چند پیشنهاد نوروزی برای کتابدوستان
غلامرضا منجزی
نویسنده و منتقد ادبی
شاید برای اغلب ما، نوروز معادل رها شدن از عادات روزمره، تفرج در طبیعت و دید و بازدید از دوستان و خویشان است و به طور طبیعی در چنین شرایطی روی آوردن به مطالعه رمانهای قطور که نیازمند وقت و تمرکز بیشتری است معمول نباشد.
به همین دلیل داستانهای کوتاه، رمانهای کمحجم و متونی که زبان روانتری دارند در فاصله دید و بازدیدها و تفریحات میتواند لذتبخش باشد.
اگر قرار باشد چند پیشنهاد برای مطالعه در نوروز داشته باشم، دوره چهار جلدی «داستان و نقد داستان» ترجمه و تألیف زندهیاد احمد گلشیری را به علاقهمندان پیشنهاد میدهم؛ مجموعهای که فرصتی گرانبها در اختیار علاقهمندان به ادبیات داستانی مینهد تا در این مدت چندین داستان خوب و برجسته را از نویسندگان مطرح جهان همراه با کارگاه نقد مطالعه کنند.
مطالعه این دوره چهار جلدی، چه برای آنان که به دنبال لذت متن و خواندن داستانهای خوب و سرگرمکنندهاند و چه برای افرادی که جویای تفسیر و کشف لایههای معنایی و زبانی و مشتاق یادگیری روشهای تحلیل و نقد از جنبههای گوناگون هستند بسیار مفید خواهد بود.
کتاب دیگری که پیشنهاد میکنم در ایام نوروز خوانده شود، رمان «قدرت و افتخار» نوشته «گراهام گرین» با ترجمه عبدالله آزادیان است.
این رمان نیز همانند بیشتر کارهای این نویسنده دارای داستانی جذاب و سرگرمکننده برای خوانندگان معمولی و همچنین حاوی لایههای معنایی و زیباشناسانهای است که بیشک خوانندگان حرفهای ادبیات را راضی خواهد کرد.
داستان «قدرت و افتخار» بر محور شخصیتی میچرخد که ماههای پایانی زندگیاش را سپری میکند. او کشیشی است که پس از تحولات سیاسی در مکزیک، در حالی که تحت تعقیب قرار گرفته است همچنان اصرار میورزد مردم را از بیایمانی و گناه نجات دهد. تابستانی که گذشت، داستان «میراث» اثر «فیلیپ راث» با ترجمه بنفشه میرزایی را هم خواندهام که حجم پذیرفتنی کتاب، نثر ساده و روان و مضمون جذاب و عاطفی داستان باعث شد خواندن آن را به چندین نفر از دوستانم پیشنهاد کنم.
این کتاب که ظاهراً شرحی از زندگی واقعی خود نویسنده است، به بیماری و مرگ پدرش میپردازد. «میراث» مثل هر داستان واقعی، احساسات روحی نویسنده را به همان شدتی که خود او تجربه کرده به خواننده منتقل میکند.
«راث» شاهد است که پدر هشتادوشش سالهاش که به خاطر قدرت، جذابیت و مجموعه خاطراتش از شهر «نیوآرک» مشهور است، با غدهای مغزی که در حال از پای درآوردن اوست مبارزه میکند. فیلیپ مالامال از عشق، وفاداری، اضطراب و ترس، پدرش را در تمام مراحل آزمایشات پزشکی و فرایند درمان همراهی میکند و در این بین سختکوشی و میل بینقصان پدرش را برای بهرهمندی از سراسر زندگی، با رفت وبرگشتهایی کاملاً ساده و به دور از تصنع بازگو میکند.
او در این داستان به ما میآموزد که تولد، لذت، رنج و مرگ فرایندی طبیعی در زندگی هر انسانی است. تجربه او احتمالاً شبیه تجربه بسیاری از فرزندانی است که والدین سالخورده دارند، اما او توصیف، شخصیتپردازی و تحلیل یک نویسنده کارکشته را به این تجربههای زیسته اضافه میکند تا ما به درکی کامل از حیات انسانی برسیم.
احتمالاً برای بسیاری از ما برخی واژهها در عین سادگی بسیار پیچیدهاند.
در محاورات روزانه خود بارها سهلانگارانه از آن واژگان استفاده میکنیم، بیآنکه به گستره، ظراف معنایی و وجوه تاریخشناختی آنها آگاهی کامل داشته باشیم.
از این دسته کلمهها میتوان به تمدن، اسطوره، فلسفه، فرهنگ، توسعه و قدرت اشاره کرد.
کتاب «تمدن و فرهنگ» (همگرایی فرهنگی جهان و تحول فرهنگی ایرانیان) نوشته مرتضی مردیها سال ۱۳۹۹ منتشر شده و این کتاب در دو بخش و پنج فصل به چاپ رسیده است. زبان شیوای مرتضی مردیها و دقت وافر او در توضیح و شرح موضوعات، خواننده را در فهم و راهیابی به عمق بیشتر مشکلات و معضلات فعلی و آتی جامعه یاری میکند.