مخاطب وقتی خوراکی در تلویزیون ندارد به سینما گرایش پیدا میکند. ذات سینما نیز تمایلی به طنز ندارد چرا که طنز با سیاست و دوگانگی همراه است که به شما غذای شیرینی را میدهد که ته آن تلخ است اما سینما همه را میجود و در انتها شیرینی را به مخاطب میدهد؛ چراکه هدف سینما، فروش است. هدف طنز آگاهی رساندن همراه با لبخند است ولو اینکه انتهای داستان، مخاطب گریه کند ولی باید در انتهای طنز به تفکر رسید. به آگاهی درونی و بیرونی رسید. این طنز شما را میخنداند اما در نهایت به تفکر میرسید؛ مانند آثار چاپلین که سختیها و تلخیها را در قالب طنز نشان میدهد. خود من با برخی آثار چاپلین بغض میکنم.
بخشی از صحبتهای نادر سلیمانی با ایرنا