ملاحظات مستند ساختن در ایران

مسعود طاهری
فیلمساز، پژوهشگر و نویسنده

در خصوص آثار مستند باید چند مسأله را در ایران مدنظر داشته باشیم، برخی از اینها مشکلات تولید مستند و درک نکردن آنها توسط مخاطب است و برخی مشکلاتی است که خود مخاطب برای تماشای مستند دارد: نکته اول این است که ما برای ساخت مستند در ایران مشکل بودجه داریم، در جامعه فعلی که همه‌چیز با قیمت دلار محاسبه می‌شود، بودجه آثار مستند در ایران در قیاس با تراز جهانی آن یک قیاس مع‌الفارق است، وقتی فقط دستمزد یک روز تصویربردار در دنیا چیزی حدود 1000 تا 2000 دلار است، در حالی‌ که در ایران صفرتا صد بودجه تولید یک قسمت از مجموعه مستند تلویزیونی در بیشتر موارد چیزی حدود 600 الی 700 تا سقف 1000 دلار در نظر گرفته می‌شود، حال سؤال این است که چگونه می‌شود یک اثر نه در تراز جهانی که حتی محلی و منطقه‌ای تولید کرد؟ 
آنچه تولید می‌شود ـ گذشته از، ازخودگذشتگی‌های مستندساز ایرانی که از سر دلسوزی مدام از جیب هزینه می‌کند ـ در حد همین مقدورات تولیدی است که در اختیار سازنده قرار داده‌اند. 
وقتی شما براساس این بودجه فقط سه روز حق تصویربرداری دارید، آن‌هم وقتی به برخی از فضلا و استادانی برمی‌خورید که ناگهان مصاحبه را لغو می‌کنند، چگونه می‌توان با فراغ بال یک اثر باکیفیت هنری تولید کرد؟
نکته دیگر در این خصوص این است که قاطبه جامعه امروز ایرانی برای هر چیزی حاضر است هزینه کند، جز مستند دیدن.   حتی قشر مرفه حاضر است در سبد فرهنگی‌اش برای کتاب، تئاتر و فیلم سینمایی داستانی هزینه کند اما برای دیدن فیلم مستند خیلی حاضر نیست هزینه‌ای بپردازد. 
لذا به خاطر نبود حمایت مالی، شما به‌عنوان سازنده اثر مستند در حد همین مقدورات توان تولید دارید.
مشکل دوم از انتهای همین مشکل اول آغاز می‌شود، سرمایه‌گذار اصلی ساخت مستند در ایران بیشتر نهادهای حکومتی و صداوسیما هستند که حاکمیتی‌اند و در چهارچوب اهداف خود از یک پروژه حمایت و بر آن نظارت می‌کنند.
 برخی از این نهادها به خاطر برخی ملاحظات توجیه‌پذیر یا توجیه‌ناپذیر، قوانین و بخصوص ممیزی‌های خاص خود و بعضاً سختی‌‌ای که کار را سخت‌تر می‌کند، یعنی مستندساز می‌رود با هزار جان کندن کاری را آماده می‌کند ممیز یا مدیر به‌راحتی می‌گوید این بخش را حذف کن یا تغییر بده و هزار گرفتاری به وجود می‌آورد.
 بنابراین شما اگر اثری تولید می‌کنید باید در حیطه چهارچوب‌های سازمانی نهاد حمایت‌کننده اثر باشد که این چهارچوب‌ها هر روز محدودتر هم می‌شود. نکته بعدی محدودیت زمانی است که سازنده اثر با آن مواجه است، محدودیت زمان‌بندی ساخت پروژه که گاه کمتر از سه ماه است لذا وقتی برخی از افرادی که سرشناس هستند برای چهار ماه بعد وقت مصاحبه دارند که ممکن هم است لغو کنند و اصلاً برایشان مهم نیست که پروژه شما چه سرانجامی خواهد داشت چگونه می‌توان چنین پروژه‌ای را به پایان برد؟ نکته بعد در خصوص مدت‌زمانی یا اصطلاحاً (duration) خود اثر است، اولاً همه بحث‌ها در مورد موضوع اثر را نمی‌توان وارد یک مستند کرد و ثانیاً هر بحثی هم که به آن پرداخته ‌شود به‌صورت خیلی مجمل می‌توان به آن پرداخت و مانند کتاب، مجال بحث مفصل نیست، اساساً باید این نکته را در نظر داشت که وظیفه هنر و از جمله فیلم مستند تذکار است، تعلیم نیست.  لذا هر کسی بیشتر می‌خواهد در باب مسأله‌ای بداند، باید خود برود بیشتر مطالعه کند. 
برخی از افراد این‌قدر بزرگ هستند، مثلاً در 40 دقیقه نمی‌شود در باب تمام وجوه‌شان صحبت کرد لذا فیلمساز ناگزیر به گزینش موضوعات است.  مسأله دیگر این است که بخش بزرگی از مخاطب ما در ایران هنوز فیلم مستند تماشا کردن را بلد نیستند و یاد هم نگرفته‌اند. حتی بسیاری از فرهیختگان رشته‌های دیگر به فیلم مستند که می‌رسند عنوان می‌کنند: چرا این فیلم را اینگونه یا آن‌گونه نساختی؟ چرا آنجا مقدس‌نمایی شد؟ چرا آنجا مقدس‌زدایی شد؟ خیلی دوست دارند فیلمساز ذهنیت آنها را فیلم کند. فیلمساز گذشته از مقدورات تولیدی‌اش براساس یک جهان‌بینی یک اثر را ساخته است، نمی‌تواند و اساساً نمی‌شود ذهنیت مخاطبان را در فیلمش مجسم کند، براساس یک محاسباتی و منویاتی اثر تولید شده و همه این‌ ملاحظات در داوری و اظهارنظر در خصوص یک اثر باید لحاظ شود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و سی و یک
 - شماره هشت هزار و چهارصد و سی و یک - ۱۶ فروردین ۱۴۰۳