نوروزخوانی در ادبیات داستانی ایران

علی الله سلیمی
نویسنده
و منتقد ادبی

 سنت‌ها و آیین‌های نوروزی، در فرهنگ و ادبیات فارسی هم ریشه کهن دارند و از نسخه‌های اولیه ادبیات کلاسیک فارسی گرفته تا نمونه‌های امروزی آن، جایی برای ظهور و بروز ایده‌های ادبی با مضامین فرهنگ و سنن مردم در ایام نوروز بوده‌اند. اگر گشت و ‌گذاری در متون ادبی با رویکرد ادبیات داستانی داشته باشیم، با نشانه‌های فراوانی از آیین‌های نوروزی در این متون مواجه می‎شویم که هر یک از نویسندگان این آثار از زوایه نگاه خود کوشیده‌اند به برخی از سنت‌ها و آیین‌های نوروزی در قالب روایت و داستان بپردازند.
 نخستین نشانه‌های این توجه به فرهنگ و آداب مردم ایران در ایام نوروز به برخی آثار محمدعلی جمال‌زاده، پدر داستان‌نویسی نوین و مدرن ایران برمی‌گردد که در کتاب «قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریش‌دار» داستان کوتاهی با عنوان «نوروز و عیدی خاله خداداد» دارد که به نوروز و سنت‌های کهن آن در میان اقوام ایرانی می‌پردازد. ماجراهای این داستان طنز درباره یک مرد روستایی است که برای گرفتن عیدی از خاله‌اش به شهر می‌رود. نویسنده در این اثر طنز به زیبایی روحیات انعطاف‌پذیر انسان ایرانی در مواجهه با سنت‌های کهن و به یادگار مانده از نیاکان خود را روایت کرده است.
 همچنین در کتاب «قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریش‌دار»، محمدعلی جمال‌زاده به یکی از آیین‌ها و سنت‌های قدیمی ایرانیان، گره زدن سبزه توسط دختران در روز سیزده‌بدر اشاره کرده که آن هم ریشه در آیین‌های کهن داشته و ماجراهایی خواندنی در پی دارد. البته جمال‌زاده در داستان کوتاه «کباب غاز» هم حال و هوای نوروزی را دستمایه کار خود قرار داده است. این اثر که در مجموعه داستان «یکی بود یکی نبود» قرار دارد، ماجراهای طنز شخصیت اصلی داستان را روایت می‌کند که به مناسبت ترفیع درجه‌اش در اداره که همزمان با عید نوروز است، تصمیم می‌گیرد همکارانش را به یک وعده غذایی دعوت کند ولی وقتی ماجرای میهمانی را با همسرش درمیان می‌گذارد، آنها متوجه می‌شوند که در شرایط تعطیلات عید نوروز امکان برپایی میهمانی با حضور تمام همکاران را ندارند، به همین خاطر تصمیم می‌گیرند میهمان‌ها را در دو روز مختلف دعوت کنند. حضور سرزده مصطفی که برای عیدمبارکی به خانه پسرعموی تنی‌اش آمده، لحظات شیرین و بامزه‌ای را رقم می‌زند. نویسنده دیگری که بعد از جمال‌زاده به آیین‌های نوروزی در آثارش پرداخته، محمود اعتمادزاده (م.ا.به آذین) است که در رمان «دختر رعیت» با نوعی جزئی‌نگاری واقع‌گرایانه‌ای، همه مراسم آماده شدن برای نوروز و جشن نوروز در روستاهای گیلان را در سال‌های دور  روایت می‌کند. اینکه طبقه مرفه آن دوره و اربابان روستاها چگونه نوروز را برگزار می‌کردند و وضع دهقانان و رعیت‌ها در این جشن چگونه بوده است. در رمان دختر رعیت، آداب و مراسم نوروز به خوبی توصیف شده است.
 از دیگر نویسندگان مطرح ایرانی که به آیین‌های نوروزی در آثار داستانی خود پرداخته‌اند می‌توان به سیمین دانشور اشاره کرد که در رمان «ساربان سرگردان»، سفره هفت‌سین را به تفصیل توضیح می‌دهد و به جنبه‌های آیینی و اساطیری نوروز می‌پردازد. دانشور همچنین در یکی دیگر از داستان‌های خود با عنوان«عید ایرانی‌ها» به یک چهره در فرهنگ ایرانیان، یعنی حاجی‌فیروز پرداخته و مواجهه یک خانواده غیرایرانی با این شخصیت افسانه‌ای را به چالش کشیده است. داستان«عید ایرانی‌ها» که در مجموعه داستانی به نام «شهری چون بهشت» چاپ شده، به طور مستقیم به فضای عید و جشن می‌پردازد و ضمن آنکه فضای داستانی زیبایی با حال و هوای نوروز دارد، اشاراتی هم به حضور استعمار و فقر در دوران پهلوی می‌کند. البته سیمین دانشور به واسطه علاقه‌ خود به آیین‌های نوروزی، در رمان «جزیره سرگردانی» هم به موضوع عید نوروز پرداخته و یک فصل را به این جشن اختصاص داده است. در آن فصل، راوی به وصف آداب نوروزی برای افراد خارجی می‌پردازد که در جشن نوروز حضور یافته‌اند.
جلال آل‌احمد، دیگر نویسنده ایرانی است که در داستان «دید و بازدید»، ماجرای جوانی را شرح می‌دهد که به بهانه عید و بازدید نوروز به مجلسی وارد شده و در آنجا با ماجراها و حوادث جالبی مواجه می‌شود. در این داستان، آل‌احمد به نقد برخی عادت‌های ایرانیان در آن زمان پرداخته و البته به برخی عادات خوب از جمله عیدی دادن هم اشاره کرده است. یکی از دیالوگ‌های زیبای این داستان از زبان شخصیت مادربزرگ بیان می‌شود که می‌گوید:«مگه عیدی بشه و سالی بیاد و بره که این‌ورا پیدات بشه!»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و هشت
 - شماره هشت هزار و چهارصد و بیست و هشت - ۲۸ اسفند ۱۴۰۲