کنیم. از طرف دیگر کاهش خطرات و نااطمینانیهای موجود در حوزه اقتصاد از عوامل بازدارندهای است که باید برای کاهش آن اقدام کرد.