«خانواده» محور سیدخندان
اکبر رهنما
کارشناس مسائل سیما
در تاریخ تلویزیون همواره ساخت برنامه با حضور مردم به عنوان عنصر اساسی و اصلی یک چالش بوده است و خیلی از برنامه سازان شناخته شده زیربار آن نمیروند و اگر برنامهای با حضور مردم شکل بگیرد عموماً به عنوان تماشاگری است که کارکرد آن تشویق کردن مجری است. در این مدل برنامهها حضور تماشاگر به عنوان جزئی از صحنه کاربرد دارد و دیگر از آن استفادهای نمیشود. تنها چند نمونه معدود بود که به صورت محدود سعی داشت تماشاگران را در روند برنامه دخالت دهد با این حال نقش مردم در آنها از دیالوگگویی محدود با مجری یا اظهارنظر درباره سؤال برنامه فراتر نرفت. در این حال انتخابها هم بیشتر حالت سازمانی و ارگانی داشت و به صورت کلونی از یک طیف یا قشر خاص دعوت میشد و اینها نماینده و بازتاب دهنده حضور مردم در آن برنامه نبودند.
همه اینها را برشمردیم تا اینجا درباره یک برنامه صحبت کنیم که سعی کرده همه کلیشهها را درباره حضور مردم و خانوادهها یکجا بشکند و از بین ببرد. اگر چه همه تهرانیها سیدخندان را اسم یک پل روی بزرگراه شهیدقاسم سلیمانی یا همان رسالت سابق میدانند اما خب یکی دوسالی است که سیدخندان اسم برنامهای است که از شبکه دو پخش میشود و این روزها هم تازه شروع فصل دوم آن آغاز شده است و خب این همان برنامهای است که مردم درآن نقش کلیدی دارند. مردم که میگویم یعنی مردمی که خانوادگی در آن شرکت میکنند و در روند برنامه مشارکت میکنند. در آنچه از برنامه سیدخندان دیدهایم این است که تماشاگران یا همان مردم زن و مرد و دختر و پسر و حتی بچههای خردسالی هستند که میهمان برنامهاند. برنامه طوری طراحی شده است که این خانوادهها در برنامه حضور فعال دارند. در بخشهای مشارکتی حضور فعال دارند و عملاً طراحی طوری است که اگر مشارکت مردم نباشد آیتم مورد نظر تعطیل میشود. در این برنامه مردم تجربههای شخصی خود را بیان میکنند اگرچه بنا به فضای برنامه سعی شده است فضای مفرحی بر این خاطرات حاکم باشد اما محدودیتی از برای خاطرهگو ایجاد نمیشود چرا که قرار نیست مردم را در برنامه خودشان سانسور کنند تا حتماً یک مسأله فوق خنده دار بیان شود. در اینجا مردم جذابند چون واقعاً مردم موضوعیت دارند و سیدخندان با حضور آنان پیش میرفت.
مسأله دیگر سیدخندان حضور خانوادگی مردم است. این مسأله اهمیت زیادی دارد چرا که گرمای برنامه را افزایش میدهد. خانوادهها با حضور خود برنامه را گرم میکنند. در بخشهای دیگر مشارکت میکنند و از طرف دیگر نشان میدهند به صورت خانوادگی هم میشود در برنامههای سرگم کننده و اجتماعی حضور داشت و نقش آفرینی کرد بدون آنکه فضای عفیفانه آن مورد خدشه قرار بگیرد امری که در نماهای برنامه هم تأکید زیادی شده تا این مسأله نشان داده شود. مردم در سیدخندان گروهی دعوت نمیشوند یعنی کارمند اداره خاصی هم نیستند بلکه خود مشتاق حضور هستند و از طریق راههای ارتباطی برنامه خود را به آن میرسانند و این طور میشود که خانوادهای با وسیله نقلیه شخصی از سیستان وبلوچستان به سیدخندان میآیند و در کنار خانواده دیگری از شمال کشور مینشینند و اوقات فراغت را این گونه مدیریت میکنند.
آیتمهای برنامه هم طوری طراحی شده که با حضور همین مردم و خانوادهها شکل بگیرد. دعوت از مردم با مشاغلی که هر روزه مردم با آن سروکار دارند اما اثری از آنها در رسانه نیست هم با همین هدف صورت گرفته است. شغلهایی مثل موتورساز و معلم و بنا و کارگرو... به صورتی جذاب معرفی میشود. سیدخندان این طور طراحی شده که مردم را با همه آنچه هست در کنار هم بنشاند و قرار نیست بخشی را از بخش دیگر جدا کند.